audio

/ˈɑːdiˌoʊ//ˈɔːdiəʊ/

معنی: شنیداری، گیرنده و تقویت کنندهء صدا، سمعی، شنودی، وابسته به شنوایی یا صوت، سخنگو
معانی دیگر: (وابسته به طول موج هایی که گوش انسان قادر به شنیدن آن است) سمعی، پیشوند: شنیدن، صدا، آوا، شنوایی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, or employing sound.

(2) تعریف: of, concerning, or employed in the reproduction or broadcasting of sound.
اسم ( noun )
• : تعریف: in television or film, the sound portion of a program or broadcast. (Cf. video.)
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: sound or hearing.

- audiovisual
[ترجمه گوگل] سمعی و بصری
[ترجمه ترگمان] سمعی و بصری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- auditorium
[ترجمه گوگل] سالن نمایش
[ترجمه ترگمان] تالار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. unauthorized copying of audio tapes is a form of stealing
کپی کردن غیر مجاز نوار صوتی نوعی دزدی است.

2. The tapes are both video and audio.
[ترجمه گوگل]نوارها هم تصویری و هم صوتی هستند
[ترجمه ترگمان]این نوارها هم ویدیو و هم آهنگ صدا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I am majored in audio frequency amplifier.
[ترجمه گوگل]من در رشته تقویت کننده فرکانس صدا هستم
[ترجمه ترگمان]من در تقویت کننده فرکانس صدا تحصیل می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An audio - visual display gives visitors an idea of what life was like aboard a sailing ship.
[ترجمه گوگل]یک نمایشگر صوتی - بصری به بازدیدکنندگان این ایده را می دهد که زندگی در یک کشتی بادبانی چگونه بوده است
[ترجمه ترگمان]یک صفحه نمایش صوتی - تصویری به بازدیدکنندگان ایده زندگی در یک کشتی بادبانی را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Where is the audio input on the video recorder?
[ترجمه گوگل]ورودی صدا در دستگاه ضبط ویدیو کجاست؟
[ترجمه ترگمان]ورودی صدا در دستگاه ضبط ویدئو کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can save the audio for editing later.
[ترجمه گوگل]می توانید صدا را برای ویرایش بعداً ذخیره کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بعدا صدا را برای ویرایش ذخیره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Audio equipment was stolen in a burglary at a house in Main Road.
[ترجمه گوگل]تجهیزات صوتی در یک دزدی از خانه ای در خیابان اصلی به سرقت رفت
[ترجمه ترگمان]تجهیزات صوتی در یک دزدی در یک خانه در خیابان اصلی دزدیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She uses her vocal training to record audio tapes of books for blind people.
[ترجمه گوگل]او از آموزش آواز خود برای ضبط نوارهای صوتی کتاب برای افراد نابینا استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]او از آموزش صوتی خود برای ضبط نوارهای صوتی کتاب های برای نابینایان استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The school's audio apparatus includes films and records.
[ترجمه گوگل]دستگاه صوتی مدرسه شامل فیلم و ضبط است
[ترجمه ترگمان]دستگاه صوتی این مدرسه شامل فیلم ها و رکوردها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The audio tape runs in a continuous loop lasting thirty minutes.
[ترجمه گوگل]نوار صوتی در یک حلقه پیوسته به مدت سی دقیقه اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]نوار صوتی در یک حلقه پیوسته که سی دقیقه طول می کشد اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition, Audio Editor lets users create, playback and mail audio files and annotate text files with audio playback.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ویرایشگر صوتی به کاربران امکان می دهد فایل های صوتی را ایجاد، پخش و ایمیل کنند و فایل های متنی را با پخش صدا حاشیه نویسی کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ویرایشگر صوتی به کاربران اجازه می دهد تا فایل های صوتی، پخش و پست صوتی را ایجاد کنند و برای حاشیه نویسی فایل های متنی را با پخش صدا تفسیر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kim has now given up her job as audio producer to dedicate her life to Bronson.
[ترجمه گوگل]کیم اکنون شغل خود به عنوان تهیه کننده صدا را رها کرده است تا زندگی خود را وقف برونسون کند
[ترجمه ترگمان]کیم در حال حاضر کارش را به عنوان تولید کننده صدا برای اختصاص دادن زندگی اش به Bronson واگذار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Film loops, slide sets, audio tapes, played a part.
[ترجمه گوگل]حلقه‌های فیلم، مجموعه‌های اسلاید، نوارهای صوتی، نقش داشتند
[ترجمه ترگمان]حلقه های فیلم، مجموعه سرسره، نوارهای صوتی، نقش بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It will also control lighting, curtains and the audio system with compact disc player.
[ترجمه گوگل]همچنین نور، پرده ها و سیستم صوتی را با پخش کننده دیسک فشرده کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین نورپردازی، پرده ها و سیستم صوتی با پخش کننده سی دی را کنترل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شنیداری (اسم)
audio

گیرنده و تقویت کنندهء صدا (اسم)
audio

سمعی (صفت)
audio, auditory, otic

شنودی (صفت)
audio, sonic

وابسته به شنوایی یا صوت (صفت)
audio

سخنگو (صفت)
able to speak, talking, audio, acoustic, eloquent

تخصصی

[سینما] صدا در تلویزیون - صوت
[کامپیوتر] شنیدنی . - صوتی - صدایی که توسط علائم الکترونیکی بیان می شود
[برق و الکترونیک] شنیداری [ میشنوم به زبان لاتین ] ؛ صوتی 1. اشاره به سیگنال ها، تجهیزات، یا پدیده هایی که با بسامد هایی واقع در حوزه ی شنوایی انسان سر و کار دارند. 2. اصطلاح عانیانه صدا یا صوت ( سوند) . - صوتی، شنیداری، سمعی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to hearing, auditory
audio equipment is used for recording and reproducing sound.

پیشنهاد کاربران

آویس 🔊
آویس
( Āvis )
واژه ی �audio� از سانسکریت �avis� اومده که در پارسیِ دانشیک هم بکار می ره.
� ( آویس� ( audio ) با �آوا� ( phone ) یکی نیست
صدای رادیو ، شنیداری
A sound, or a sound signal from radio
✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند یا ریشه ) : audio ✅ معنی انگلیسی اجزاء: hearing ✅مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: audiology ✅ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: the study of hearing
فایل صوتی
صدای ضبط شده
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/audio
چونکه هر2 زبان هند و اُروپایی هستن برابر این واژه = آوا - نوا - نواختن - آواز
شنیداری، سمعی

بپرس