bag of tricks

جمله های نمونه

1. Hotel managers are using a whole new bag of tricks to attract their guests.
[ترجمه سینا] مدیران هتل از یک شیوه جدید برای جذب میهمانان خود استفاده می کنند
|
[ترجمه گوگل]مدیران هتل ها از ترفندهای جدیدی برای جذب مهمانان خود استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مدیران هتل از یک کیف جدید برای جذب میهمانان خود استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this thesis depiction the whole bag of tricks of decision-making analysis.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه کل ترفندهای تحلیل تصمیم گیری را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه، کل مجموعه فنون تحلیل تصمیم گیری را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Well, you've tried the whole bag of tricks, you see, and matters remain just as they were.
[ترجمه گوگل]خوب، شما تمام ترفندها را امتحان کرده اید، می بینید، و همه چیز همان طور که بود باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]خوب، ببین، تو تمام وسایل حقه را امتحان کرده ای، و اوضاع همان طور که قبلا بود باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every good mechanic has a large bag of tricks.
[ترجمه گوگل]هر مکانیک خوب یک کیسه بزرگ ترفند دارد
[ترجمه ترگمان]هر مکانیک خوب یک کیسه پر از حقه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He has a whole bag of tricks!
[ترجمه گوگل]او کلی کلک دارد!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They had exhausted their bag of tricks in their attempts to lobby the legislature.
[ترجمه گوگل]آنها کوله بار ترفندهای خود را در تلاش برای لابی کردن با قانونگذار تمام کرده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در تلاش خود برای اعمال قانون گذاری، کیف حقه های خود را از دست داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bag of Tricks: Wield 11 mystical weapons including swords, crossbows and magical artifacts.
[ترجمه گوگل]Bag of Tricks: 11 سلاح عرفانی از جمله شمشیر، کمان پولادی و مصنوعات جادویی را به کار بگیرید
[ترجمه ترگمان]کیسه پر از دوز و کلک: ۱۱ سلاح مرموز، شامل شمشیرها، کمان دارها و اشیای جادویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I like to refer to it as a bag of tricks.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم از آن به عنوان یک کیسه ترفند یاد کنم
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم به آن به عنوان یک کیسه از حقه ها آشنا شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the whole bag of tricks of 3D depth mapping technology, structured light method take advantage of resolution and speed.
[ترجمه گوگل]در کل ترفندهای فناوری نقشه برداری عمق سه بعدی، روش نور ساختاریافته از وضوح و سرعت بهره می برد
[ترجمه ترگمان]در کل مجموعه ترفندهای استفاده از تکنولوژی نگاشت عمق سه بعدی، روش نور ساختار یافته از تفکیک و سرعت استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How like you to produce that old saw out of your bag of tricks!
[ترجمه گوگل]چقدر دوست دارید که آن اره قدیمی را از کیسه حقه های خود تولید کنید!
[ترجمه ترگمان]چه طور تونستی اون پیرمرد رو از توی کیف your بیرون بیاری!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At the end of term I have to take all my things home from college, then I have to take the whole bag of tricks back again at the beginning of the next term .
[ترجمه گوگل]در پایان ترم باید همه وسایلم را از دانشگاه به خانه ببرم، سپس باید در ابتدای ترم بعدی کل کوله بارها را دوباره برگردانم
[ترجمه ترگمان]در پایان ترم، من باید تمام things را از کالج بیرون ببرم، پس باید تمام bag را در ابتدای دوره بعد بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Be careful not to stumble against that table, or you'll upset the whole bag of tricks.
[ترجمه گوگل]مراقب باشید به آن میز برخورد نکنید، وگرنه کل کلک ها را به هم خواهید زد
[ترجمه ترگمان]مواظب باش که به آن میز سکندری نخورم، وگرنه تمام bag را upset
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My car broke down. Let me see what I have got in my bag of tricks.
[ترجمه گوگل]ماشین من خراب شده بگذار ببینم در کوله بار حقه هایم چه چیزهایی دارم
[ترجمه ترگمان]ماشینم خراب شده بذار ببینم توی کیفم چی گیر آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Be careful what you're doing. If you stumble against that table you'll upset the whole bag of tricks.
[ترجمه گوگل]مواظب کاری باشید که انجام می دهید اگر به آن میز برخورد کنید، کل کلک ترفندها را به هم خواهید زد
[ترجمه ترگمان]مراقب کاری که می کنی باش اگر در مقابل آن میز سکندری بخوری تمام کیسه of را از دست خواهی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• supply of methods and techniques of doing something; set of resourceful plans

پیشنهاد کاربران

همه گزینه ها روی میز است
اینفرمال ) ترفند ها، فوت فن و مهارتها، کلک ها، قلق ها و فوت کوزه گری
تمام روشهای خاصی که یه نفر داره تا با کمک آنها به چیزی دست پیدا کند.
He’s familiar with all of an actor’s bag of tricks
او با تمام ترفندهای یک بازیگر، آشناست.

بپرس