auditorium

/ˌɒdəˈtɔːriəm//ˌɔːdɪˈtɔːriəm/

معنی: تالار کنفرانس، تالار شنوندگان، شنودگاه
معانی دیگر: تالار سخنرانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: auditoria, auditoriums
• : تعریف: a large room in which performances, speeches, and the like are given in front of an audience, or a building housing such a space.

- On the first day of school, the principal addresses all the students in the auditorium.
[ترجمه پارسا نورافروز] در. روز اول مدرسه، مدیر مدرسه در تالار اجتماعات برای دانش آموطان سخنرانی می کند
|
[ترجمه گوگل] در روز اول مدرسه، مدیر تمام دانش آموزان حاضر در سالن را خطاب قرار می دهد
[ترجمه ترگمان] در اولین روز مدرسه، مدیر کل دانش آموزان را در تالار سخنرانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The new auditorium is wonderful for band concerts.
[ترجمه گوگل] سالن جدید برای کنسرت های گروه فوق العاده است
[ترجمه ترگمان] این تالار جدید برای کنسرت های موسیقی فوق العاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Before the play, we'll meet you on the steps outside the auditorium.
[ترجمه Parsa] قبل از اجرا، شما را /تو را در پلکان بیرون تالار اجتامعات ملاقات خواهیم کرد
|
[ترجمه گوگل] قبل از نمایش، شما را در پله های بیرون از سالن ملاقات خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان] قبل از بازی، شما را در پلکان تالار تالار ملاقات خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The auditorium seats over a thousand people.
[ترجمه گوگل]این سالن بیش از هزار نفر را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]صندلی های سالن سخنرانی هزاران نفر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The auditorium has comfortable seating and modern acoustics.
[ترجمه گوگل]سالن دارای صندلی راحت و آکوستیک مدرن است
[ترجمه ترگمان]این تالار دارای جایگاه مناسب و آکوستیک مدرن می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The auditorium is a building of great magnitude.
[ترجمه 💟💗AA💗💞] تالار سخنرانی ساختمان با شکوه یا عظیم بود
|
[ترجمه گوگل]سالن نمایش ساختمانی با عظمت بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این تالار ساختمان بزرگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The students are congregated in the auditorium.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در سالن اجتماعات جمع شده اند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در تالار جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were crushed out of the auditorium.
[ترجمه گوگل]از سالن له شدیم
[ترجمه ترگمان]داشتیم از سالن اجتماعات جدا می شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The darkened auditorium was filled with muttering.
[ترجمه گوگل]سالن تاریک پر از غرغر شد
[ترجمه ترگمان]تالار تاریک تالار را فرا گرفت و زیر لب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The teacher gathered all the pupils in the auditorium.
[ترجمه گوگل]معلم همه دانش آموزان را در سالن جمع کرد
[ترجمه ترگمان]معلم تمام دانش آموزان سالن را جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The auditorium can seat an audience of 5 000.
[ترجمه گوگل]سالن می تواند 5000 مخاطب را در خود جای دهد
[ترجمه ترگمان]این تالار گنجایش of نفر تماشاچی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Who will undertake the job of decorating the auditorium?
[ترجمه گوگل]چه کسی کار تزئین سالن را بر عهده خواهد گرفت؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی وظیفه تزیین تالار را به عهده خواهد گرفت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The auditorium was recently renovated for more than $ 2 million and still needs improvements.
[ترجمه گوگل]این سالن اخیراً با بیش از 2 میلیون دلار بازسازی شده است و هنوز نیاز به بهبود دارد
[ترجمه ترگمان]این تالار به تازگی برای بیش از ۲ میلیون دلار بازسازی شده است و هنوز به بهبودهایی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Far in back of the huge auditorium, a camera scans the frantic attendees.
[ترجمه گوگل]در پشت سالن بزرگ، یک دوربین، حاضران دیوانه را اسکن می کند
[ترجمه ترگمان]در انتهای تالار بزرگ، یک دوربین تصویر شرکت کنندگان سراسیمه را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I arrive late at an auditorium filled with row upon row of molded-plastic lecture-chairs.
[ترجمه گوگل]دیر به سالنی می رسم که پر از صندلی های سخنرانی ردیف به ردیف پلاستیکی است
[ترجمه ترگمان]من تا دیر وقت در تالار سخنرانی که ردیف صندلی ها را ردیف کرده بود، دیر رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The main auditorium Although you can shrink a hall by various techniques, it is not ideal.
[ترجمه گوگل]سالن اصلی اگرچه می‌توانید یک سالن را با تکنیک‌های مختلف کوچک کنید، اما ایده‌آل نیست
[ترجمه ترگمان]تالار اصلی اگرچه شما می توانید یک تالار را با تکنیک های مختلف کوچک کنید، ایده آل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The auditorium was quiet enough to hear a pin drop.
[ترجمه گوگل]سالن آنقدر ساکت بود که صدای افتادن پین را شنید
[ترجمه ترگمان]سالن سالن به اندازه کافی ساکت بود که صدای افتادن سوزنی را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In a fine auditorium equipped with every teaching aid and where the curtains are operated by an electric switch.
[ترجمه گوگل]در یک سالن زیبا مجهز به همه وسایل کمک آموزشی و جایی که پرده ها با یک کلید برقی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]در یک تالار خوب مجهز به هر کمک های آموزشی و جایی که پرده ها به وسیله یک سوئیچ الکتریکی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تالار کنفرانس (اسم)
auditorium

تالار شنوندگان (اسم)
auditorium

شنودگاه (اسم)
auditorium

تخصصی

[سینما] محل سخنرانی و نمایش - تالار
[عمران و معماری] آمفی تئاتر - اودیتوریم

انگلیسی به انگلیسی

• large room (used for lectures, performances, etc.)
in a theatre or concert hall, the auditorium is the part of the building where the audience sits.

پیشنهاد کاربران

سالن نمایش
auditorium ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: تالار نمایش
تعریف: 1. محوطۀ استقرار تماشاگران در تماشاخانه|||2. تماشاخانه|||متـ . تالار 2
سالن نمایش
سالن اجتماعات
the auditorium is a good place for actors and singers.
the auditorium is big.
the auditorium is a place for those who want to perform.
سالن همایش
یک؛ شنیدگرجایگاه؛ جایی که شنیدگران و مخاطبان می نشینند
دو، در انگلیسی آمریکایی؛ همایشگاه یا همایشتالار؛ ساختمان یا اتاقی بزرگ که درش ملاقات عمومی و کنسرت و دیگر مراسمها انجام می پذیرند.
جایی که همایش برگزار می شود
آمفی تئاتر
تالار کنفرانس
تالار سخنرانی

سالن سینما
جایگاه تماشاگران
سالن اجتماعات
سالن تئاتر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس