ascites


(پزشکی) پیدایش مایع آزاد در حفره ی صفاقی، آب آوردن شکم، آسیت، طب استسقاء شکم، جمع شدن مایع در شکم، اماره

جمله های نمونه

1. Splenomegaly, ascites, and extrahepatic symptoms of chronic liver disease were notably absent.
[ترجمه گوگل]اسپلنومگالی، آسیت و علائم خارج کبدی بیماری مزمن کبدی به طور قابل توجهی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]Splenomegaly، ascites، و علائم بیماری کبد مزمن، مخصوصا غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Of those patients presenting with gross ascites with normal pitted red cell counts, three were reformed rather than current drinkers.
[ترجمه گوگل]از آن دسته از بیمارانی که با آسیت ناخالص با تعداد گلبول های قرمز حفره دار طبیعی مراجعه می کردند، سه نفر به جای مصرف کنندگان فعلی اصلاح شدند
[ترجمه ترگمان]از میان آن بیمارانی که با ascites ناخالص و با دوام طبیعی با pitted معمولی زندگی می کردند، سه نفر بیشتر اصلاح شدند تا مصرف کنندگان کنونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most of the patients developed ascites, jaundice, and encephalopathy that progressed even after interferon alfa was stopped.
[ترجمه گوگل]اکثر بیماران دچار آسیت، یرقان و انسفالوپاتی شدند که حتی پس از قطع اینترفرون آلفا پیشرفت کرد
[ترجمه ترگمان]اکثر بیماران ascites، یرقان و بیماری را توسعه دادند که حتی پس از اینترفرون متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The considerably lower activity found in malignant ascites may explain why coagulopathy after shunting is less pronounced in this group of patients.
[ترجمه گوگل]فعالیت کمتر در آسیت بدخیم ممکن است توضیح دهد که چرا انعقاد پس از شانت در این گروه از بیماران کمتر مشخص است
[ترجمه ترگمان]فعالیت بسیار کم تری که در ascites بدخیم یافت می شود، ممکن است توضیح دهد که چرا coagulopathy بعد از گذر از این گروه کم تر در این گروه از بیماران مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ascites should be treated with diuretics, although the elderly tolerate marked shifts in fluid and electrolytes less well than younger patients.
[ترجمه گوگل]آسیت باید با دیورتیک ها درمان شود، اگرچه افراد مسن تغییرات قابل توجهی در مایعات و الکترولیت ها را کمتر از بیماران جوان تحمل می کنند
[ترجمه ترگمان]ascites باید با diuretics تیمار شود، اگر چه افراد مسن جابجا شده در مایعات و الکترولیت کم تر از بیماران جوان تر را تحمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The significantly lower plasminogen activator activity of malignant ascites is associated with greatly increased concentrations of plasminogen activator inhibitor-
[ترجمه گوگل]فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن به طور قابل توجهی پایین تر آسیت بدخیم با افزایش بسیار زیاد غلظت بازدارنده فعال کننده پلاسمینوژن مرتبط است
[ترجمه ترگمان]فعالیت significantly plasminogen lower of بدخیم با افزایش غلظت بازدارنده plasminogen plasminogen مرتبط است -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our results confirm that alcoholic ascites contains plasminogen activating activity.
[ترجمه گوگل]نتایج ما تایید می کند که آسیت الکلی حاوی فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن است
[ترجمه ترگمان]نتایج ما تایید می کند که ascites الکلی دارای فعالیت فعال plasminogen است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ascites related hernias: Elevated intra-abdominal pressure can lead to the development of umbilical (around the bellybutton) and inguinal (groin) hernias that can cause abdominal discomfort.
[ترجمه گوگل]فتق های مربوط به آسیت: افزایش فشار داخل شکمی می تواند منجر به ایجاد فتق ناف (در اطراف ناف) و اینگوینال (کشاله ران) شود که می تواند باعث ناراحتی شکمی شود
[ترجمه ترگمان]ascites مربوط به hernias: فشار درون شکم می تواند به رشد سلول های بندناف (اطراف the)و inguinal (کشاله ران)منجر شود که می تواند باعث ناراحتی شکمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion There are important significance of SAAG and ascites cholesterol in differential diagnosis between hepatogenic and non- hepatogenic ascites.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری اهمیت کلسترول SAAG و آسیت در تشخیص افتراقی آسیت‌های کبدی و غیر کبدی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اهمیت مهم of و کلسترول ascites در تشخیص افتراقی بین hepatogenic و - ascites وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: To reduce the scanty urine ascites symptoms of the tympanites patients and the suffering of patients and improve patient comfort and quality of life, extend the patients life.
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور کاهش علائم آسیت ادرار کمیاب بیماران تمپان و رنج بیماران و بهبود آسایش و کیفیت زندگی بیمار، افزایش طول عمر بیمار
[ترجمه ترگمان]هدف: کاهش ادرار کم، علائم بیماران tympanites و درد بیماران و بهبود آسایش و کیفیت زندگی بیماران، زندگی بیماران را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results Ascites preparation is influenced by mice, immunosuppressor, hybridoma, ascites collection and disposal, and so on.
[ترجمه گوگل]نتایج آماده سازی آسیت تحت تأثیر موش ها، سرکوبگرهای ایمنی، هیبریدوم، جمع آوری و دفع آسیت و غیره قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]نتایج آماده سازی ascites توسط موش ها، immunosuppressor، hybridoma، جمع آوری و دفع، و غیره تاثیر می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Its capacity to fuse Ehrlich's ascites cells remained at 100 % through 2 min. of UV.
[ترجمه گوگل]ظرفیت آن برای ادغام سلول های آسیت ارلیخ تا 2 دقیقه در 100٪ باقی ماند از UV
[ترجمه ترگمان]ظرفیت آن برای فیوز سلول های ascites Ehrlich تا دو دقیقه در ۱۰۰ % باقی ماند در برابر اشعه یو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Additional, inflectional, bow, cough, gravid, ascites, head is small lie on one's back wait to the pose all can be caused or accentuate heartburn.
[ترجمه گوگل]اضافی، خمشی، کمان، سرفه، زایمان، آسیت، سر کوچک است که به پشت دراز بکشید و منتظر بمانید که همه می توانند باعث سوزش سر دل شوند یا تشدید شوند
[ترجمه ترگمان]اضافی، صرفی، کمان، سرفه، gravid، ascites، سر کوچک در پشت سر هم قرار دارند تا حالت تهوع سوزی را برجسته کرده یا آن را برجسته کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Of the 14 women studied, nine had high pitted red cell counts and the majority of the group had ascites.
[ترجمه گوگل]از 14 زن مورد مطالعه، 9 نفر تعداد گلبول های قرمز حفره دار بالا و اکثریت گروه آسیت داشتند
[ترجمه ترگمان]از میان ۱۴ زنی که تحصیل کردند، ۹ عدد از تعداد گلبول های قرمز و اکثریت جمعیت ascites بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] آب شکم - آسیت

انگلیسی به انگلیسی

• dropsy, build up of fluid in the abdominal cavity

پیشنهاد کاربران

آب آوردگی شکم یا آسیت
به تجمع مایع در حفره صفاقی گفته می شود.
آسیت، آب گرفتگی، ورم، آماس

بپرس