bagger

/ˈbæɡə//ˈbæɡə/

(فروشگاه های خواربار و غیره) کسی که اجناس مشتری را در پاکت می گذارد، پاکت پرکن

جمله های نمونه

1. It combines the established Zenith bagger and new Cmultihead weigher, mounted on the bagger itself with no requirement for a supporting gantry, thereby reducing floor space requirements.
[ترجمه گوگل]این کیسه زنیت تاسیس شده و توزین Cmultihead جدید را ترکیب می کند که روی خود کیسه نصب شده است و نیازی به زیر بشکهای نگهدارنده ندارد و در نتیجه فضای مورد نیاز در کف را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]این شهر the established و Cmultihead new را ترکیب می کند که بدون هیچ نیازی به a پشتیبان نصب شده و در نتیجه نیاز به فضای کف زمین را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Find the nearest Bagger and tell them you are moving in with them or at least camping on their lawn for the "immediate future".
[ترجمه گوگل]نزدیکترین باگر را پیدا کنید و به آنها بگویید که با آنها نقل مکان می کنید یا حداقل برای "آینده نزدیک" در چمنزار آنها کمپ می زنید
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین Bagger را پیدا کنید و به آن ها بگویید که در حال حرکت با آن ها یا حداقل اردو زدن در چمن برای آینده نزدیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was happy with this bagger so I was glad to give him a bottle of beer.
[ترجمه گوگل]من از این کوله بار راضی بودم، بنابراین خوشحال شدم که یک بطری آبجو به او دادم
[ترجمه ترگمان]من با این bagger خوشحال بودم، بنابراین خوشحال شدم که به او یک بطری آبجو دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Of course, other variables, both known (dedicated bagger) and unknown (payment type, coupons, cigarettes) affect on the speed of the line, but this is a good rule of thumb to use as a baseline.
[ترجمه گوگل]البته، متغیرهای دیگر، هم شناخته شده (بجر اختصاصی) و هم ناشناخته (نوع پرداخت، کوپن، سیگار) روی سرعت خط تأثیر می‌گذارند، اما این یک قانون کلی خوب برای استفاده به عنوان خط پایه است
[ترجمه ترگمان]البته متغیرهای دیگر، هم شناخته شده (اختصاصی)و (نوع پرداخت، کوپن، سیگار)بر سرعت خط تاثیر می گذارند، اما این قاعده خوب استفاده از آن به عنوان اساس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But the Bagger does have one e-mail invite to small studio gig Friday night, and Miramax might let him in on to theirs on Saturday.
[ترجمه گوگل]اما Bagger یک دعوت نامه الکترونیکی برای یک کنسرت استودیویی کوچک در جمعه شب دارد، و Miramax ممکن است به او اجازه دهد تا در روز شنبه به کنسرت آنها برود
[ترجمه ترگمان]اما the در شب جمعه یک دعوت نامه الکترونیکی به استودیوی کوچک استودیو خواهد داشت و Miramax ممکن است او را در روز شنبه به مدرسه آن ها بفرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A healthy bagger is much happier than a sick king.
[ترجمه گوگل]یک کیسه زن سالم بسیار شادتر از یک پادشاه بیمار است
[ترجمه ترگمان]A سالم بسیار شادتر از یک پادشاه بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sure he is. He is a famous bagger. He calls at every house in the street once a month.
[ترجمه گوگل]مطمئنا او هست او یک کوله بردار معروف است ماهی یک بار به هر خانه ای در خیابان زنگ می زند
[ترجمه ترگمان] البته که هست او آدم مشهوری است ماهی یک بار در خیابان هر خانه ای را صدا می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yeah, sure, he thought, and the Bagger doesn’t want to be the first blogger to win a Pulitzer Prize.
[ترجمه گوگل]بله، مطمئنا، او فکر کرد، و باگر نمی خواهد اولین وبلاگ نویسی باشد که جایزه پولیتزر را برد
[ترجمه ترگمان]او فکر کرد: بله، حتما، و the دوست ندارد اولین وبلاگ نویس باشد که برنده جایزه پولیتزر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yes, what a funny bagger he is.
[ترجمه گوگل]بله، او چه کوله بار بامزه ای است
[ترجمه ترگمان]بله، عجب آدم عجیبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I think I was wearing a sweatshirt when the bagger put them in my sack.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم یک گرمکن پوشیده بودم که کوله بر آن ها را در گونی من گذاشت
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که من یک سویشرت داشتم که bagger اونا رو توی کیسه من گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Hello, Kate! Who's that man, do you know him?" I pointed to the bagger and said.
[ترجمه گوگل]"سلام کیت! اون مرد کیه، میشناسیش؟" به کوله بردار اشاره کردم و گفتم
[ترجمه ترگمان]\"سلام،\" کیت این مرد کیست، شما او را می شناسید؟ به the اشاره کردم و گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you have a small enough yard use a bagger attachment for your mower or at least rake up the clippings after.
[ترجمه گوگل]اگر حیاط به اندازه کافی کوچک دارید از یک ضمیمه کیسه‌زن برای ماشین چمن‌زنی خود استفاده کنید یا حداقل بعد از آن بریده‌ها را جمع کنید
[ترجمه ترگمان]اگر یک حیاط به اندازه کافی کوچک داشته باشید از یک ضمیمه bagger برای ماشین چمن زنی خود استفاده کنید و یا حداقل بریده روزنامه را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When is the last time you said “Thank you” to the bagger at the supermarket?
[ترجمه گوگل]آخرین باری که به کوله بردار در سوپرمارکت «متشکرم» گفتید کی بود؟
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که شما گفتید \"از شما\" تا فروشگاه \"Thank\" در سوپرمارکت صحبت کردید، چه زمانی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I looked at him carefully, yes, he was a bagger, and he looked old and tired.
[ترجمه گوگل]با دقت نگاهش کردم، آره کوله بار بود و پیر و خسته به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]با دقت به او نگاه کردم، بله، او یک bagger بود و پیر و خسته به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who places items into bags; sack on a lawn mower that catches grass clippings

پیشنهاد کاربران

فردی که در فروشگاه ها پاکتِ مشتری را پُر و یا گاها براش حمل میکند
عمدتا جنبِ صندق می ایستند
bagger
bagger
در بریتانیا به معنی احمق هم هست که بیشتر برای مرد ها بکار میره
معادلش برای خانم ها میشه cow ( گاو ماده )
شاگرد خوار و بار فروش
گدا - فقیر

بپرس