bailer

/ˈbeɪlər//ˈbeɪlə/

معنی: اجاره دهنده، امانت دهنده، کفیل دهنده
معانی دیگر: اجاره دهنده، امانت دهنده، کفیل دهنده

جمله های نمونه

1. In high speed offset printing, unstable performance of bailer adverse effect on the quality of presswork.
[ترجمه گوگل]در چاپ افست با سرعت بالا، عملکرد ناپایدار بایلر تأثیر نامطلوب بر کیفیت کار پرس دارد
[ترجمه ترگمان]در هنگام چاپ با سرعت بالا، عملکرد ناپایدار اثر معکوس bailer بر کیفیت of تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In high speed offset printing, unstable performance of bailer has adverse effect on the quality of presswork.
[ترجمه گوگل]در چاپ افست با سرعت بالا، عملکرد ناپایدار بایلر تأثیر نامطلوبی بر کیفیت کار پرس دارد
[ترجمه ترگمان]در هنگام چاپ با سرعت بالا، عملکرد ناپایدار of اثر زیان آوری بر کیفیت of دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The new corrupted tube fishing tools and bailer tools are pertinent.
[ترجمه گوگل]ابزارهای جدید ماهیگیری لوله خراب و ابزارهای بایل مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]ابزارهای ماهیگیری لوله ای جدید و ابزار bailer مربوط به آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A wireline bailer that is used to remove sand and debris from the bottom of a well.
[ترجمه گوگل]یک بایل سیمی که برای حذف شن و ماسه و زباله از کف چاه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سیم wireline که برای برداشتن ماسه و آوار از کف چاه به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bailer is a 5-ft cylinder that is lowered into the well under atmospheric pressure.
[ترجمه گوگل]بایل یک سیلندر 5 فوتی است که تحت فشار اتمسفر به داخل چاه فرو می رود
[ترجمه ترگمان]bailer یک سیلندر ۵ فوتی است که در فشار اتمسفر به چاه کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, it looks like Bailer boosted her spirits!
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می رسد که بیلر روحیه او را تقویت کرده است!
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که او روحیه خود را بالا برده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The construction scheme which combined a small bailer unit with a bagger in filling Yangliu dyke was adopted.
[ترجمه گوگل]طرح ساخت و ساز که یک واحد بایلر کوچک را با یک کیسه در پر کردن دایک یانگلیو ترکیب می کرد، به تصویب رسید
[ترجمه ترگمان]طرح ساخت وساز که یک واحد bailer کوچک را با یک bagger در پر کردن Yangliu سد ترکیب می کرد، مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The debris is prevented from flowing back out of the bailer by a check valve.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک سوپاپ از خروج زباله ها به بیرون از بایلر جلوگیری می شود
[ترجمه ترگمان]این آوار مانع از آن می شود که از the به وسیله یک سوپاپ کنترل خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The intermediary mentioned in the Regulations refers to the introducer or bailer who recommended foreign investors to our city.
[ترجمه گوگل]واسطه ذکر شده در آیین نامه به معرفی کننده یا وثیقه ای اطلاق می شود که سرمایه گذاران خارجی را به شهر ما توصیه کرده است
[ترجمه ترگمان]واسطه ذکر شده در این مقررات به the یا bailer اشاره دارد که سرمایه گذاران خارجی را به شهر ما توصیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Trade trust refers to the economic action that the bailer entrusts fiduciary institution to sell or deal with his or her junk or goods in stock.
[ترجمه گوگل]تراست تجاری به اقدام اقتصادی اطلاق می شود که وثیقه گذار به نهاد امانتی واگذار می کند تا بفروشد یا با اجناس یا کالاهای موجود در انبار خود معامله کند
[ترجمه ترگمان]تراست تجاری به اقدام اقتصادی اشاره دارد که موسسه bailer entrusts fiduciary را برای فروش یا معامله با junk یا اجناس خود در سهام می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the bottom of the well, a shear disk on the bottom of the cylinder is broken by jarring, and fluids and debris flow into the bailer.
[ترجمه گوگل]در کف چاه، یک صفحه برشی در کف استوانه در اثر جرقه شکسته می شود و مایعات و زباله ها به داخل بایل جریان می یابد
[ترجمه ترگمان]در پایین چاه، یک دیسک برشی در پایین استوانه با لرزش شکسته می شود و مایعات و جریان debris به درون bailer جریان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Selena Gomez, along with her boyfriend Justin Bieber, rescued a beautiful husky-mix puppy last week in Winnipeg and today she showed off the new addition to her family, Bailer!
[ترجمه گوگل]سلنا گومز به همراه دوست پسرش جاستین بیبر هفته گذشته یک توله سگ زیبای هاسکی را در وینیپگ نجات دادند و امروز او اضافه شده جدید به خانواده خود، بیلر را به نمایش گذاشت!
[ترجمه ترگمان]Selena گومز، همراه با دوست پسرش، جاستین بیبر، هفته گذشته در Winnipeg یک سگ ترکیبی زیبا را نجات داد و امروز به خانواده خود، bailer، اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. CPA's auditing business involve two legal relations, one is contract relation between the bailer and CPA, another is a special trustful relation between CPA and the users.
[ترجمه گوگل]تجارت حسابرسی CPA شامل دو رابطه حقوقی است، یکی رابطه قرارداد بین وثیقه گذار و CPA، دیگری یک رابطه اعتماد ویژه بین CPA و کاربران است
[ترجمه ترگمان]کسب وکار حسابرسی CPA شامل دو رابطه حقوقی است، یکی از آن ها رابطه قراردادی بین the و CPA است، دیگری رابطه اعتماد خاصی بین CPA و کاربرها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This information will be used to help determine the cement slurry specifications for both the dump bailer and cement packer.
[ترجمه گوگل]از این اطلاعات برای کمک به تعیین مشخصات دوغاب سیمان برای هر دو نوع کمپرسی و بسته بندی سیمان استفاده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات برای کمک به تعیین مشخصات دوغاب سیمان برای both و سیمان صنایع سیمان مورد استفاده قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اجاره دهنده (اسم)
bailer, renter, lessor, locator, bailor

امانت دهنده (اسم)
bailer, bailor

کفیل دهنده (اسم)
bailer, bailor

تخصصی

[عمران و معماری] گلکش - دلوچه
[زمین شناسی] گل کش برای بیرون کشیدنمواد حفرشده ازکف گمانه ازگل کش استفادهمی کنند .درانتهای گل کش یک دریچه وجود داردکه هنگام برخورد باته گمانه باز می شودو بنابراین گل موجود در داخل گمانه به درون آن راه می یابد.هنگامیکه گل کش رابالامی کشند،وزن گل موجود درآن باعث بسته شدن دریچهمی شود و بنابراین ازریختن آن جلوگیری میکند.
[آب و خاک] گل کش

انگلیسی به انگلیسی

• bucket for bailing water

پیشنهاد کاربران

بپرس