appellant

/əˈpelənt//əˈpelənt/

معنی: استیناف دهنده، تهمت زننده، استینافی
معانی دیگر: (حقوق)، پژوهش خواه، فرجام خواه، مفتری، تهمت زننده بکسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who makes an appeal, esp. one who takes a case before a higher court for review.

جمله های نمونه

1. The appellant's wife was acquitted of aiding and abetting the appellant on count 4 and discharged.
[ترجمه گوگل]همسر شاکی از اتهام معاونت و همکاری با شاکی در مورد اتهام ۴ تبرئه و ترخیص شد
[ترجمه ترگمان]همسر appellant از کمک و معاونت در appellant در شمارش ۴ و مرخص شده تبرئه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The defendant did not commence proceedings against the appellant until 7 March 198
[ترجمه گوگل]متهم تا 7 مارس 198 علیه شاکی پرونده شروع نکرد
[ترجمه ترگمان]متهم شروع به اقامه دعوی علیه the تا ۷ مارس ۱۹۸ نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The appellant did not give evidence.
[ترجمه گوگل]شاکی مدرکی ارائه نکرد
[ترجمه ترگمان]The به هیچ وجه شهادت نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The appellant, Norman Mattison, was charged with committing an act of gross indecency with his co-defendant.
[ترجمه گوگل]شاکی، نورمن متیسون، متهم به ارتکاب یک عمل زشت فاحش با متهم دیگرش بود
[ترجمه ترگمان]The، نورمن Mattison، متهم به ارتکاب نوعی بی احترامی فاحش با متهم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The appellant was concerned in a conspiracy to defraud the clearing banks of £60,000.
[ترجمه گوگل]شاکی نگران توطئه ای برای کلاهبرداری از بانک های تسویه حساب 60000 پوندی بود
[ترجمه ترگمان]The در توطئه برای defraud کردن بانک های پاک سازی ۶۰،۰۰۰ پوند نگران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The appellant was convicted of wounding with intent.
[ترجمه گوگل]شاکی به جراحت عمدی محکوم شد
[ترجمه ترگمان]The متهم به زخمی شدن با قصد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The appellant was found in possession of 03 grammes of heroin.
[ترجمه گوگل]از شاکی ۰۳ گرم هروئین کشف شد
[ترجمه ترگمان]appellant در تملک ۳ گرم هروئین یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Special considerations: there was no indication that the appellant was suffering from psychiatric disorder.
[ترجمه گوگل]ملاحظات ویژه: هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه شاکی از اختلال روانپزشکی رنج می برد وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]ملاحظات خاصی: هیچ نشانه ای وجود نداشت که the از اختلالات روانی رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In each case the appellant has been found guilty of contempt of court and has been sentenced to a term of imprisonment.
[ترجمه گوگل]در هر مورد، تجدیدنظرخواه به دلیل اهانت به دادگاه مجرم شناخته شده و به حبس محکوم شده است
[ترجمه ترگمان]در هر مورد، appellant به جرم توهین به دادگاه مجرم شناخته می شود و به حبس ابد محکوم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The appellant had not been required to surrender to the Central Criminal Court and the question of granting bail did not arise.
[ترجمه گوگل]تجدیدنظرخواه ملزم به تسلیم شدن به دادگاه کیفری مرکزی نبوده و بحث اعطای وثیقه مطرح نشده است
[ترجمه ترگمان]The برای تسلیم به دادگاه جنایی مرکزی مورد نیاز نبود و مساله اعطای وثیقه بوجود نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The appellant had used offensive language to a year old girl who had run home and complained to her father.
[ترجمه گوگل]شاکی به دختری که به خانه فرار کرده بود و از پدرش شکایت کرده بود، از الفاظ توهین آمیز استفاده کرده بود
[ترجمه ترگمان]The از زبان توهین آمیز برای یک دختر سال گذشته استفاده کرده بود که به خانه دویده و از پدرش شکایت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The appellant was detained by a booking clerk who saw him putting the coins into the machine.
[ترجمه گوگل]شاکی توسط یک کارمند رزرو که او را در حال گذاشتن سکه ها در دستگاه دید، بازداشت شد
[ترجمه ترگمان]The توسط یک کارمند رزرو که او را دید که سکه ها را داخل ماشین می گذاشت، بازداشت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the appeal is upheld the appellant will be consulted on any statement to be published.
[ترجمه گوگل]اگر درخواست تجدیدنظر پذیرفته شود، در مورد هر بیانیه ای که باید منتشر شود، با تجدیدنظرخواه مشورت می شود
[ترجمه ترگمان]اگر درخواست استیناف مورد تایید قرار گیرد، در هر بیانیه ای که باید منتشر شود مشورت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The appellant was babysitting for a number of young children and committed buggery on a girl aged three.
[ترجمه گوگل]شاکی برای تعدادی از کودکان خردسال نگهداری می کرد و یک دختر سه ساله را مورد آزار و اذیت قرار داد
[ترجمه ترگمان]The برای تعدادی از کودکان خردسال نگهداری شد و buggery را در سن سه سالگی انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استیناف دهنده (اسم)
appealer, appellant

تهمت زننده (اسم)
appellant

استینافی (صفت)
appellant, appellate

تخصصی

[حقوق] پژوهشخواه

انگلیسی به انگلیسی

• one who makes an appeal; one who appeals a judicial decree or decision
pertaining to an appeal (request that a higher court review a case)

پیشنهاد کاربران

متقاضی درخواست تجدیدنظر
یا
شاکی
متهم، ( تجدیدنظرخواه )

بپرس