appendicitis

/əˌpendəˈsaɪtɪs//əˌpendəˈsaɪtɪs/

معنی: اماس ضمیمه روده، اماس اپاندیس
معانی دیگر: (پزشکی) آماس آپاندیس، دم روده تبسی، طب اماس ضمیمه روده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: inflammation of the appendix in the lower right-hand side of the abdomen.

جمله های نمونه

1. acute appendicitis
آپاندیس حاد

2. The doctor has cured numerous people of appendicitis.
[ترجمه دانشور ] پزشک آپاندیس بسیاری از مردم را درمان کرده است
|
[ترجمه گوگل]پزشک بسیاری از افراد را از آپاندیسیت درمان کرده است
[ترجمه ترگمان]پزشک تعداد زیادی از people را درمان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Doctors performed an emergency operation for appendicitis last night.
[ترجمه سوفیا] پزشکان یک جراحی اضطراری آپاندیسیت را شب گذشته انجام دادند
|
[ترجمه یاسمینا] پزشکان انجام دادند یک جراحی اضطراری بردی اپاندیست شب گذشته
|
[ترجمه گوگل]پزشکان شب گذشته یک عمل اورژانسی برای آپاندیسیت انجام دادند
[ترجمه ترگمان]پزشکان در شب گذشته یک عملیات اضطراری را برای appendicitis انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Also patron of sailors; he is invoked against appendicitis and intestinal disease.
[ترجمه گوگل]همچنین حامی ملوانان؛ او علیه آپاندیسیت و بیماری روده ای مورد استناد قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]هم چنین حامی ملوانان است؛ او علیه appendicitis و بیماری های روده ای احضار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also invoked against appendicitis, intestinal disease, and seasickness.
[ترجمه گوگل]همچنین در برابر آپاندیسیت، بیماری روده و دریازدگی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین در برابر ورم appendicitis، بیماری های روده و دریازدگی دیگر استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He came down with appendicitis.
[ترجمه Sepi] او به دلیل اپاندیسیت از حال رفت
|
[ترجمه گوگل]او با آپاندیسیت پایین آمد
[ترجمه ترگمان] اون با آپاندیس اومده پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Also invoked against appendicitis, intestinal disease, and seasickness. Feast day, June
[ترجمه گوگل]همچنین در برابر آپاندیسیت، بیماری روده و دریازدگی استفاده می شود روز جشن، ژوئن
[ترجمه ترگمان]همچنین در برابر ورم appendicitis، بیماری های روده و دریازدگی دیگر استفاده می شود روز بزرگداشت، ژوئن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Complicated appendicitis was defined as appendicitis with histopathological evidence of perforation or gangrenous change.
[ترجمه گوگل]آپاندیسیت پیچیده به عنوان آپاندیسیت با شواهد هیستوپاتولوژیک سوراخ شدن یا تغییر قانقاریا تعریف شد
[ترجمه ترگمان]appendicitis Complicated به عنوان appendicitis with با مدرک histopathological از سوراخ شدن یا تغییر gangrenous، تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The acute appendicitis may divide into: Acute pure appendicitis, acute purulent appendicitis, acute gangrene appendicitis.
[ترجمه گوگل]آپاندیسیت حاد ممکن است به موارد زیر تقسیم شود: آپاندیسیت حاد خالص، آپاندیسیت حاد چرکی، آپاندیسیت حاد قانقاریا
[ترجمه ترگمان]appendicitis حاد ممکن است به آن تقسیم شود: appendicitis خالص، آپاندیس، appendicitis حاد، appendicitis حاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After appendicitis operation do the 4 th day return meeting bowel adhesion?
[ترجمه گوگل]آیا بعد از عمل آپاندیسیت روز چهارم چسبندگی روده برمی گردد؟
[ترجمه ترگمان]بعد از انجام عملیات appendicitis the، چسبندگی روده را انجام دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results It took shorter time to treat appendicitis by low incision and three-spicule suture and the incidence of infection of the edge of a knife and the scar gargalesthesia reduced.
[ترجمه گوگل]نتایج درمان آپاندیسیت با برش کم و بخیه سه اسپیکول زمان کوتاه تری طول کشید و بروز عفونت لبه چاقو و گارگالستزی اسکار کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج آن زمان کوتاه تر برای درمان appendicitis با برش پایین و بخیه سه spicule و بروز عفونت لبه چاقو و اثر زخم روی زخم طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods:Examined 148 patients suffering from acute appendicitis by diagnostic ultrasonoscope.
[ترجمه گوگل]روش کار: 148 بیمار مبتلا به آپاندیسیت حاد با سونوسکوپ تشخیصی معاینه شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: Examined ۱۴۸ بیمار که از appendicitis حاد by های تشخیصی رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Schizophrenia is classified as a functional psychosis and split personality as a dissociative hysterical neurosis, as different as tonsillitis and appendicitis.
[ترجمه گوگل]اسکیزوفرنی به عنوان یک روان پریشی عملکردی و شخصیت تقسیم شده به عنوان یک روان رنجوری هیستریک تجزیه ای طبقه بندی می شود، به همان اندازه که التهاب لوزه و آپاندیسیت متفاوت است
[ترجمه ترگمان]Schizophrenia به عنوان یک جنون کارکردی طبقه بندی می شود و شخصیت را به عنوان a عصبی روان نژندی طبقه بندی می کند که با as و appendicitis متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In September 1989 I was taken into hospital with the classic symptoms of acute appendicitis.
[ترجمه گوگل]در سپتامبر 1989 با علائم کلاسیک آپاندیسیت حاد به بیمارستان منتقل شدم
[ترجمه ترگمان]در سپتامبر ۱۹۸۹، من با علائم کلاسیک of حاد در بیمارستان بستری شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She was taken to the hospital suffering from acute appendicitis.
[ترجمه ریحانه] او به خاطر رنج بردن زیاد از آپاندیس حاد به بیمارستان منتقل شد.
|
[ترجمه گوگل]او به دلیل آپاندیسیت حاد به بیمارستان منتقل شد
[ترجمه ترگمان]او را به بیمارستان برده بودند که از appendicitis حاد رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اماس ضمیمه روده (اسم)
appendicitis

اماس اپاندیس (اسم)
appendicitis

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the vermiform appendix
appendicitis is an illness in which your appendix is infected and painful.

پیشنهاد کاربران

لانگمن دیکشنری : التهاب روده کور
Definition : disease of the appendix
آپاندیسیت appendicitis
آپاندیسیت عبارت است از التهاب زایده کرمی شکل آپاندیس که از اولین قسمت روده بزرگ به نام سکوم منشاء میگیرد. آپاندیس هیچ کار شناخته شده ای ندارد، ولی باعث بیماری میشود. هر ساله از هر 500 نفر جمعیت یک نفر دچار آپاندیسیت میشود. علایم آپاندیسیت بسیار متغیر هستند. در مورد هر فردی که درد شکمی تشخیص داده نشده دارد، آپاندیسیت حتماً باید مدنظر باشد. این بیماری در هر سنی میتواند رخ دهد ( در مردان بیشتر از زنان ) ، اما در کودکان زیر 2 سال نادر است . حداکثر بروز بیماری در سنین 24 - 15 سالگی است .
...
[مشاهده متن کامل]

appendicitis ( پزشکی )
واژه مصوب: آویزآماس
تعریف: عفونت و آماس آویزه/ آپاندیس|||متـ . آپاندیسیت
آپاندیس ( انتها روده بزرگ یا همون روده کور )
آپاندیس
آپاندیس ( در انتهای روده )
اپاندیس حاد
بیماری آپاندیس

بپرس