arctic fox

/ˈɑːrktɪkˈfɑːks//ˈɑːktɪkfɒks/

(جانورشناسی) روباه شمالگان (alopex lagopus) که پوست آن در زمستان سفید و در تابستان دودی رنگ است (رجوع شود به: fox blue)، سگ روباه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a fox of arctic regions, whose fur is blue-gray or brownish gray in summer and white or light gray in winter.

جمله های نمونه

1. The whiteness of the arctic fox acts as camouflage, hiding it from its enemies.
[ترجمه گوگل]سفیدی روباه قطبی به عنوان استتار عمل می کند و آن را از دشمنان خود پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]سفیدی روباه قطبی همانند استتار عمل می کند و آن را از دشمنانش مخفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The whiteness of polar bears and arctic foxes provides camouflage.
[ترجمه گوگل]سفیدی خرس های قطبی و روباه های قطبی استتار ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]سفیدی خرس های قطبی و روباه ها قطب قطب، استتار را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These are the arctic fox and hen harrier assemblages, and there are three factors that suggest this deficit may be significant.
[ترجمه گوگل]اینها مجموعه های روباه قطبی و مرغ خردار هستند و سه عامل وجود دارد که نشان می دهد این کمبود ممکن است قابل توجه باشد
[ترجمه ترگمان]این ها همان روباه قطبی و یک مرغ assemblages است و سه عامل وجود دارد که نشان می دهند این کسری ممکن است قابل توجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The geese seek protection from their enemy, the arctic fox.
[ترجمه گوگل]غازها به دنبال محافظت از دشمن خود، روباه قطبی هستند
[ترجمه ترگمان]روباه قطبی به دنبال محافظت از دشمن خود می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To film arctic foxes facing up to the rigours of approaching winter.
[ترجمه گوگل]برای فیلمبرداری از روباه های قطبی که در برابر سختی های زمستان نزدیک هستند
[ترجمه ترگمان]برای شکار روباه قطبی که تا زمستان نزدیک به زمستان پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A stealthy arctic fox steals across a snow-patched ridge in Canada's Hudson Bay.
[ترجمه گوگل]یک روباه قطبی رادارگریز از روی خط الراس پوشیده از برف در خلیج هادسون کانادا دزدی می کند
[ترجمه ترگمان]یک روباه قطبی در طول یک تپه پوشیده از برف در خلیج هادسون در کانادا دزدی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This Arctic fox has been following a polar bear for days in hopes of leftovers from a kill.
[ترجمه گوگل]این روباه قطبی چند روزی است که یک خرس قطبی را به امید باقی مانده از یک قتل دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]این روباه قطبی به دنبال یک خرس قطبی برای چند روز به امید باقی ماندن از کشتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The arctic fox (Alopex lagopus) is well suited for frigid weather, from its short muzzle and ears to its furry soled paws and thick, bushy tail.
[ترجمه گوگل]روباه قطبی (Alopex lagopus) برای آب و هوای سرد بسیار مناسب است، از پوزه و گوش های کوتاه گرفته تا پنجه های خزدار و دم پرپشت و پرپشت
[ترجمه ترگمان]روباه قطبی (Alopex lagopus)به خوبی برای آب و هوای سرد مناسب است، از پوزه کوتاه و گوش ها تا پنجه های soled و دم پرپشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An Arctic fox lopes over snowy ground in Prudhoe Bay in an image shot before 1977 when oil wells began to sprout up across Alaska's North Slope.
[ترجمه گوگل]در تصویری که قبل از سال 1977، زمانی که چاه‌های نفت در سراسر شیب شمالی آلاسکا شروع به جوانه زدن کردند، یک روباه قطبی بر روی زمین برفی در خلیج پرودو می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۷ زمانی که چاه های نفت شروع به جوانه زدن در شمال آلاسکا کردند، یک روباه قطبی در خلیج Prudhoe در یک عکس دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Arctic fox can survive some of the most extreme temperatures on the planet with its thick fur and low surface-area-to-volume ratio.
[ترجمه گوگل]روباه قطبی با خز ضخیم و نسبت سطح به حجم کم خود می تواند در برخی از شدیدترین دماهای سیاره زنده بماند
[ترجمه ترگمان]روباه قطبی می تواند با نسبت حجم به حجم کم و به حجم پایین، از بیش ترین دمای هوا بر روی این سیاره جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Birds nesting on sheer cliffs, the Arctic fox waiting below to devour the birds that fall short when they try to make the long glide off those cliffs to the safety of the water.
[ترجمه گوگل]پرندگانی که روی صخره‌های صخره لانه می‌کنند، روباه قطبی در پایین منتظر است تا پرندگانی را ببلعد که وقتی می‌خواهند از آن صخره‌ها به آب بیفتند، کوتاه می‌آیند
[ترجمه ترگمان]پرندگان قطب شمال که بر روی صخره های عمودی لانه کرده اند، در پایین منتظر می مانند تا پرنده ها را بخورند که زمانی کوتاه خواهند شد که سعی می کنند از آن صخره ها عبور کنند و به سمت ایمنی آب حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An arctic fox pup awakens from a nap on the summer - greened Canadian tundra.
[ترجمه گوگل]یک توله روباه قطبی در تابستان از خواب بیدار می شود - تاندرای کانادایی سبز شده
[ترجمه ترگمان]توله روباه قطبی از خواب در the تابستانی greened کانادایی بیدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An arctic fox whose fur is bluish gray during a color phase typically occurring in the summer or extending throughout the year.
[ترجمه گوگل]روباه قطبی که خز آن خاکستری متمایل به آبی در طول فاز رنگی است که معمولاً در تابستان رخ می دهد یا در طول سال ادامه می یابد
[ترجمه ترگمان]روباه قطبی که خز به رنگ آبی مایل به آبی است معمولا در تابستان اتفاق می افتد و یا در طول سال گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An arctic fox is running in my backyard?
[ترجمه گوگل]یک روباه قطبی در حیاط خلوت من می دود؟
[ترجمه ترگمان]روباه قطبی در حیاط پشتی من می دوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس