arrayed

/əˈreɪ//əˈreɪ/

آراستن، درصف آوردن، منظم کردن، صف، نظم، آرایش، رژه ارایه

جمله های نمونه

1. troops arrayed for battle
قشون آراسته برای رزم

2. women arrayed in silk
زن های آراسته به (لباس) ابریشم

3. she had arrayed her antique dishes in a buffet
ظروف آنتیک خود را در قفسه چیده بود.

4. daggers and pistols were arrayed on the wall
خنجرها و طپانچه ها روی دیوار قطار شده بودند.

5. His soldiers were arrayed along the river bank.
[ترجمه گوگل]سربازان او در امتداد ساحل رودخانه قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]سربازان او در ساحل رودخانه آرایش می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Napoleon arrayed his troops for battle.
[ترجمه گوگل]ناپلئون نیروهای خود را برای نبرد آماده کرد
[ترجمه ترگمان]ناپلئون قشون خود را برای پیکار آماده ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is arrayed in ceremonial robes.
[ترجمه گوگل]او در لباس های تشریفاتی پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]او با ردای تشریفاتی سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They arrayed themselves against the enemy.
[ترجمه گوگل]آنها خود را در برابر دشمن قرار دادند
[ترجمه ترگمان]خود را به دشمن نشان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jars of all shapes and sizes were arrayed on the shelves.
[ترجمه گوگل]کوزه ها در هر شکل و اندازه ای روی قفسه ها چیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]Jars از همه شکل ها و اندازه ها در قفسه ها صف آرایی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She came in arrayed in all her finery.
[ترجمه گوگل]او با تمام ظرافت هایش آراسته وارد شد
[ترجمه ترگمان]لباس و زرق و برقش را پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She arrayed herself in an overcoat.
[ترجمه گوگل]او خودش را در یک پالتو پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]پالتو خود را پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They arrayed themselves in all their finery.
[ترجمه گوگل]آنها خود را با تمام ظرافت خود آراستند
[ترجمه ترگمان]همه زرق و برق خود را زینت داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She was arrayed in purple velvet.
[ترجمه گوگل]او در مخمل بنفش آراسته شده بود
[ترجمه ترگمان]لباس مخمل ارغوانی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was arrayed in a black velvet gown.
[ترجمه گوگل]او با لباس مشکی مخملی پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]لباس مخمل سیاهی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They arrayed themselves before the general.
[ترجمه گوگل]آنها خود را در برابر ژنرال قرار دادند
[ترجمه ترگمان]خود را در مقابل ژنرال آرایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dressed in fine clothing; arranged, displayed in order

پیشنهاد کاربران

آراسته. مرتب شده. منظم
مثال:
They will be reclining on arrayed couches.
آنها بر تخت های آراسته و منظم تکیه خواهند زد.
�مُتَّکِئِینَ عَلَی سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ�
آراسته، مرتب شده

بپرس