autopilot

/ˈɔːtoʊˌpaɪlət//ˈɔːtəʊˌpaɪlət/

رجوع شود به: automatic pilot

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: shortened form of "automatic pilot."

جمله های نمونه

1. The plane was on autopilot when it crashed.
[ترجمه هانیه] هنگامیکه هواپیما با خلبان خودکار بود، سقوط کرد.
|
[ترجمه افشین ع] هواپیما وقتی سقوط کرد در حالت اتوپایلوت بود ( در فارسی اتوپایلوت مصطلح تر از خلبان خودکار است به همین علت ترجمه نکردم )
|
[ترجمه گوگل]هواپیما هنگام سقوط در حالت خلبان خودکار بود
[ترجمه ترگمان]هواپیما وقتی سقوط کرد خلبان اتوماتیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The autopilot can be connected up with the flight recorder.
[ترجمه گوگل]خلبان خودکار را می توان با ضبط کننده پرواز متصل کرد
[ترجمه ترگمان]خلبان خودکار را می توان به دستگاه ثبت پرواز متصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He overrode the autopilot when he realised it was malfunctioning.
[ترجمه افشین ع] وقتی فهمید اتوپایلوت درست کار نمی کند آن را غیرفعال کرد
|
[ترجمه گوگل]وقتی متوجه شد که خلبان خودکار خراب است، او را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]وقتی فهمید که این کار بد عمل می کند، the را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Trislanders have no autopilot, and in most cases no dual control.
[ترجمه گوگل]Trislander ها فاقد اتوپایلوت هستند و در بیشتر موارد کنترل دوگانه ندارند
[ترجمه ترگمان]Trislanders هیچ خلبان خودکار ندارند، و در اغلب موارد کنترل دوگانه ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He set his autopilot for the descent and checked his charts for Moscow's Sheremetyevo Airport.
[ترجمه گوگل]او خلبان خودکار خود را برای فرود تنظیم کرد و نمودارهای خود را برای فرودگاه شرمتیوو مسکو بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]خلبان اتوماتیک خود را برای فرود آمدن روی زمین آماده کرد و نقشه های خود را برای فرودگاه Sheremetyevo مسکو چک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jenny dozed off and he switched on the autopilot.
[ترجمه گوگل]جنی چرت زد و خلبان خودکار را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]جنی چرت زد و خلبان خودکار هواپیما را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Put Alvin into autopilot to maintain a constant heading; go ahead a little on the pot that controls the forward thrusters.
[ترجمه گوگل]آلوین را در خلبان خودکار قرار دهید تا یک عنوان ثابت حفظ شود روی گلدانی که پیشرانه های جلو را کنترل می کند کمی جلو بروید
[ترجمه ترگمان]Alvin را به صورت خودکار در نظر بگیرید تا یک حرکت دائمی داشته باشید؛ کمی جلوتر از یک قابلمه که thrusters را کنترل می کند، بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the struggle the autopilot was accidentally disengaged, sending the aircraft into a dive.
[ترجمه گوگل]در این مبارزه، خلبان خودکار به طور تصادفی از کار افتاد و هواپیما را به شیرجه فرستاد
[ترجمه ترگمان]در این مبارزه، خلبان خودکار به طور تصادفی کنار گذاشته شد و هواپیما را به درون یک شیرجه پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Anywhere you go in space, your ship's autopilot could divert to an unknown rendezvous.
[ترجمه گوگل]به هر کجا در فضا بروید، خلبان خودکار کشتی شما می تواند به یک قرار ملاقات ناشناخته منحرف شود
[ترجمه ترگمان]هر جایی که به فضا بروید، کشتی خلبان اتوماتیک می تواند به قرار ملاقات ناشناس برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To simplify the robustness design of missile autopilot, an optimization method in time domain is proposed.
[ترجمه گوگل]برای ساده سازی طراحی استحکام خلبان خودکار موشک، یک روش بهینه سازی در حوزه زمان پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]برای ساده سازی طراحی کلی سیستم خودکار موشک، یک روش بهینه سازی در حوزه زمان پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By analysing the characteristics of the autopilot, this paper presents a method for reliability apportionment of autopilot, and gives out an application example.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل ویژگی‌های خلبان خودکار، این مقاله روشی را برای تقسیم قابلیت اطمینان خودکارپایلوت ارائه می‌کند و یک مثال کاربردی ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با تجزیه و تحلیل ویژگی های خلبان خودکار، روشی را برای قابلیت اطمینان apportionment، ارائه می دهد و نمونه ای از کاربرد را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Problem: Autopilot in altitude hold mode produces a 200 fpm descent.
[ترجمه گوگل]مشکل: خلبان خودکار در حالت نگه داشتن ارتفاع یک فرود با سرعت 200 فریم در دقیقه ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]مشکل: Autopilot در حالت تعلیق در ارتفاع ۲۰۰ fpm را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. According to the autopilot guide method, a longitudinal system control model for the air borne dispenser has been built.
[ترجمه گوگل]با توجه به روش راهنمای خودکار، یک مدل کنترل سیستم طولی برای توزیع کننده هوا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]بر طبق روش هدایت خودکار، یک مدل کنترل سیستم طولی برای the که دارای نیروی هوایی است ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Autopilot integrative test system can accomplish the component test and the system combine test, which are stipulated in the test precis.
[ترجمه گوگل]سیستم تست یکپارچه خلبان خودکار می تواند تست اجزا و تست ترکیب سیستم را که در تست دقیق ذکر شده است، انجام دهد
[ترجمه ترگمان]سیستم تست یکپارچه منسجم می تواند تست جزیی و تست ترکیب سیستم را انجام دهد، که در تست test تصریح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I worked the last hour of my shift on autopilot.
[ترجمه گوگل]آخرین ساعت شیفتم را با خلبان خودکار کار کردم
[ترجمه ترگمان]من آخرین ساعتی که شیفت کاری - م رو انجام دادم کار کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• automatic steering device in an airplane
automated control system which watches over an airplane while in flight

پیشنهاد کاربران

خودجوش
خودران
عملکرد خودکار
autopilot ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: دستگاه خلبانی خودکار
تعریف: سامانه‏ای که به‏طور خودکار هواگَرد را حول سه محور اصلی پایدار نگه می‏دارد|||متـ . خلبانی خودکار
رانش خودکار
to be on autopilot
به صورت خودکار عمل کردن
خلبان خودکار
انجام کاری بدون تفکر یا بدون تلاش
پرواز خودکار ، پرواز بدون خلبان

بپرس