banana split

/bəˌnænə ˈsplɪt//bəˌnɑːnə ˈsplɪt/

جمله های نمونه

1. Banana splits still solved acute hunger problems but gorgeous undies were forgotten for the first time.
[ترجمه گوگل]تکه‌های موز همچنان مشکلات حاد گرسنگی را حل می‌کرد، اما لباس‌های زیبا برای اولین بار فراموش شدند
[ترجمه ترگمان]splits موز همچنان مشکلات حاد را حل کرد اما undies با شکوه برای اولین بار فراموش شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Count me out for the banana split. I think I'll go for a triple scoop of chocolate surprise in a waffle cone.
[ترجمه گوگل]من را برای تقسیم موز حساب کنید فکر می کنم برای یک قاشق سوپرایز شکلاتی سه گانه در مخروط وافل بروم
[ترجمه ترگمان] منو واسه تقسیم موز بیرون کن فکر کنم برم یه تیکه شکلات از بستنی شکلاتی درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I ate the banana split. What else could I do?
[ترجمه گوگل]من شکافت موز را خوردم چه کار دیگری می توانستم انجام دهم؟
[ترجمه ترگمان] من قسمت موز رو خوردم دیگه چیکار میتونستم بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A banana split is a popular summer treat.
[ترجمه گوگل]اسپلیت موز یک خوراکی محبوب تابستانی است
[ترجمه ترگمان]یک شکاف در شرکت موز، یک درمان تابستانی عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Count me out for the banana split.
[ترجمه گوگل]من را برای تقسیم موز حساب کنید
[ترجمه ترگمان] منو واسه تقسیم موز بیرون کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I love banana split, but I can't finish the whole thing.
[ترجمه گوگل]من عاشق موز اسپلیت هستم، اما نمی توانم کل کار را تمام کنم
[ترجمه ترگمان]موز را دوست دارم، اما نمی توانم همه چیز را تمام کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My friend ordered banana split! The dessert made of a banana and topped with whipped cream and biscuits and it's certainly cannot ice cream.
[ترجمه گوگل]دوستم اسپلیت موز سفارش داد! دسر ساخته شده از یک موز و روی آن خامه فرم گرفته و بیسکویت و مطمئناً بستنی نمی شود
[ترجمه ترگمان]دوستم به موز سفارش داد که از هم جدا بشه دسر از یک موز و مقداری نان و بیسکوییت درست شده بود و مطمئنا بستنی هم نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Pittsburgher invented a popular dessert, the banana split.
[ترجمه گوگل]یک پیتسبورگ دسر محبوبی را اختراع کرد، موز اسپلیت
[ترجمه ترگمان]A یک دسر معروف را اختراع کرد و موز را تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You haven't finished your double chocolate fudge banana split sundae yet!
[ترجمه گوگل]شما هنوز ساندای اسپلیت موز شکلاتی خود را تمام نکرده اید!
[ترجمه ترگمان]هنوز بستنی شکلاتی fudge رو تموم نکردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Every summer my dad enjoys a banana split.
[ترجمه گوگل]هر تابستان پدرم از دوش موز لذت می برد
[ترجمه ترگمان]هر تابستون پدرم از یه موز لذت میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don’t deprive yourself, but that banana split has just as many calories now as it did before you got pregnant.
[ترجمه گوگل]خودتان را محروم نکنید، اما این تقسیم موز در حال حاضر به اندازه قبل از بارداری کالری دارد
[ترجمه ترگمان]شما خود را محروم نکنید، اما در حال حاضر به اندازه قبل از باردار شدن به اندازه کافی کالری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We found out Osceola hadn't had much experience with ice cream, so we all packed into the car and went to the Dairy Queen, where we ordered Osceola her first banana split!
[ترجمه گوگل]متوجه شدیم که اوسئولا تجربه زیادی با بستنی نداشته است، بنابراین همه سوار ماشین شدیم و به ملکه لبنیات رفتیم، جایی که اولین اسپلیت موز او را به اوسولا سفارش دادیم!
[ترجمه ترگمان]ما فهمیدیم که Osceola با بستنی تجربه زیادی نداشته است، بنابراین همگی سوار اتومبیل شدیم و به طرف بستنی فروشی که اولین موز her را سفارش دادیم رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A little old man shuffled slowly into an ice cream parlor and pulled himself slowly, painfully, up onto a stool. . . After catching his breath, he ordered a banana split.
[ترجمه گوگل]پیرمرد کوچکی به آرامی داخل یک بستنی فروشی رفت و به آرامی و دردناک خود را روی چهارپایه کشید بعد از نفس کشیدن دستور داد موز شکافته شود
[ترجمه ترگمان]پیرمرد کمی آرام به داخل یک سالن بستنی فروشی رفت و خودش را به آرامی روی یک چهارپایه نشاند، بعد از گرفتن نفسش به یک تکه موز دستور داد که از هم جدا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then again, you can always use it for a banana split or maybe to make a monkey very happy.
[ترجمه گوگل]سپس، همیشه می توانید از آن برای تقسیم موز یا شاید برای خوشحال کردن یک میمون استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]پس دوباره، تو همیشه می تونی از آن برای جدا کردن یک موز و یا اینکه یک میمون را خیلی خوشحال کنی، استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of dessert which contains bananas ice cream and whipped cream
a banana split is a dessert made of a banana cut in half along its middle, with ice cream, nuts, and sauce, on top.

پیشنهاد کاربران

لانگمن دیکشنری : دسر موز بستنی
noun
a dessert made with a split banana, ice cream, sauce, whipped cream, nuts, and a cherry
بِنَنِسپِلِت
A banana split is an American ice cream - based dessert consisting of a peeled banana cut in half lengthwise, and served with ice - cream and sauce between the two pieces. There are many variations, but the classic banana split is made with three scoops of ice cream ( one each of vanilla, chocolate, and strawberry ) . A sauce or sauces ( chocolate, strawberry, and pineapple are traditional ) are drizzled onto the ice cream, which is topped with whipped cream and maraschino cherries. Crushed nuts ( generally peanuts or walnuts ) are optional.
...
[مشاهده متن کامل]

دسر موز که با بستنی، خامه ی زده شده، سس، آجیل، اسمارتیز، گیلاس و یکسری چیزای دیگه ساخته میشه و به شدت خوشمزه است

American icecream based dessert
دسر موز

بپرس