aphrodite

/ˌæfrəˈdaɪti//ˌæfrəˈdaɪti/

معنی: الههء عشق و زیبایی، ونوس یونانی
معانی دیگر: (اسطوره ی یونان) آفرودیت (الهه ی زیبایی که رومی ها او را ونوس می نامیدند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in Greek mythology, the goddess of love and beauty; Venus.

(2) تعریف: (l.c.) a large brown butterfly with silvery spots, found in North America.

جمله های نمونه

1. The ancient Greeks dedicated many shrines to Aphrodite.
[ترجمه گوگل]یونانیان باستان زیارتگاه های زیادی را به آفرودیت اختصاص دادند
[ترجمه ترگمان]یونانیان باستان بسیاری از مقبره ها را به زیبایی اختصاص دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Zeus and Aphrodite were ancient Greek deities.
[ترجمه گوگل]زئوس و آفرودیت خدایان یونان باستان بودند
[ترجمه ترگمان]زئوس و آفرودیت خدایان قدیم یونانی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aphrodite was the ancient Greek goddess of love.
[ترجمه گوگل]آفرودیت الهه عشق یونان باستان بود
[ترجمه ترگمان]زیبایی الهه عشق یونان باستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ares and Aphrodite were the ancient Greek deities of war and love. .
[ترجمه گوگل]آرس و آفرودیت خدایان یونان باستان جنگ و عشق بودند
[ترجمه ترگمان]زیبایی و زیبایی خدایان باستانی یونان جنگ و عشق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Aphrodite belongs in the place of healing, for while love stabs the heart, passion heals.
[ترجمه گوگل]آفرودیت در جایگاه شفا قرار دارد، زیرا در حالی که عشق به قلب خنجر می زند، اشتیاق شفا می یابد
[ترجمه ترگمان]زیبایی به جای شفا دادن به محل درمان تعلق دارد، چون در حالی که عشق به قلب ضربه می زند، شور و اشتیاق درمان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Just before the sword would strike Smryna, Aphrodite changes her into a myrrh tree.
[ترجمه گوگل]درست قبل از اینکه شمشیر به اسمرینا برخورد کند، آفرودیت او را به درخت مر تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]درست قبل از اینکه شمشیر به Smryna بخورد، Aphrodite او را تبدیل به یک درخت صمغ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paris awarded it to Aphrodite, beginning a chain of events that led to the Trojan War
[ترجمه گوگل]پاریس آن را به آفرودیت اعطا کرد و زنجیره ای از وقایع را آغاز کرد که منجر به جنگ تروا شد
[ترجمه ترگمان]پاریس آن را به زیبایی اهدا کرد و زنجیره ای از وقایعی را آغاز کرد که به جنگ تروا منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both Hera and Aphrodite bear children, but we hardly see these Goddesses in this capacity.
[ترجمه گوگل]هرا و آفرودیت هر دو بچه دار می شوند، اما ما به سختی این الهه ها را در این مقام می بینیم
[ترجمه ترگمان]هر دو هرا و آفرودیت از کودکان مراقبت می کنند، اما ما به سختی این Goddesses را در این توان می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Once Narcissus had fallen under the spell of Aphrodite he was lost.
[ترجمه گوگل]هنگامی که نرگس تحت طلسم آفرودیت قرار گرفت، گم شد
[ترجمه ترگمان]یک بار دی زی زیر طلسم of از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The story of Aphrodite does include an oblique reference to Demeter.
[ترجمه گوگل]داستان آفرودیت شامل اشاره ای مورب به دمتر است
[ترجمه ترگمان]داستان آفرودیت از یک اشاره مورب به Demeter برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The origin of Aphrodite goes back to the most basic elements of nature, the Earth and the Sky.
[ترجمه گوگل]پیدایش آفرودیت به اساسی ترین عناصر طبیعت یعنی زمین و آسمان برمی گردد
[ترجمه ترگمان]منشا زیبایی به ابتدایی ترین عناصر طبیعت، زمین و آسمان برمی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He scorned Aphrodite, he worshiped only Artemis, the huntress chaste and fair.
[ترجمه گوگل]او آفرودیت را تحقیر می کرد، او فقط آرتمیس را می پرستید، شکارچی پاک و نجیب
[ترجمه ترگمان]او Aphrodite را تحقیر کرد و فقط آرتمس را می پرستید، زن شکارچی پاک دامن و منصف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aphrodite using her power chiefly to ensnare and betray.
[ترجمه گوگل]آفرودیت از قدرت خود عمدتاً برای به دام انداختن و خیانت استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]Aphrodite از قدرتش بیشتر برای به دام انداختن و خیانت استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aphrodite, of course, was on the side of Paris.
[ترجمه گوگل]آفرودیت البته طرف پاریس بود
[ترجمه ترگمان]Aphrodite هم طرف پاریس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Later Aphrodite herself brought ambrosia.
[ترجمه گوگل]بعداً خود آفرودیت آمبروسیا را آورد
[ترجمه ترگمان]بعد Aphrodite را هم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الههء عشق و زیبایی (اسم)
aphrodite

ونوس یونانی (اسم)
aphrodite

انگلیسی به انگلیسی

• goddess of beauty and love (greek mythology)

پیشنهاد کاربران

داروی تقویت قوای جنسی
آفرودیت الهه آفرینش است؛ در زبان کردی به زن آفرت میگویندبه معنای آفرینشگر؛ آفرودیت همچنین زنی مسحورکننده و اغواگر است که حدس میزنم کلمه عفریت برگرفته از آفرودیت باشد
Aphrodite is an ancient Greek goddess associated with love, beauty, pleasure, passion and procreation. She was syncretized with the Roman goddess Venus. Aphrodite's major symbols include myrtles, roses, doves, sparrows, and swans.
An ancient Greek goddess associated with love, beauty, passion and procreation

بپرس