at close quarters


به میزان حداکثر تولید، به گنجایی بیشین، از نزدیک، به فاصله ی کم

جمله های نمونه

1. When you see famous people at close quarters, they always appear much smaller than you imagined them.
[ترجمه گوگل]وقتی افراد مشهور را از نزدیک می بینید، همیشه کوچکتر از آنچه تصور می کردید به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]وقتی اشخاص معروف را در محل نزدیکی می بینید، همیشه خیلی کوچک تر از آنچه تصور می کنید به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The troops had been fighting at close quarters.
[ترجمه گوگل]نیروها از نزدیک در حال نبرد بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان در نزدیکی یکدیگر می جنگیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can watch aircraft take off or land at close quarters.
[ترجمه گوگل]می‌توانید پرواز یا فرود هواپیما را در فاصله نزدیک تماشا کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید هواپیماها را در محل های نزدیک تماشا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When an extended family is living together at close quarters, even minor irritations can grow out of all proportion.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک خانواده بزرگ در کنار هم زندگی می کنند، حتی ناراحتی های جزئی نیز می تواند بی اندازه رشد کند
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک خانواده توسعه یافته در مناطق نزدیک با هم زندگی می کنند، حتی ناراحتی های جزئی نیز می توانند از هر نسبت بزرگ شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They had to breach the walls at close quarters and then scale them, using ladders and fighting-towers.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند از فاصله نزدیک دیوارها را بشکنند و سپس با استفاده از نردبان و برج های جنگی از دیوارها عبور کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند تا دیواره ای نزدیک را زیر پا بگذارند و سپس با استفاده از نردبان و برج های مبارزه آن ها را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I had seen it happen at close quarters because I am his caddie.
[ترجمه گوگل]من از نزدیک دیده بودم که این اتفاق می افتد زیرا من کادی او هستم
[ترجمه ترگمان]من دیده بودم که این اتفاق در قسمت نزدیک رخ داده است، چون من پادوی او هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At close quarters a rifle is almost useless.
[ترجمه گوگل]در فاصله نزدیک یک تفنگ تقریبا بی فایده است
[ترجمه ترگمان]نزدیک غروب یک تفنگ تقریبا بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had observed Franklin Roosevelt at close quarters and absorbed many of his techniques.
[ترجمه گوگل]او فرانکلین روزولت را از نزدیک مشاهده کرده بود و بسیاری از تکنیک های او را جذب کرده بود
[ترجمه ترگمان]او فرانکلین روزولت را در محله های نزدیک دیده بود و بسیاری از تکنیک های او را جذب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He wishes to inspect at close quarters all the actors in this drama.
[ترجمه گوگل]او مایل است تمام بازیگران این درام را از نزدیک بررسی کند
[ترجمه ترگمان]او می خواهد که تمام بازیگران این نمایش را با دقت بازرسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The battle continued at close quarters.
[ترجمه گوگل]نبرد در فاصله نزدیک ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]نبرد در نزدیکی خود ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As the family kept vigil, the children saw at close quarters the stubborn determination of their stepmother.
[ترجمه گوگل]در حالی که خانواده بیدار بودند، بچه ها از نزدیک شاهد عزم سرسختانه نامادری خود بودند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خانواده به شب زنده داری ادامه دادند، کودکان در نزدیکی خود تصمیم خودسرانه stepmother را دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The soldiers got fired into at close quarters.
[ترجمه گوگل]سربازان در محله های نزدیک تیراندازی کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان از نزدیک به داخل هجوم بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The soldiers grappled with the enemy at close quarters.
[ترجمه گوگل]سربازان از نزدیک با دشمن درگیر شدند
[ترجمه ترگمان]سربازها با دشمن در نزدیکی یکدیگر گلاویز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A rifle is almost useless at close quarters.
[ترجمه گوگل]تفنگ در فاصله نزدیک تقریباً بی فایده است
[ترجمه ترگمان] یه تفنگ نزدیک یه ربع دیگه هم بی فایده اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The enemy was beaten back after some heavy fighting at close quarters.
[ترجمه گوگل]دشمن پس از چند درگیری شدید از نزدیک شکست خورد
[ترجمه ترگمان]دشمن پس از چند نبرد سنگین پشت سر هم شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• from close range, from very nearby; face to face, near to one another

پیشنهاد کاربران

بپرس