bora

/ˈbɔːrə//ˈbɔːə/

باد سرد شمالی که در امتداد کرانه می وزد (به ویژه در دریای آدریاتیک)، باد شمال

جمله های نمونه

1. The main thing is to impress Bora and get on the team.
[ترجمه گوگل]نکته اصلی تحت تاثیر قرار دادن بورا و ورود به تیم است
[ترجمه ترگمان]مهم ترین چیز این است که بورا را تحت تاثیر قرار داده و وارد تیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Instead of stitching the bora along the horizontal, he had stitched it along the vertical.
[ترجمه گوگل]به جای اینکه بورا را در امتداد افقی بخیه بزند، آن را در امتداد عمودی دوخته بود
[ترجمه ترگمان]به جای بخیه زدن bora در طول افقی، آن را در امتداد عمودی چسبانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jeff: The one who replaced him must be Bora Milutinovic of Yu - goslavia?
[ترجمه گوگل]جف: کسی که جایگزین او شد باید بورا میلوتینوویچ از یو - گوسلاوی باشد؟
[ترجمه ترگمان]اون کسی که اونو جایگزین کرد باید \"بورا Milutinovic\" باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tao He, bora flow over River is rich in water resources.
[ترجمه گوگل]تائو او، جریان بورا بر روی رودخانه سرشار از منابع آبی است
[ترجمه ترگمان]\"Tao\"، جریان bora بر روی رودخانه از منابع آبی غنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bora added, Although it is not easy, I hope everybody can remember it.
[ترجمه گوگل]بورا افزود، اگرچه آسان نیست، امیدوارم همه بتوانند آن را به خاطر بسپارند
[ترجمه ترگمان]بورا افزود، اگرچه این کار آسان نیست، من امیدوارم که همه آن را به یاد داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Brazilian overtakes Serb Bora Milutinovic, becaming the first coach to feature in World Cups.
[ترجمه گوگل]برزیلی با پشت سر گذاشتن بورا میلوتینوویچ صرب، اولین مربی ای شد که در جام های جهانی حضور داشت
[ترجمه ترگمان]Brazilian Bora Milutinovic، overtakes Serb، اولین مربی را در جام جهانی به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Just as what Bora Milutinovic, the former Chinese soccer coacher, have said that attitude is everything.
[ترجمه گوگل]درست مانند آنچه بورا میلوتینوویچ، مربی سابق فوتبال چین، گفته است که نگرش همه چیز است
[ترجمه ترگمان]درست همانطور که بورا Milutinovic، فوتبالیست سابق چینی، گفته است که این نگرش همه چیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then we were taken up steep narrow logging roads into the mountains of Boras.
[ترجمه گوگل]سپس از جاده‌های باریک و شیب‌دار به سمت کوه‌های بوراس رفتیم
[ترجمه ترگمان]سپس از جاده های باریکی گذشتیم و به کوه های of رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The composing and transmission principle of CAN data transmission system on car BORA is introduced.
[ترجمه گوگل]اصل ترکیب و انتقال سیستم انتقال داده CAN در خودرو BORA معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اصل انتقال و انتقال سیستم انتقال داده CAN در bora خودرو معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was an island of rare beauty - wild, impetuous lovely Bora Bora.
[ترجمه گوگل]جزیره ای بود با زیبایی کمیاب - بورا بورا دوست داشتنی وحشی و تند
[ترجمه ترگمان]این جزیره یک جزیره با زیبایی نادر و impetuous بورا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A riot of light illuminates the night at a Bora - Bora resort.
[ترجمه گوگل]شورش نور شب را در استراحتگاه بورا - بورا روشن می کند
[ترجمه ترگمان]یک شورش در شب در یک پناه گاه Bora - بورا روشن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This was a close encounter with a lemon shark taken in Bora Bora at 20 meters down at the dive site Tapu.
[ترجمه گوگل]این یک برخورد نزدیک با یک کوسه لیمویی بود که در بورا بورا در 20 متری پایین در محل غواصی تاپو گرفته شد
[ترجمه ترگمان]این یک رویارویی نزدیک با یک کوسه لیمو در بورا بورا در ۲۰ متر پایین تر از محل سقوط Tapu بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We must hold together, otherwise we will lose the matches, Bora added.
[ترجمه گوگل]بورا افزود: ما باید با هم حفظ کنیم، در غیر این صورت مسابقات را می بازیم
[ترجمه ترگمان]بورا افزود ما باید با هم باشیم، در غیر این صورت مسابقات را از دست خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Faqir Shah sprays machine-gun fire across the black hills of Tora Bora, shooting at phantoms of al Qaeda.
[ترجمه گوگل]فقیر شاه با شلیک مسلسل در سراسر تپه های سیاه تورا بورا، به فانتوم های القاعده شلیک می کند
[ترجمه ترگمان]فقیر شاه با شلیک مسلسل در میان تپه های سیاه تورا بورا در تیراندازی به اشباح القاعده تیراندازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[آب و خاک] بورا

انگلیسی به انگلیسی

• northeastern cold wind

پیشنهاد کاربران

bora ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: سردباد
تعریف: باد فروریز بسیار سردی که وقتی به زمین های پست یا سواحل می رسد، گرمایش ترمودینامیکی آن برای رسیدن به دمای معمول منطقه ناکافی است و به صورت بادی سرد ظاهر می شود

بپرس