1. I slipped on a banana skin.
[ترجمه M. M. Z] من رفتم روی یک پوست موز و سر خوردم|
[ترجمه النا] لیز خوردن روی پوس موز|
[ترجمه گوگل]روی پوست موز لیز خوردم[ترجمه ترگمان] من روی یه پوست موز لیز خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The new tax has proved to be a banana skin for the government.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که مالیات جدید برای دولت پوست موز است
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که مالیات جدید برای دولت یک پوست موز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که مالیات جدید برای دولت یک پوست موز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. When he slipped on a banana skin it was enough to make a cat laugh.
[ترجمه گوگل]وقتی روی پوست موز لیز خورد، برای خنده یک گربه کافی بود
[ترجمه ترگمان]وقتی او روی یک پوست موز لیز خورد، کافی بود که یک گربه را به خنده بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی او روی یک پوست موز لیز خورد، کافی بود که یک گربه را به خنده بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The boy booted the banana skin to the garbage heap.
[ترجمه گوگل]پسرک پوست موز را روی انبوه زباله چکمه کرد
[ترجمه ترگمان]پسرک پوست موز را به روی توده زباله انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پسرک پوست موز را به روی توده زباله انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What profit does banana skin have to the person's skin?
[ترجمه گوگل]پوست موز چه سودی برای پوست فرد دارد؟
[ترجمه ترگمان]پوست موز چه سودی در پوست فرد دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوست موز چه سودی در پوست فرد دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A banana skin walked on the road, suddenly she fell down.
[ترجمه گوگل]یک پوست موز در جاده راه می رفت، ناگهان او به زمین افتاد
[ترجمه ترگمان]یک پوست موز روی جاده به راه افتاد و ناگهان به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک پوست موز روی جاده به راه افتاد و ناگهان به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He picked up a rotting banana skin and hung it on the leaves of a neem tree that grew near the gate of the house, so that it would startle the owners when they came out.
[ترجمه گوگل]پوست موز پوسیدهای را برداشت و به برگ درخت چریش که نزدیک دروازه خانه میروید آویزان کرد تا صاحبان خانه را که بیرون میآیند مبهوت کند
[ترجمه ترگمان]پوست موز را که در حال پوسیدن بود برداشت و روی برگ های یک درخت neem که نزدیک دروازه خانه روییده بود آویخت، تا مالکان هنگام بیرون آمدن از خانه آن ها را غافلگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوست موز را که در حال پوسیدن بود برداشت و روی برگ های یک درخت neem که نزدیک دروازه خانه روییده بود آویخت، تا مالکان هنگام بیرون آمدن از خانه آن ها را غافلگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He slipped on a banana skin and almost fell.
[ترجمه گوگل]روی پوست موز لیز خورد و تقریباً افتاد
[ترجمه ترگمان]او روی یک پوست موز لیز خورد و نزدیک بود بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او روی یک پوست موز لیز خورد و نزدیک بود بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I saw a man sliding on a banana skin.
[ترجمه گوگل]مردی را دیدم که روی پوست موز سر می خورد
[ترجمه ترگمان]مردی را دیدم که روی پوست موز لیز می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردی را دیدم که روی پوست موز لیز می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was walking when he slipped on a banana skin.
[ترجمه گوگل]در حال راه رفتن بود که روی پوست موز لیز خورد
[ترجمه ترگمان]وقتی داشت روی پوست موز لیز می خورد، راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی داشت روی پوست موز لیز می خورد، راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He slipped on a banana skin and fell over.
[ترجمه گوگل]روی پوست موز لیز خورد و افتاد
[ترجمه ترگمان]او روی پوست موز لیز خورد و روی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او روی پوست موز لیز خورد و روی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Putting even more tax on fuel could prove to be a banana skin for the government.
[ترجمه گوگل]وضع مالیات حتی بیشتر بر سوخت می تواند برای دولت پوست موز باشد
[ترجمه ترگمان]قرار دادن مالیات بیشتر بر سوخت می تواند یک پوست موز برای دولت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قرار دادن مالیات بیشتر بر سوخت می تواند یک پوست موز برای دولت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The enamel has peeled off the taps like so much banana skin, revealing dull, patchy brass.
[ترجمه گوگل]مینا مانند پوست موز بسیار از شیرها جدا شده است و برنجی کدر و تکه تکه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مینا enamel شیرها را مثل آن پوست موز باز کرده و brass و patchy را آشکار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مینا enamel شیرها را مثل آن پوست موز باز کرده و brass و patchy را آشکار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A tug-o'-war ensued and suddenly the rope came - unzipping all those carefully placed runners like a thumb through a banana skin.
[ترجمه گوگل]یک طناب کشی آغاز شد و ناگهان طناب آمد - همه آن دوندگان را که با دقت قرار داده بودند مانند یک انگشت شست از پوست موز باز کرد
[ترجمه ترگمان]یک تقلا بعد از جنگ رخ داد و ناگهان طناب باز شد - از آن باز کردن تمام کسانی که به دقت runners را به شکل انگشت شست در پوست موز قرار داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تقلا بعد از جنگ رخ داد و ناگهان طناب باز شد - از آن باز کردن تمام کسانی که به دقت runners را به شکل انگشت شست در پوست موز قرار داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید