at death's door

/æt dɛθs dɔr//æt dɛθs dɔː/

دشمن بودن با، باهم مثل سگ و گربه بودن، به خون هم تشنه بودن، در آستانه ی مرگ، در شرف موت، جان به لب، در حال نزع

جمله های نمونه

1. The old man is at death's door.
[ترجمه حامد] پیرمرد در آستانه مرگ است.
|
[ترجمه گوگل]پیرمرد در آستانه مرگ است
[ترجمه ترگمان]پیرمرد در آستانه مرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Stop groaning ! You're not at death's door!
[ترجمه گوگل]دست از ناله بردارید! تو در مرگ نیستی!
[ترجمه ترگمان]! اینقدر ناله نکن تو در اتاق مرگ نیستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He seemed to be at death's door from his illness.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او به خاطر بیماری اش در آستانه مرگ است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از بیماری او در حال مرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was at death's door with a mystery illness.
[ترجمه گوگل]او با یک بیماری مرموز در آستانه مرگ بود
[ترجمه ترگمان]او با یک بیماری مرموز در خانه مرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now he had been at death's door, saved only by a surgeon's skill.
[ترجمه گوگل]حالا او در آستانه مرگ بود و تنها با مهارت یک جراح نجات پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]اکنون او در آستانه مرگ بود و فقط با مهارت جراح نجات یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His father is at death's door, waiting for the news.
[ترجمه گوگل]پدرش در آستانه مرگ است و منتظر خبر است
[ترجمه ترگمان]پدرش در آستانه مرگ است و منتظر اخبار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My dad was the same. He could be at death's door but wouldn'tsay a word.
[ترجمه گوگل]پدر منم همینطور بود او می‌توانست جلوی درِ مرگ باشد، اما حرفی نزد
[ترجمه ترگمان] پدرم مثل قبل بود او می توانست در خانه مرگ باشد، اما یک کلمه هم به زبان نمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm afraid the very sick man is at death's door.
[ترجمه گوگل]می ترسم مرد بسیار بیمار در آستانه مرگ باشد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه مرد مریض در آستانه مرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Iniko at death's door and needed medicine badly.
[ترجمه گوگل]اینیکو در آستانه مرگ بود و به شدت به دارو نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]در حال مرگ به در مرده و احتیاج به داروی خیلی بد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The family dog was at death's door for three days and then finally died.
[ترجمه گوگل]سگ خانواده سه روز در خانه مرگ بود و سرانجام مرد
[ترجمه ترگمان]سگ خانواده به مدت سه روز در دم مرگ بود و سرانجام مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He looks as though he's at death's door.
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد که او به درب مرگ است
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسد که انگار در آستانه مرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And his father - at death's door, is waiting for the news!
[ترجمه گوگل]و پدرش - در آستانه مرگ، منتظر خبر است!
[ترجمه ترگمان]و پدرش در آستانه مرگ منتظر اخبار است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I suppose you won't be coming to the party if you're at death's door!
[ترجمه گوگل]گمان می کنم اگر دم مرگ باشی به مهمانی نمی آیی!
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم اگر در خانه مرگ باشی، به مهمانی نخواهی آمد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He told his boss a tale about his mother being at death's door.
[ترجمه گوگل]او برای رئیسش داستانی از حضور مادرش در آستانه مرگ تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]او داستانی از مادرش برای مادرش تعریف کرد که در آستانه مرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His skin was so pale, he looked like he was at death's door.
[ترجمه گوگل]پوستش آنقدر رنگ پریده بود که انگار در آستانه مرگ است
[ترجمه ترگمان]پوستش خیلی رنگ پریده بود، به نظر می رسید که در آستانه مرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• on the verge of dying, almost dead

پیشنهاد کاربران

be at death’s door :
در آستانه مرگ بودن ( به دلیل شدت بیماری )
to be very ill and likely to die
در یک قدمی مرگ بودن

بپرس