backscattering

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: backscatter.

پیشنهاد کاربران

پس پراش ( در نانوالکترونیک )
backscattering ( فیزیک )
واژه مصوب: پس‏پراکندگی
تعریف: پراکندگی تابش یا ذرات یا امواج الکترومغناطیسی در زاویه‏ای بزرگ تر از 90 درجه
پس پراکنش
پس پراکنده شدن
در فیزیک به معنی " پس پراکندگی " است !

بپرس