astronomic

/ˌæstrəˈnɒmɪk//ˌæstrəˈnɒmɪk/

معنی: نجومی، وابسته به علم هیئت، بی شمار
معانی دیگر: عظیم

جمله های نمونه

1. As the astronomic navigation developing, the hardware and software in star sensor is improved very quickly.
[ترجمه گوگل]با توسعه ناوبری نجومی، سخت افزار و نرم افزار در سنسور ستاره بسیار سریع بهبود می یابد
[ترجمه ترگمان]همان طور که اکتشافات نجومی در حال توسعه هستند، سخت افزار و نرم افزار در سنسور ستاره خیلی سریع بهبود می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It refers to special astronomic events that will happen in 20
[ترجمه گوگل]به رویدادهای نجومی ویژه ای اشاره دارد که در سال 20 اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]آن به رخدادهای نجومی خاصی اشاره دارد که در ۲۰ اتفاق خواهند افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To measure astronomic distances one takes as a unit that distance which light travels in a year.
[ترجمه سعید پارساپور ] برای سنجش فاصله های نجومی ، واحدی که که میتوان بعنوان نمونه در نظر گرفت ، فاصله ای است که نور در مدت یکسال می پیماید.
|
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری فواصل نجومی، مسافتی را که نور در یک سال طی می کند، واحد در نظر می گیریم
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری فاصله نجومی، فرد به عنوان یک واحد از مسافتی که نور در یک سال از آن عبور می کند، طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ancient astronomic observatory, about 80 kms northeast of Skopje, is more than 000 years old.
[ترجمه سعید پارساپور ] رصدخانه نجوم باستانی، در حدود 80 کیلومتری شمال شرقی اسکوپیه، بیش از 000 سال قدمت دارد
|
[ترجمه گوگل]رصدخانه نجومی باستانی، در حدود 80 کیلومتری شمال شرق اسکوپیه، بیش از 000 سال قدمت دارد
[ترجمه ترگمان]رصدخانه ستاره شناسی باستانی، در حدود ۸۰ کیلومتری شمال شرقی اسکوپیه، بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This week there were two big developments in astronomic science.
[ترجمه گوگل]این هفته دو تحول بزرگ در علم نجوم رخ داد
[ترجمه ترگمان]این هفته دو تحولات بزرگ در علم نجومی رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For the astronomic navigation research, it is required to develop an all-sky autonomous star-field identification simulation system based on CCD star sensor.
[ترجمه گوگل]برای تحقیقات ناوبری نجومی، نیاز به توسعه یک سیستم شبیه‌سازی میدان ستاره‌ای خودمختار در سراسر آسمان بر اساس سنسور ستاره CCD است
[ترجمه ترگمان]برای تحقیق پیمایش (نجومی)، لازم است که یک سیستم شبیه سازی شناسایی می دانی سراسری - star مبتنی بر حسگر ستاره CCD ها را توسعه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Eclipse is a very intriguing astronomic phenomenon.
[ترجمه گوگل]کسوف یک پدیده نجومی بسیار جذاب است
[ترجمه ترگمان]کسوف یک پدیده نجومی بسیار جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The results show that the model can analyze the change of tidal level influenced by astronomic tide and typhoon together and fit for the request of storm surge forecast.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که این مدل می‌تواند تغییر سطح جزر و مد تحت تأثیر جزر و مد نجومی و طوفان را با هم تحلیل کند و برای درخواست پیش‌بینی موج طوفان مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که این مدل می تواند تغییر سطح جزر و مد تحت تاثیر جزر و مد دریا را تجزیه و تحلیل کند و برای درخواست پیش بینی موج طوفان مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. London has just hosted the annual Frieze Art Fair, which has become synonymous with the big-spending rich and super-rich as they pay astronomic sums for choice paintings and sculptures.
[ترجمه گوگل]لندن به تازگی میزبان نمایشگاه سالانه هنر Frieze است که مترادف با ثروتمندان و فوق ثروتمندانی است که هزینه‌های زیادی می‌کنند، زیرا آنها مبالغ نجومی برای نقاشی‌ها و مجسمه‌های برگزیده پرداخت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]لندن فقط میزبان نمایشگاه سالانه هنر Frieze است، که مترادف با ثروتمندان ثروتمند و فوق العاده ثروتمند شده است چون آن ها ارقام نجومی را برای نقاشی ها و sculptures انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The environmental impact of this population increase is bound to be astronomic.
[ترجمه گوگل]تأثیر زیست محیطی این افزایش جمعیت مسلماً نجومی است
[ترجمه ترگمان]تاثیرات محیطی این افزایش جمعیت محدود به نجومی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Finally, it is suggested that the occurrence time of Tangshan earthquake was probably associated with the current astronomic conditions.
[ترجمه گوگل]در نهایت، پیشنهاد می‌شود که زمان وقوع زلزله تانگشان احتمالاً با شرایط نجومی کنونی مرتبط بوده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، پیشنهاد می شود که زمان وقوع زلزله Tangshan احتمالا مربوط به شرایط نجومی کنونی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a useful device for business presentations and astronomic purposes.
[ترجمه گوگل]این یک دستگاه مفید برای ارائه های تجاری و اهداف نجومی است
[ترجمه ترگمان]این یک وسیله مفید برای ارایه های تجاری و اهداف نجومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In order to study recent developing status of measuring technology of distance, the measuring methods of distance in various scales from astronomic to microcosmic are summarized.
[ترجمه گوگل]به منظور بررسی وضعیت در حال توسعه اخیر فناوری اندازه‌گیری فاصله، روش‌های اندازه‌گیری فاصله در مقیاس‌های مختلف از نجومی تا کیهانی خرد خلاصه می‌شود
[ترجمه ترگمان]به منظور مطالعه وضعیت توسعه اخیر سنجش فن آوری فاصله، روش های اندازه گیری فاصله در مقیاس های مختلف از نجومی تا microcosmic به طور خلاصه بیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For over two years, I continued to forecast that El Nino was on the way from my astronomic calculations.
[ترجمه گوگل]برای بیش از دو سال، من همچنان پیش بینی می کردم که ال نینو از محاسبات نجومی من در راه است
[ترجمه ترگمان]برای بیش از دو سال، من پیش بینی کردم که آل نینو در مسیر محاسبات نجومی من قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نجومی (صفت)
planetary, sidereal, astronomic, astronomical

وابسته به علم هیئت (صفت)
astronomic, astronomical

بی شمار (صفت)
numerous, astronomic, astronomical, countless, myriad, innumerable, multitudinous, uncounted, populous, incomputable, umpteenth, umpteen, measureless, unnumbered

تخصصی

[ریاضیات] نجومی، هیئتی

انگلیسی به انگلیسی

• enormous, huge; of astronomy, pertaining to the study of celestial bodies

پیشنهاد کاربران

بپرس