at length


1- پس از مدتی مدید، بالاخره 2- تماما، کلا

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: for a long time; in great detail.
مشابه: exhaustingly, in depth

- She talked at length about morality.
[ترجمه گوگل] او به طور طولانی در مورد اخلاق صحبت کرد
[ترجمه ترگمان] سرانجام درباره اخلاقیات حرف زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: at last; finally.
مترادف: at last, finally
مشابه: ultimately

- At length, we stopped working and ate supper.
[ترجمه گوگل] در نهایت کار را متوقف کردیم و شام خوردیم
[ترجمه ترگمان] بالاخره کار را متوقف کردیم و شام خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Mr Perks questioned them at length to establish their bona fides.
[ترجمه گوگل]آقای پرکس به طور طولانی از آنها سؤال کرد تا حسن نیت آنها را ثابت کند
[ترجمه ترگمان]آقای Perks از آن ها در طول مدت مشخص نمودن حسن نیت خود سوال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'I'm still not sure,' he said at length.
[ترجمه گوگل]او در طول گفت: "من هنوز مطمئن نیستم "
[ترجمه ترگمان]بالاخره گفت: هنوز مطمئن نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At length the young lady raised her head and looked steadily at his intelligent face.
[ترجمه گوگل]در نهایت بانوی جوان سرش را بلند کرد و پیوسته به چهره باهوش او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]بالاخره خانم جوان سر برداشت و با نگاهی ثابت به چهره هوشمند او نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The President spoke at length in a speech punctuated by applause.
[ترجمه گوگل]رئیس‌جمهور در سخنرانی‌ای که با کف زدن همراه بود، به طور مفصل صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در سخنرانی که با تشویق و تشویق به پایان رسید، صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. 'OK,' he replied at length.
[ترجمه گوگل]او طولانی پاسخ داد: "باشه "
[ترجمه ترگمان]سرانجام جواب داد: بسیار خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At length my father went into the house.
[ترجمه گوگل]بالاخره پدرم وارد خانه شد
[ترجمه ترگمان]بالاخره پدرم وارد خانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 'I don't agree,' she said at length.
[ترجمه گوگل]او در طول گفت: "من موافق نیستم "
[ترجمه ترگمان]بالاخره گفت: من موافق نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He succeeded at length.
[ترجمه گوگل]او در طولانی مدت موفق شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام موفق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These books are intended to be read at length,others to be dipped into.
[ترجمه گوگل]این کتاب‌ها برای خواندن طولانی و دیگران برای غوطه‌ور شدن در نظر گرفته شده‌اند
[ترجمه ترگمان]این کتاب ها می خواهند به طول خوانده شوند و برخی دیگر در آن غوطه ور شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He told me at length about his new job.
[ترجمه گوگل]او به طور مفصل در مورد شغل جدید خود به من گفت
[ترجمه ترگمان]بالاخره در مورد شغل جدیدش بهم گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They spoke at length, reviewing the entire incident.
[ترجمه گوگل]آنها به طور مفصل صحبت کردند و کل حادثه را مرور کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها بالاخره حرف زدند و کل ماجرا را مرور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At length, the authorities allowed her to go home.
[ترجمه گوگل]در نهایت، مقامات به او اجازه دادند به خانه برود
[ترجمه ترگمان]سرانجام مقامات به او اجازه رفتن به خانه را دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He quoted at length from the report.
[ترجمه گوگل]او به طور مفصل از این گزارش نقل قول کرد
[ترجمه ترگمان]او به تفصیل از این گزارش نقل قول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She replied at length, but not to the point.
[ترجمه گوگل]او طولانی پاسخ داد، اما نه به نقطه
[ترجمه ترگمان]بالاخره جواب داد، ولی نه به اصل مطلب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a long manner, extendedly

پیشنهاد کاربران

۱_ بالاخره. سرانجام. دست آخر
۲_ مدتی مدید. زمانی دراز
۳_ به تفصیل. به طورمشروح. بطورکامل
منبع:فرهنگ معاصر هزاره
کامل - صفر تا صد
Watch my videos at length : ویدیوهای من را کامل ببین ( یعنی نزنی جلو یا عقب، از ۰۰:۰۰ ببینی تا آخر آخر )
1. به صورت طولانی ، با جزئیات
2. سرانجام. Finally
به درازا، به گستردگی، با آب و تاب ، زیروزبر، زیرورو
به طور مفصل و با تمام جزئیات
totally
به طورکلی
به درازا، به تفصیل، مشروحا، به طور مشروح
مفصل، بصورت مفصل
These aspects has been discussed at length

بپرس