bloomy

/ˈbluːmiː//ˈbluːmɪ/

معنی: پر شکوفه، غنا، پرگل، رشدکننده
معانی دیگر: پرشکوفه، پرگل، رشدکننده

جمله های نمونه

1. Will happen one day, you can come back, bloomy spring.
[ترجمه گوگل]یک روز اتفاق می افتد، تو می توانی برگردی، بهار شکوفه
[ترجمه ترگمان]، یه روز اتفاق می افته میتونی برگردی، بهار پرگل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. a bloomy sunlit slope.
[ترجمه گوگل]یک شیب پر نور آفتاب
[ترجمه ترگمان]یک شیب sunlit
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Should have mottled bloomy rind or interior may be chalky.
[ترجمه گوگل]پوست باید خالدار باشد یا ممکن است داخل آن گچی باشد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که پوست و یا فضای داخلی خالدار ممکن است به رنگ گچ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the bloomy spring season, we have welcomed the ninth session of English art festival.
[ترجمه گوگل]در فصل پرشکوفه بهار، به استقبال نهمین دوره جشنواره هنر انگلیسی رفته ایم
[ترجمه ترگمان]در فصل بهار بهاره، ما از نهمین دوره جشنواره هنر انگلیس استقبال کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bloomy spring season, mu the positive regional school board of directors passed own second birthdays one after another. . .
[ترجمه گوگل]در فصل پرشکوفه بهار، هیئت مدیره مدارس منطقه ای مثبت تولدهای خود را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت
[ترجمه ترگمان]فصل بهار bloomy، در حالی که هیات مدیره مدرسه منطقه ای مثبت یکی پس از دیگری از روز تولد دوم خود عبور کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In a bloomy spring afternoon of May, when I first saw his new works Early Spring series, I immediately gave high appraise.
[ترجمه گوگل]در یک بعدازظهر پرشکوفه بهاری ماه می، وقتی برای اولین بار کارهای جدید او را سری اوایل بهار دیدم، فوراً تحسین های زیادی را ارائه دادم
[ترجمه ترگمان]در یک بعد از ظهر بهاری بهاری در ماه مه، هنگامی که اولین بار کاره ای جدیدش را در سری بهار آغاز کردم، به سرعت زمین را ارزیابی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It seems to me that spring with bloomy flowers and emerald trees is no doubt likeable, whereas autumn with melons and fruits all over is even more pleasantly surprising.
[ترجمه گوگل]به نظر من بدون شک بهار با گل‌های شکوفه و درختان زمرد دوست‌داشتنی است، در حالی که پاییز با خربزه‌ها و میوه‌ها در همه جا شگفت‌انگیزتر است
[ترجمه ترگمان]به نظر من، بهار با گل های bloomy و درختان زمرد بی تردید دوست داشتنی نیست، در حالی که پاییز با هندوانه و میوه ها و میوه ها در کل حتی جالب تر هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So strange, Should be the bloomy spring season, It'seems like a late winter.
[ترجمه گوگل]خیلی عجیب است، باید فصل شکوفه بهار باشد، به نظر می رسد اواخر زمستان است
[ترجمه ترگمان]خیلی عجیب است، فصل بهار فصل بهار، مثل یک زمستان خیلی دیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The painting implies that the bloomy flowers will be faded someday yet life is even more unpredictable than one's thought.
[ترجمه گوگل]این نقاشی نشان می دهد که گل های شکوفه روزی پژمرده خواهند شد، اما زندگی حتی غیرقابل پیش بینی تر از آن چیزی است که فرد تصور می کند
[ترجمه ترگمان]نقاشی نشانه این است که گل های bloomy روزی محو خواهند شد، اما زندگی حتی more از آن چیزی است که فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Loneliness is a spiritual cautiousness, like the bloomy snow lotus herb on the summit of the mountain, beautiful and solemn.
[ترجمه گوگل]تنهایی یک احتیاط روحی است، مانند گیاه نیلوفر برفی شکوفه بر قله کوه، زیبا و باشکوه
[ترجمه ترگمان]تنهایی یک نوع احتیاط روحی است، همچون گیاهی که در قله کوه، زیبا و باشکوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The daily surface dynasty sea, looks bloomy spring!
[ترجمه گوگل]سطح روزانه دریا سلسله، به نظر می رسد شکوفه بهار!
[ترجمه ترگمان]سلسله surface که هر روز بهار به نظر می رسد، بهار به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But all the bloomy flush of life is fled.
[ترجمه گوگل]اما تمام شکوفه های زندگی فرار کرده است
[ترجمه ترگمان]اما همه the flush از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These cheeses have a characteristic "bloomy" crust, created when bacteria ripen the cheese from the inside out.
[ترجمه گوگل]این پنیرها دارای پوسته «شکوفه‌دار» مشخصه‌ای هستند که زمانی ایجاد می‌شود که باکتری‌ها پنیر را از داخل به بیرون می‌رسند
[ترجمه ترگمان]این پنیرها یک پوسته \"bloomy\" دارند که در آن باکتری از درون به پنیر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is a beautiful bloomy winter garden which evokes a mediterranean feeling all year long.
[ترجمه گوگل]یک باغ زمستانی شکوفه زیبا وجود دارد که در تمام طول سال حس مدیترانه ای را القا می کند
[ترجمه ترگمان]باغی زیبا و پرگل وجود دارد که در تمام طول سال نسبت به دریای مدیترانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر شکوفه (صفت)
abloom, bloomy, floriferous

غنا (صفت)
abloom, bloomy, blooming

پرگل (صفت)
bloomy, floriferous, flowery, florid

رشد کننده (صفت)
bloomy

تخصصی

[سینما] صدای پایین

انگلیسی به انگلیسی

• flowery, blossomy

پیشنهاد کاربران

بپرس