backfill


(حفاری)، محل حفاری یا کاوش شده را دوباره پر کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: backfills, backfilling, backfilled
• : تعریف: to refill with what was previously removed.

- The excavator backfilled the old foundation site.
[ترجمه گوگل] بیل مکانیکی محوطه قدیمی فونداسیون را پر کرد
[ترجمه ترگمان] این کاوشگر وب سایت قدیمی را نابود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: the material that is used to refill an excavation.

جمله های نمونه

1. After backfilling, he neatly relaid the turf.
[ترجمه گوگل]پس از پر کردن، او چمن را به زیبایی باز کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از backfilling، او را صاف کرد تا چمن را صاف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We lost the topsoil that had been back-filled against the new house.
[ترجمه گوگل]ما خاک سطحی را که در برابر خانه جدید پر شده بود از دست دادیم
[ترجمه ترگمان]ما خاک سطحی را از دست دادیم که به خانه تازه برگشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Engineering backfill will be applied afterwards sections as indicated in Figure 2 of this Permit.
[ترجمه گوگل]پس از تکمیل بخش های مهندسی همانطور که در شکل 2 این مجوز نشان داده شده است، اعمال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در شکل ۲ این اجازه، بخش های مهندسی مورد استفاده قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Court decision defendant Mr. Wen will unearth underground backfill, restores the original condition.
[ترجمه گوگل]متهم تصمیم دادگاه آقای ون پس‌انداز زیرزمینی را از زیر خاک بیرون می‌آورد، وضعیت اولیه را بازیابی می‌کند
[ترجمه ترگمان]آقای ون، متهم به حکم دادگاه، backfill زیرزمینی را از خاک بیرون خواهد آورد و وضعیت اصلی را بازسازی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under the complex geological condition where the backfill is on thick soft clay, the design method of combining fly ash concrete pile and lime pile is presented.
[ترجمه گوگل]در شرایط پیچیده زمین شناسی که در آن پس‌پر روی خاک رس نرم ضخیم است، روش طراحی ترکیب شمع بتن خاکستر بادی و شمع آهک ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط زمین شناسی پیچیده که در آن the بر روی خاک رس نرم است، روش طراحی ترکیب توده خاکستر بادی و توده آهک ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Earth excavation and backfill is to have the appropriate security measures to strictly regulate the construction.
[ترجمه گوگل]خاکبرداری و خاکریزی باید اقدامات امنیتی مناسب برای تنظیم دقیق ساخت و ساز را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]حفاری زمین و backfill این است که اقدامات امنیتی مناسب را برای منظم کردن ساختمان انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The upward drift stoping with backfill is a mining method with a widespread use future.
[ترجمه گوگل]توقف دریفت رو به بالا با پس‌پر کردن، یک روش استخراج با استفاده گسترده در آینده است
[ترجمه ترگمان]انحراف به سمت بالا با backfill یک روش معدنی با استفاده گسترده از آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Slags containing Mn is used as the roadbed backfill instead of natural clay.
[ترجمه گوگل]سرباره های حاوی منگنز به جای خاک رس طبیعی به عنوان پس انداز بستر جاده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای این منظور از Mn استفاده شده است که می توان آن را به عنوان the roadbed به جای خاک رس طبیعی استفاده نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This article is good for promotion of backfill.
[ترجمه گوگل]این مقاله برای ترویج پس‌پر خوب است
[ترجمه ترگمان]این مقاله برای ترویج of خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The third alternative, and the most straight forward interpretation, was that the daub was contemporary with the backfilling of the drain.
[ترجمه گوگل]سومین جایگزین، و مستقیم‌ترین تفسیر، این بود که داوب با پر کردن زهکشی معاصر بود
[ترجمه ترگمان]سومین گزینه، و دقیق ترین تفسیر رو به جلو بود، این بود که این نقاشی با خاک ریزی و ریزی زه کشی معاصر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To cure pit collapse with residual soil from granite, what measure can be chose is to backfill with bags of sand and infiltrate steel tube or reinforce steel bar to pin up filler.
[ترجمه گوگل]برای درمان ریزش گودال با خاک باقیمانده از گرانیت، اقدامی که می توان انتخاب کرد این است که با کیسه های ماسه پر شود و لوله فولادی نفوذ کند یا میله فولادی را برای سنجاق کردن پرکننده تقویت کنیم
[ترجمه ترگمان]برای درمان سقوط حفره با خاک باقی مانده از گرانیت، چه معیاری می تواند انتخاب شود با کیسه های شن و نفوذ به لوله فولادی یا استحکام میله فولادی برای بالا بردن پرکننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When steep slope-wall is used in surface mine, the road of truck-communication inner dumping can be set in the middle of pit by backfill.
[ترجمه گوگل]هنگامی که از دیواره شیب تند در معادن سطحی استفاده می شود، جاده تخلیه داخلی کامیون-ارتباطات را می توان در وسط گودال توسط پس انداز تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شیب تند دیواره در معدن سطح مورد استفاده قرار می گیرد، مسیر تخلیه داخلی تخلیه داخلی را می توان در وسط حفره با backfill تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A systematical study is made of the stability of backfill in blasting.
[ترجمه گوگل]یک مطالعه سیستماتیک از پایداری پس‌پر در انفجار انجام شده است
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه systematical از پایداری backfill در انفجار ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Reconstructing phase space to measured data, the intrinsic laws of deformation of different backfill were researched.
[ترجمه گوگل]با بازسازی فضای فاز به داده‌های اندازه‌گیری شده، قوانین ذاتی تغییر شکل پس‌پرهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری داده های اندازه گیری شده، قوانین درونی تغییر شکل of مختلف مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] خاکریز - پشتریز - پرکننده - خاکریزکردن - خاکریزی پشتی - عمل دوباره پرکردن - خاکریزی کردن - پرکردن
[زمین شناسی] خاکریز کردن باطله معدنی یا سنگ که برای حمایت سقف بعد از برداشت زغال سنگ به کار می رود .
[خاک شناسی] پس پر
[آب و خاک] پرکردن
[معدن] پرکننده (نگهداری)
[نفت] پشت ریز

پیشنهاد کاربران

مواد پرکننده
backfill ( خوردگی )
واژه مصوب: دورآکند
تعریف: موادی که برای پر کردن فضای اطراف آند و لوله ها و پوشاندن اجزای دفن شدۀ یک سامانۀ حفاظت کاتدی به کار می رود
خاکریز

بپرس