asymptotic

جمله های نمونه

1. The time constant of this asymptotic rise is 0. 8 day.
[ترجمه گوگل]ثابت زمانی این افزایش مجانبی 0 8 روز است
[ترجمه ترگمان]ثابت زمانی این افزایش مجانبی صفر است ۸ روز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Asymptotic orbital stability provides one route of dissipation.
[ترجمه گوگل]پایداری مجانبی مداری یک مسیر اتلاف را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]پایداری اوربیتال مولکولی یک مسیر اتلاف را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Quartely international journal on applied analysis, approximation theory, asymptotic analysis, difference equations and more.
[ترجمه گوگل]فصلنامه بین المللی تحلیل کاربردی، نظریه تقریب، تحلیل مجانبی، معادلات تفاوت و غیره
[ترجمه ترگمان]مجله بین المللی Quartely در مورد آنالیز کاربردی، نظریه تقریبی، آنالیز مجانبی، معادلات اختلاف و بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is shown that The asymptotic null distribution of the modified likelihood ratio test proposed is derived and found to be relatively simple and easily applied.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که توزیع صفر مجانبی آزمون نسبت درستنمایی اصلاح شده ارائه شده مشتق شده و نسبتاً ساده و به راحتی اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که توزیع صفر مجانبی مدل نسبت احتمال تغییر یافته بدست آمده و نسبتا ساده و به راحتی اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the required asymptotic form is time-independent (such as the Minkowski space itself), then it respects the time-translational symmetry.
[ترجمه گوگل]اگر شکل مجانبی مورد نیاز مستقل از زمان باشد (مانند خود فضای مینکوفسکی)، آنگاه به تقارن زمان-ترجمه احترام می گذارد
[ترجمه ترگمان]اگر فرم مجانبی مورد نیاز زمان - مستقل (مانند خود فضای مینکوفسکی)باشد، آنگاه به تقارن زمانی - انتقالی احترام می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The method of asymptotic waveform evaluation (AWE) is a very efficient extrapolation method in numerical computation.
[ترجمه گوگل]روش ارزیابی شکل موج مجانبی (AWE) یک روش برونیابی بسیار کارآمد در محاسبات عددی است
[ترجمه ترگمان]روش ارزیابی شکل موج مجانبی (AWE)یک روش برون یابی موثر در محاسبات عددی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sufficient conditions for the asymptotic convergence of the whole system are provided in terms of linear matrix inequalities(LMI).
[ترجمه گوگل]شرایط کافی برای همگرایی مجانبی کل سیستم از نظر نابرابری های ماتریس خطی (LMI) فراهم شده است
[ترجمه ترگمان]شرایط کافی برای هم گرایی مجانبی کل سیستم از نظر نابرابری های ماتریس خطی (lmi)ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We derived the asymptotic distribution of the proposed test statistic under the null hypothesis.
[ترجمه گوگل]ما توزیع مجانبی آمار آزمون پیشنهادی را تحت فرضیه صفر استخراج کردیم
[ترجمه ترگمان]ما توزیع مجانبی آماره آزمون پیشنهادی را تحت فرضیه صفر بدست آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In this paper, the asymptotic distribution and the asymptotic probability of the selected model by using the information criteria AIC are obtained.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، توزیع مجانبی و احتمال مجانبی مدل انتخاب شده با استفاده از معیارهای اطلاعاتی AIC به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، توزیع مجانبی و احتمال مجانبی مدل انتخابی با استفاده از معیارهای اطلاعاتی AIC بدست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Through the asymptotic analysis of the crack-tip field, the exponents of singularity of stress and strain in interface static propagating crack-tip field were determined.
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل مجانبی میدان نوک ترک، شارحهای تکینگی تنش و کرنش در میدان نوک ترک در حال انتشار استاتیک مشترک تعیین شد
[ترجمه ترگمان]از طریق تحلیل مجانبی میدان نوک ترک، نماهای منحصر به فرد استرس و کرنش در فصل مشترک انتشار - نوک ترک تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A Note on The Asymptotic Density - Potential Relation of The Spiral Galaxy With Finite Disk Thickness.
[ترجمه گوگل]نکته ای در مورد چگالی مجانبی - رابطه بالقوه کهکشان مارپیچی با ضخامت دیسک محدود
[ترجمه ترگمان]توجه به حلقه Density - پتانسیل of - پتانسیل کهکشان مارپیچی با ضخامت دیسک محدود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In chapter two, the asymptotic expansion and superconvergence result of a class of second order quasilinear equation in generalized finite element space is presented.
[ترجمه گوگل]در فصل دوم، نتیجه بسط مجانبی و ابرهمگرایی یک کلاس از معادله شبه خطی مرتبه دوم در فضای اجزای محدود تعمیم یافته ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در فصل دوم، بسط مجانبی و superconvergence ناشی از یک کلاس از معادله quasilinear مرتبه دوم در فضای آلمان محدود تعمیم یافته ارایه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this paper, we adopt the asymptotic analysis, get the time inner and outer solution of this model, and this time outer solution approximate the similarity solution.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تحلیل مجانبی را اتخاذ می‌کنیم، راه‌حل درونی و بیرونی زمان این مدل را بدست می‌آوریم، و این بار راه‌حل بیرونی راه‌حل شباهت را تقریب می‌زنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما تحلیل مجانبی را اتخاذ می کنیم، زمان داخلی و بیرونی این مدل را به دست می آوریم، و این راه حل بیرونی زمان، راه حل تشابه را تقریب می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sufficient conditions of the weak exponential asymptotic stability of impulsive differential system are obtained.
[ترجمه گوگل]شرایط کافی از پایداری مجانبی نمایی ضعیف سیستم دیفرانسیل ضربه ای به دست می آید
[ترجمه ترگمان]شرایط کافی پایداری مجانبی ضعیف نمایی ضعیف از سیستم دیفرانسیلی impulsive بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The algorithm ensures asymptotic stability of time - varying delay uncertainties network systems with input saturation.
[ترجمه گوگل]این الگوریتم پایداری مجانبی زمان - عدم قطعیت‌های تاخیر متغیر سیستم‌های شبکه با اشباع ورودی را تضمین می‌کند
[ترجمه ترگمان]این الگوریتم پایداری مجانبی سیستم های uncertainties تاخیر زمان - متغیر با اشباع ورودی را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] مجانبی، مجانب وار، مجانب، همگام

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a straight line which approaches but never intercepts a curve (mathematics)

پیشنهاد کاربران

“The closer I get, the more I see how far I am”
مولوی
( مانعه الجمع/mutually exclusive )
asymptotic ( ریاضی )
واژه مصوب: مجانبی
تعریف: مربوط به مجانب
تقریبی - مجانبی - مثل مجانب بسیار نزدیک می شود ولی دقیقا به آن نمی رسد
( هندسه ) تانژانت منحنی در بی نهایت ، مماس ازلی ، ( خط ) مجانب ، همکران
مجانب ها Asymptotic
مجانبی

بپرس