automatism

/ɔːˈtɑːməˌtɪzəm//ɔːˈtɒmətɪzm/

معنی: حرکت خود بخود، حالت خودکاری، حرکت غیر ارادی، کار عادی و بدون فکر
معانی دیگر: خودکاری، خودکار بودن، کردار غیر ارادی، عمل خودبه خود و از روی عادت، (فلسفه) اعتقاد به اینکه بدن انسان و حیوان ماشینی بیش نیست و تابع قوانین فیزیکی است، (فیزیولژی) عمل مستقل از انگیزه های خارجی (مثل خواب گردی)، عمل مستقل از اراده (مثل ضربان قلب)، خودانگیزگری، بطور خودکار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the condition or quality of being automatic.

(2) تعریف: automatic, mechanical, or involuntary action, as in the operation of many bodily organs, in the actions of one not in conscious control, such as a sleepwalker, or in the suspension of conscious control so as to allow subconscious expression, as in art.

جمله های نمونه

1. This machine is fully automatism number controlled, its operation is handy, andits cutting is exact.
[ترجمه گوگل]این دستگاه کاملاً خودکار با شماره کنترل می شود، عملکرد آن مفید است و برش آن دقیق است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به طور کامل کنترل شده است، عملیات آن دم دست است و برش andits دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Automatisms can originate from almost anywhere in the temporal lobe, but seldom from any other part of the brain.
[ترجمه گوگل]اتوماتیسم‌ها می‌توانند تقریباً از هر نقطه‌ای از لوب گیجگاهی سرچشمه بگیرند، اما به ندرت از هر بخش دیگری از مغز
[ترجمه ترگمان]Automatisms تقریبا از هر جایی در لوب گیجگاهی می تواند نشات بگیرد اما به ندرت از قسمت های دیگر مغز نشات می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Processing range: The automatism coloring of scraggy graphic and context. It uses common electrophoresis lacquer and usually use red, yellow, blue, and black.
[ترجمه گوگل]محدوده پردازش: رنگ آمیزی خودکار گرافیک و زمینه از لاک الکتروفورز معمولی استفاده می کند و معمولا از قرمز، زرد، آبی و سیاه استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]گستره پردازش: رنگ سرخ رنگی از گرافیک و بافت عریان آن از لاک و لاک با الکتروفورز متداول استفاده می کند و معمولا از رنگ های قرمز، زرد، آبی و سیاه استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stick box machine could automatism enter box and exact open the error box.
[ترجمه گوگل]دستگاه استیک جعبه می تواند به طور خودکار وارد جعبه شود و جعبه خطا را دقیقا باز کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه جعبه بچسبید می تواند وارد جعبه شود و دقیقا جعبه خطا را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper introduces the automatism testing system of four quadrants photo detector which can test the parameters such as angle range, center blind zone and quadrant blind zone.
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم تست اتوماسیون ردیاب عکس چهار ربعی را معرفی می کند که می تواند پارامترهایی مانند محدوده زاویه، ناحیه کور مرکز و ناحیه کور ربع را آزمایش کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله سیستم تست automatism چهار ربع را معرفی می کند که می تواند پارامترهایی مانند محدوده زاویه، ناحیه کور مرکزی و ناحیه کور را آزمایش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The formal characteristic of the associational automatism to be considered is that events occur in chains.
[ترجمه گوگل]ویژگی رسمی اتوماسیون انجمنی که باید در نظر گرفته شود این است که رویدادها در زنجیره رخ می دهند
[ترجمه ترگمان]ویژگی رسمی of associational در نظر گرفته می شود این است که رویدادها در زنجیره های رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Expatiates SLT cage path rope online detect automatism modulate device and working elements.
[ترجمه گوگل]Expatiates SLT مسیر قفس طناب آنلاین تشخیص خودکار مدوله دستگاه و عناصر کار
[ترجمه ترگمان]expatiates طناب مسیر قفس را به طور آنلاین تشخیص داده و عناصر کار و ابزار کاری را مدل سازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Introduce an omnipotence press automatism dividing device, explained it operation principle.
[ترجمه گوگل]معرفی یک دستگاه تقسیم خودکار پرس همه کاره، اصل عملکرد آن را توضیح داد
[ترجمه ترگمان]با تقسیم کردن دستگاه قدرت مطلق، اصل عملیات را توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Alarm limit temperature system, it will automatism running when over the limit temperature.
[ترجمه گوگل]سیستم دمای حد زنگ هشدار، هنگامی که بیش از دمای حد مجاز است، به طور خودکار اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]زنگ هشدار سیستم دما را کاهش می دهد، زمانی که بیش از حد دما در حال اجرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All of which will offer automatism control of gas flux, flux of spelter liquid and temperature of venting fumes in combustion chamber assort of referenced basis .
[ترجمه گوگل]همه اینها کنترل خودکار شار گاز، شار مایع اسپلتر و دمای بخارهای خروجی را در اتاق احتراق مجموعه ای بر اساس مرجع ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها کنترل automatism شار گاز، شار مایع spelter و دمای تخلیه گازها در محفظه احتراق را تحت عنوان مرجع مورد مرجع ارائه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The system is designed for the engine analyser A 2800 with automatism, high - speed, vast - capacity, real - time system.
[ترجمه گوگل]این سیستم برای آنالایزر موتور A 2800 با سیستم اتوماسیون، سرعت بالا، ظرفیت وسیع، سیستم زمان واقعی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این سیستم برای the موتور A ۲۸۰۰ با automatism، سرعت بالا، ظرفیت گسترده، سیستم بلادرنگ طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Content, we have left after game, we are making always better, we had to find the automatism.
[ترجمه گوگل]محتوا، ما بعد از بازی رفتیم، همیشه در حال بهتر شدن هستیم، باید خودکارسازی را پیدا می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]محتوا، ما بعد از بازی رها می شویم، ما همیشه بهتر عمل می کنیم، باید the را پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The design is particular, novel and practical. it adopt advanced automatism shut gemel . it can be automatic close?
[ترجمه گوگل]طراحی خاص، جدید و کاربردی است آن را اتخاذ اتوماسیون پیشرفته بسته gemel می تواند به طور خودکار بسته شود؟
[ترجمه ترگمان]طراحی خاص، بدیع و عملی است it advanced advanced gemel adopt adopt adopt shut shut shut shut shut shut shut shut shut shut shut shut shut shut shut shut می تواند به طور خودکار بسته شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Moreover, according to the demand of this scheme, design and achieve an assistant software - automatism fix tool.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، با توجه به تقاضای این طرح، یک نرم افزار دستیار - ابزار رفع خودکارسازی را طراحی و به دست آورید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با توجه به تقاضای این طرح، طراحی و دستیابی به یک ابزار کمکی نرم افزار - automatism ابزار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرکت خود بخود (اسم)
automatism

حالت خودکاری (اسم)
automatism

حرکت غیر ارادی (اسم)
automatization, automatism

کار عادی و بدون فکر (اسم)
automatism

انگلیسی به انگلیسی

• automatic action; involuntary or reflexive action

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : automate
✅️ اسم ( noun ) : automat / automatic / automation / automatism / automaton
✅️ صفت ( adjective ) : automatic
✅️ قید ( adverb ) : automatically
واژه حقوقی : فقدان قصد
automatism ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: خودکاری 2
تعریف: کیفیت خودکار بودن یا به صورت ماشینی عمل‏کردن
از روی بی ارادگی
خودکاری
مسلوب الاراده در حقوق
بی اختیاری

بپرس