bananas

/bəˈnænəz//bəˈnɑːnəz/

(خودمانی) خل، غیرعادی، پراشتیاق

جمله های نمونه

1. bananas ripen after they are picked
موز پس از کنده شدن می رسد.

2. the bananas are three hundred tumans apiece
موز دانه ای سیصد تومان است.

3. he went bananas
از کوره دررفت.

4. to be bananas
1- ابله بودن،احمق بودن 2- خل بودن

5. to go bananas
(خودمانی) 1- با ابلهی و هیجان عمل کردن،هیجان زده و دستپاچه شدن 2- بسیار خشمگین شدن،از کوره در رفتن

6. a bunch of bananas
یک شاخه موز

7. a ship freighted with bananas
کشتی که موز بار آن شده است.

8. I can't eat bananas. They make me ill.
[ترجمه گوگل]من نمیتونم موز بخورم آنها مرا بیمار می کنند
[ترجمه ترگمان] من نمیتونم موز بخورم مرا مریض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The truck was carrying a load of bananas.
[ترجمه گوگل]کامیون حامل بار موز بود
[ترجمه ترگمان]کامیون حامل بار موز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They freighted the boat with bananas.
[ترجمه گوگل]آنها قایق را با موز حمل کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها قایق را با موز در آغوش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Love is making you go bananas.
[ترجمه گوگل]عشق باعث می‌شود که تو موز شوی
[ترجمه ترگمان]عشق باعث می شود که شما موز go
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those bananas aren't ripe yet - they're still green.
[ترجمه گوگل]آن موز هنوز رسیده نیست - آنها هنوز سبز هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز سبز نیستند - هنوز سبز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mash the bananas to a pulp .
[ترجمه گوگل]موز را له کنید تا به شکل تفاله در بیاید
[ترجمه ترگمان]موز را به یک خمیر کاغذ تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How many bananas are in the basket?
[ترجمه گوگل]چند عدد موز در سبد وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]چندتا موز تو سبد هستن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The bananas have got all squashed up in the basket.
[ترجمه گوگل]موزها همه در سبد له شده اند
[ترجمه ترگمان]The توی سبد له شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crazy, insane; wild about, excited about

پیشنهاد کاربران

اصطلاح عامیانه؛
1. Crazy or insane: In slang, calling something or someone "bananas" can mean that they are acting in a wild, unpredictable, or irrational manner. For instance, "That party last night was bananas! People were dancing on tables and jumping into the pool. "
...
[مشاهده متن کامل]

احمقانه یا دیوانه کننده: در زبان عامیانه، "bananas" خواندن چیزی یا شخصی می تواند به این معنی باشد که آنها به شیوه ای وحشیانه، غیرقابل پیش بینی یا غیرمنطقی عمل می کنند. به عنوان مثال، "آن مهمانی دیشب دیوانه بازی/ مسخره بود! مردم روی میزها می رقصیدند و به داخل استخر می پریدند. "
2. Excellent or impressive: In a positive sense, "bananas" can be used to describe something as extraordinary, remarkable, or outstanding. For example, "The performance by the band was absolutely bananas! They had the crowd cheering and dancing the whole time. "
عالی یا چشمگیر: به معنای مثبت، از "bananas" می توان برای توصیف چیزی به عنوان خارق العاده، قابل توجه یا برجسته استفاده کرد. به عنوان مثال، "اجرای گروه کاملاً عالی/ چشمگیر بود! آنها در تمام مدت جمعیت را تشویق کردند و می رقصیدند. "
3. Nonsense or unbelievable: In some cases, "bananas" can be used to express disbelief or skepticism about a situation or statement. It implies that something is so unlikely or absurd that it is hard to believe. For instance, "You expect me to believe that story? That's bananas!"
مزخرف یا غیرقابل باور: در برخی موارد می توان از �bananas� برای ابراز ناباوری یا تردید نسبت به یک موقعیت یا گفته استفاده کرد. دلالت بر این دارد که چیزی آنقدر بعید یا پوچ است که باورش سخت است. به عنوان مثال، "توقع دارید که من آن داستان را باور کنم؟ این غیر قابل باور/ غیر معقول است!"

قصه ی کودکانه عسل و دارچین را به عنوان یک انسان 55 درصد از کل کشور در سال گذشته در این زمینه را برای شما ارسال می شود و در این زمینه را برای شما ارسال می شود و در این زمینه را برای شما ارسال می شود و در
...
[مشاهده متن کامل]
این زمینه را برای شما ارسال می شود و در این زمینه را برای شما ارسال می شود و در این زمینه را برای شما ارسال می شود و در این زمینه را برای شما ارسال می شود و در این زمینه را برای شما ارسال می شود و در این زمینه را برای شما ارسال می شود

Go bananas
از کوره در رفتن ، عصبانی شدن ، و یا هیجان زده شدن
Dad will go bananas when he sees this
بابا عصبانی میشه وقتی اینو ببینه !
دیوانه چیزی بودن
She’s just bananas for walking around in nature
او دیونه ی قدم زدن تو طبیعته
احمق بودن
It is all bananas
شرایط خیلی سردرگم و گیج کننده هست
It's babanas!احمقانه است، یه شوخیه
a kind of fruit
موز🍌 . .
( میوه موز 🍌 )

بپرس