blueish


( گیاه شناسی) آبی دل (buchnera americana - گیاهی پایا از خانواده ی figwort - بومی جنوب ایالات متحده)، رجوع شود به: bluish، مایل به ابی، ابی فام

جمله های نمونه

1. Then using the blueish color I added nuances to simulate an undulating look.
[ترجمه گوگل]سپس با استفاده از رنگ مایل به آبی، تفاوت های ظریف را برای شبیه سازی ظاهری موج دار اضافه کردم
[ترجمه ترگمان]سپس با استفاده از رنگ blueish، نکات دقیق را برای شبیه سازی یک ظاهر موج مانندی اضافه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sarcasticmistery: so they are blueish greenish.
[ترجمه گوگل]طعنه: پس مایل به آبی مایل به سبز هستند
[ترجمه ترگمان]Sarcasticmistery آبی مایل به سبز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Animals often end up looking greenish or blueish, thanks to the tint of the water--but some of these animals are emphatically not greenish/blueish.
[ترجمه گوگل]به لطف رنگ آب، حیوانات اغلب مایل به سبز یا آبی به نظر می رسند - اما برخی از این حیوانات به طور تاکیدی مایل به سبز/آبی نیستند
[ترجمه ترگمان]حیوانات اغلب به خاطر رنگ آب به دنبال رنگ سبز یا سبز به نظر می رسند - اما برخی از این حیوانات موکدا و متمایل به سبز \/ blueish نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shunting of blood continues, manifesting as blueish (cyanotic) lips and fingertips from poor oxygenation of the tissues near the body surface.
[ترجمه گوگل]شنت خون ادامه می یابد و به صورت لب ها و نوک انگشتان مایل به آبی (سیانوتیک) در اثر اکسیژن رسانی ضعیف بافت های نزدیک سطح بدن ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]shunting خون ادامه پیدا می کند و به صورت لبه ای blueish (cyanotic)و نوک انگشتان از اکسیژن گیری ضعیف بافت ها در نزدیکی سطح بدن، نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She looked fortyish and she wore a blueish dress.
[ترجمه گوگل]چهل ساله به نظر می رسید و یک لباس آبی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]به بیت سرش را بلند کرد و پیراهن آبی رنگی به تن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These may look just like some blueish party picture at a glance, in fact all of these photo-like picture are all hand-drawn products from many, many ordinary BIC ballpoint pen!
[ترجمه گوگل]اینها ممکن است در یک نگاه دقیقاً شبیه یک عکس مهمانی مایل به آبی به نظر برسند، در واقع همه این تصاویر شبیه به عکس همه محصولاتی هستند که با دست طراحی شده اند از بسیاری از قلم های معمولی BIC!
[ترجمه ترگمان]اینها ممکن است درست مانند یک تصویر حزب blueish در یک نگاه به نظر برسند، در واقع همه این تصویر عکس مانند همه محصولات کشیده شده از بسیاری، بسیاری از pen متداول و متداول است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "The LEDs produce a slightly unnatural blueish light. As the acrylic ages, it becomes slightly yellowed and crazed through exposure to ultraviolet light, " he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: "ال ای دی ها نور آبی مایل به آبی غیرطبیعی تولید می کنند با بالا رفتن سن اکریلیک، در اثر قرار گرفتن در معرض نور ماوراء بنفش کمی زرد شده و از بین می رود "
[ترجمه ترگمان]\" LED یک نور غیر طبیعی غیر طبیعی را تولید می کند او گفت: \" در عصر اکریلیک، کمی زرد شده و از طریق قرار گرفتن در معرض نور فرابنفش، کمی زرد می شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your skin will change from red to pale or blueish .
[ترجمه گوگل]پوست شما از قرمز به رنگ پریده یا آبی تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]پوست شما از سرخ به آبی یا آبی تغییر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When everything will be painted, you can then use the Blur tool and make a smooth transition between pure white and blueish white.
[ترجمه گوگل]وقتی همه چیز رنگ آمیزی شد، می توانید از ابزار Blur استفاده کنید و یک انتقال صاف بین سفید خالص و سفید مایل به آبی ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که همه چیز رنگ آمیزی خواهد شد، می توانید از ابزار محو استفاده کنید و یک گذار آرام بین سفید خالص و سفید رنگ درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper studied the effects of different water-based wax consistency on the anticorrosiveness of blueish steel strips.
[ترجمه گوگل]این مقاله اثرات قوام مختلف موم مبتنی بر آب را بر ضد خوردگی نوارهای فولادی مایل به آبی مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله اثرات سازگاری موم بر پایه آب را بر روی anticorrosiveness نوارهای فولادی blueish مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the sorc vid, you can see she has a melee attack, that looks like blueish green claws.
[ترجمه گوگل]در فیلم sorc، می‌توانید ببینید که او یک حمله غوغا دارد، که شبیه پنجه‌های سبز مایل به آبی است
[ترجمه ترگمان]در the vid، می بینید که او دچار یک حمله معرکه شده است، که شبیه پنجه های سبز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rest is the content of the site with some light blueish hover effects.
[ترجمه گوگل]بقیه مطالب سایت با افکت های شناور مایل به آبی روشن است
[ترجمه ترگمان]بقیه محتوای سایت با برخی تاثیرات نور blueish روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The background should be off white, the elephant Grey and a blueish robe around the elephant.
[ترجمه گوگل]پس زمینه باید سفید، فیل خاکستری و ردایی مایل به آبی دور فیل باشد
[ترجمه ترگمان]پس زمینه باید سفید، فیل گری و یک ردای blueish اطراف فیل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rest is the content of the site with some light blueish hover effects. Excellent, modest and expressive use of colors.
[ترجمه گوگل]بقیه مطالب سایت با افکت های شناور مایل به آبی روشن است استفاده عالی، متواضعانه و گویا از رنگ ها
[ترجمه ترگمان]بقیه محتوای سایت با برخی تاثیرات نور blueish روشن است رنگ های بسیار عالی، ساده و expressive از رنگ ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] رنگ مایل به آبی

انگلیسی به انگلیسی

• bluish, somewhat blue

پیشنهاد کاربران

بپرس