bandsaw


معنی: اره نواری، ماشین اره باریک
معانی دیگر: اره ی نواری، اره ی تسمه ای، ماشین اره باریک، اره نواری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a power saw consisting of an endless metal belt, with teeth along one edge, that runs between two pulleys.

جمله های نمونه

1. My bandsaw is a classic made in about 1960 by Robinsons.
[ترجمه گوگل]اره نواری من یک کلاسیک است که در حدود سال 1960 توسط رابینسونز ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]bandsaw من یک نمونه کلاسیک است که در حدود سال ۱۹۶۰ توسط Robinsons ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You will need access to a lathe, bandsaw and planer thicknesser for this particular chair, though the latter is optional.
[ترجمه گوگل]برای این صندلی خاص باید به ماشین تراش، اره نواری و ضخامت‌کننده رنده دسترسی داشته باشید، هرچند دومی اختیاری است
[ترجمه ترگمان]شما نیاز به دسترسی به دستگاه خراطی، bandsaw و planer thicknesser برای این صندلی ویژه خواهید داشت، هر چند که دومی اختیاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thickness and bandsaw the back and arms, only rounding the fronts of the laths at this stage.
[ترجمه گوگل]ضخامت و اره نواری پشت و بازوها، در این مرحله فقط جلوی لت ها را گرد می کند
[ترجمه ترگمان]ضخامت و خم کردن دست ها و بازوها، تنها گرد کردن جبهه های of در این مرحله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The noise characteristics of the idle bandsaw were measured with sound intensity method. Thevalues of sound intensity. vector chart, contour chart and mesh chart of noise were obtained.
[ترجمه گوگل]ویژگی های نویز اره نواری بیکار با روش شدت صوت اندازه گیری شد مقادیر شدت صدا نمودار برداری، نمودار کانتور و نمودار مش نویز به دست آمد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های نویز the بی کار با روش شدت صدا اندازه گیری شدند Thevalues شدت صدا نمودار برداری، نمودار contour و نمودار مش از نویز به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To build this really requires a lathe, bandsaw, drill press. . . etc.
[ترجمه گوگل]برای ساخت این واقعا نیاز به یک ماشین تراش، اره نواری، پرس مته است و غیره
[ترجمه ترگمان]برای ساخت این کار به ماشین تراش، bandsaw، پرس و نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Useful machines are an electric drill, a small router to make mortises and mouldings, and a small bandsaw.
[ترجمه گوگل]ماشین های مفید عبارتند از یک مته برقی، یک مسیریاب کوچک برای ساختن قالب ها و قالب ها و یک اره نواری کوچک
[ترجمه ترگمان]ماشین های مفید یک مته برقی، یک روتر کوچک برای ساخت mortises و جامه ای و یک bandsaw کوچک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A computer simulation has been made for the elastic prop model tension system of the bandsaw machine on idling condition.
[ترجمه گوگل]یک شبیه‌سازی رایانه‌ای برای سیستم کشش مدل پایه الاستیک دستگاه اره نواری در شرایط بیکاری انجام شده است
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی کامپیوتری برای مدل الاستیک مدل تنش ماشین the در شرایط idling ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Distributed state of noise could be comprehended according to these data and charts, thereby the noise of bandsaw could be controlled.
[ترجمه گوگل]وضعیت توزیع شده نویز را می توان با توجه به این داده ها و نمودارها درک کرد، در نتیجه نویز اره نواری را می توان کنترل کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به این داده ها و نمودار، حالت توزیع شده نویز می تواند درک شود در نتیجه نویز of می تواند کنترل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And while the table isn’t available for sale anyone with a lathe, bandsaw and basic carpentry skills could probably just build their own.
[ترجمه گوگل]و در حالی که میز برای فروش در دسترس نیست، هر کسی که تراشکاری داشته باشد، اره نواری و مهارت های اولیه نجاری احتمالا می تواند خود را بسازد
[ترجمه ترگمان]و در حالی که این میز برای فروش هر کسی با یک ماشین خراطی، bandsaw، و مهارت نجاری در دسترس نیست، احتمالا تنها می تواند خود آن ها را بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Students work with a variety of machine tools including the bandsaw, milling machine, and lathe.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان با انواع ماشین ابزار از جمله اره نواری، ماشین فرز و تراش کار می کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان با انواع ابزارهای ماشینی از جمله دستگاه تراش، ماشین فرز و ماشین تراش کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Therefore, this article according to saw blade guide of the MJ397 high speed wood working bandsaw, studied and designs one kind of new pressure saw blade guide.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این مقاله با توجه به راهنمای تیغه اره اره نواری چوب پرسرعت MJ397، یک نوع راهنمای تیغه اره فشاری جدید را مورد مطالعه و طراحی قرار داده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این مقاله با توجه به راهنمای تیغه به عنوان راهنمای تیغه با سرعت بالا، مورد مطالعه قرار گرفت و طراحی کرد که یک نوع فشار جدید، راهنمای تیغه را مشاهده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tune in to get a great technique for cutting the tenons and dovetails on the bandsaw.
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن یک تکنیک عالی برای برش دهنه ها و دم کبوترها روی اره نواری تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]برای به دست آوردن یک روش عالی برای برش tenons و dovetails روی the تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two-jaw hydraulic clamping, the workpiece sawing not loose, pressure loss avoided bandsaw, band saw protection.
[ترجمه گوگل]گیره هیدرولیک دو فک، اره قطعه کار شل نیست، اره نواری از افت فشار جلوگیری می کند، حفاظت اره نواری
[ترجمه ترگمان]دو فک به فشار هیدرولیک، دستگاه قطعه کار را شل نمی کند، از دست دادن فشار جلوگیری می کند، گروه محافظت را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اره نواری (اسم)
bandsaw

ماشین اره باریک (اسم)
bandsaw

انگلیسی به انگلیسی

• saw consisting of an endless toothed steel belt which passes over two wheels

پیشنهاد کاربران

بپرس