augmented

/ɒgˈment//ˈɔːɡment/

معنی: تکمیل شده
معانی دیگر: تکمیل کردن، افزودن افزودن، زیاد کردن، علاوه کردن، زیاد شدن، تقویت کردن

جمله های نمونه

1. rain augmented the stream
باران جوی را پر آب تر کرد.

2. the crowds were augmented by refugees from afganistan
پناهندگان افغانی تعداد تظاهر کنندگان را بیشتر کردند.

3. the size of the box was augmented considerably
اندازه ی جعبه به طور قابل ملاحظه ای بزرگ تر شد.

4. His salary is augmented by a small inheritance.
[ترجمه گوگل]حقوق او با یک ارث کوچک افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]حقوق او با میراثی اندک افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His small salary is augmented by a commission.
[ترجمه گوگل]حقوق اندک او با یک کمیسیون افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]حقوق اندک او توسط یک کمیسیون افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the fugue's development the subject is augmented.
[ترجمه گوگل]در توسعه فوگ، موضوع افزوده می شود
[ترجمه ترگمان]در پیشرفت fugue، موضوع رو به افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The show has been nicely augmented by hand-decorated clothing, record covers and political buttons of the era.
[ترجمه گوگل]این نمایش به خوبی با لباس های تزئین شده با دست، جلدهای ضبط و دکمه های سیاسی آن دوران تقویت شده است
[ترجمه ترگمان]این نمایش به خوبی با لباس های مزین به دست، جلد ضبط و دکمه های سیاسی این دوره افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The nations augmented the prohibitions in 1993 with a voluntary moratorium on disposing of low-level radioactive waste.
[ترجمه گوگل]کشورها در سال 1993 با توقف داوطلبانه دفع زباله های رادیواکتیو سطح پایین، ممنوعیت ها را تشدید کردند
[ترجمه ترگمان]این کشورها این ممنوعیت را در سال ۱۹۹۳ با مهلت قانونی داوطلبانه مبنی بر دفع زباله رادیو اکتیو سطح پایین توقیف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Recent shows at Ronnie Scott's saw blistering fretwork augmented by some snazzy digital sounds.
[ترجمه گوگل]نمایش‌های اخیر در تاول‌های تاول‌آمیز رونی اسکات با صداهای دیجیتالی جذاب تقویت شده است
[ترجمه ترگمان]نمایش های اخیر در رانی اسکات در رانی اسکات به وسیله برخی از صداهای دیجیتال snazzy افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This rather unpromising collection was augmented with grants from the duchy of Lancaster.
[ترجمه گوگل]این مجموعه نسبتاً بی‌امید با کمک‌های مالی دوک نشین لنکستر افزوده شد
[ترجمه ترگمان]این مجموعه بد و کثیف با کمک های مالی دو کنشین لنکستر افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dreamweaver's newly grafted work modes are augmented with a third option.
[ترجمه گوگل]حالت های کاری تازه پیوند شده Dreamweaver با گزینه سوم افزوده می شود
[ترجمه ترگمان]حالت های کار پیوند تازه تاسیس Dreamweaver با گزینه سوم افزایش می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That sum augmented the meagre penny per week given by Dad.
[ترجمه گوگل]این مبلغ، پنی ناچیز در هفته را که پدر داده بود، افزایش داد
[ترجمه ترگمان]این مبلغ سهم ناچیز پنی را در هفته پیش از پدر افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The national picture was augmented by detail from Stockton-on-Tees.
[ترجمه گوگل]تصویر ملی با جزئیات از Stockton-on-Tees افزوده شد
[ترجمه ترگمان]تصویر ملی با جزئیات از Stockton تا Tees افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These chords with augmented fourths are both strongly dissonant and can add considerably to the variety of harmonic colour available.
[ترجمه گوگل]این آکوردها با یک چهارم تقویت شده هر دو به شدت ناهماهنگ هستند و می توانند به طور قابل توجهی به تنوع رنگ هارمونیک موجود اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]این chords با چهارم تقویت شده به شدت dissonant هستند و می توانند به طور قابل توجهی به تنوع رنگ هارمونیک در دسترس اضافه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکمیل شده (صفت)
augmented, completed

تخصصی

[ریاضیات] افزوده، افزوده شده

انگلیسی به انگلیسی

• increased by semitone (music); increased or made greater in quantity or number or strength

پیشنهاد کاربران

تقویت شده
Augmented Reality ( AR ) : واقعیت افزوده
تعمیم یافته
افزوده
رند شدن ، رند کردن
دو چندان شده

بپرس