antitoxin

/ˌæntiˈtɑːksən//ˌæntɪˈtɒksɪn/

معنی: دفع سم، مادهء ضدسم، ضد زهرابه
معانی دیگر: (زیست شناسی) پادتن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: antitoxic (adj.)
(1) تعریف: an antibody formed in the body to counteract a specific biological poison.

(2) تعریف: a serum containing such antibodies, used to inoculate people or animals against such a poison.

جمله های نمونه

1. Integral to this research was an understanding of how the healthy body provided its own defences against invading bacteria by developing anti-toxins.
[ترجمه گوگل]بخش جدایی ناپذیر این تحقیق درک این موضوع بود که چگونه بدن سالم با تولید ضد سم، دفاع خود را در برابر باکتری های مهاجم فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این تحقیق درک این مساله بود که چگونه بدن سالم از طریق توسعه مواد سمی، استحکامات دفاعی خود را در برابر هجوم باکتری ها فراهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Because of the delayed diagnosis no antitoxin was given.
[ترجمه گوگل]به دلیل تشخیص دیرهنگام، آنتی توکسین داده نشد
[ترجمه ترگمان]به خاطر تشخیص تاخیر، بدون پادزهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Diphtheria antitoxin is a foreign protein.
[ترجمه گوگل]آنتی توکسین دیفتری یک پروتئین خارجی است
[ترجمه ترگمان]Diphtheria antitoxin یک پروتیین خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An antitoxin active against the venom of a spider, or other venomous animal or insect.
[ترجمه گوگل]یک آنتی توکسین فعال در برابر سم عنکبوت، یا سایر حیوانات سمی یا حشرات
[ترجمه ترگمان]یک پادزهر در برابر زهر یک عنکبوت یا یک حیوان سمی یا یک حشره دیگر فعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Does injecting the lockjaw antitoxin queen antibody sort coming into being in body inner number time inner have effect?
[ترجمه گوگل]آیا تزریق نوع آنتی بادی ملکه آنتی توکسین قفلی که در تعداد درونی بدن زمان درونی ایجاد می شود تأثیری دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا تزریق آنتی بادی lockjaw antitoxin که در زمان درونی درونی بدن وارد عمل می شود، می تواند موثر باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As diphtheria antitoxin is a foreign protein.
[ترجمه گوگل]همانطور که آنتی توکسین دیفتری یک پروتئین خارجی است
[ترجمه ترگمان]چون diphtheria antitoxin یک پروتیین خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, may inject tetanus antitoxin and the suitable antibiotic, prevents tetanus and the bacterial infection.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ممکن است با تزریق آنتی‌توکسین کزاز و آنتی‌بیوتیک مناسب، از کزاز و عفونت باکتریایی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]به علاوه ممکن است tetanus tetanus و آنتی بیوتیک مناسب را تزریق کرده و از کزاز و عفونت باکتریایی جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Thailand, delivery of a botulism antitoxin prevented multiple deaths.
[ترجمه گوگل]در تایلند، تحویل یک آنتی‌توکسین بوتولیسم از مرگ‌های متعدد جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]در تایلند، تحویل a antitoxin منجر به مرگ چندین نفر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The prompt administration of diphtheria antitoxin in adequate amounts is the first and most important step.
[ترجمه گوگل]تجویز سریع آنتی توکسین دیفتری در مقادیر کافی اولین و مهمترین مرحله است
[ترجمه ترگمان]مدیریت سریع دیفتری در مقادیر کافی اولین و مهم ترین مرحله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To lower false-positive rate of tetanus antitoxin skin test solution and raise accuracy of tetanus antitoxin in clinical practice.
[ترجمه گوگل]هدف کاهش میزان مثبت کاذب محلول تست پوستی آنتی توکسین کزاز و افزایش دقت آنتی توکسین کزاز در عمل بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف کاهش میزان مثبت کاذب of tetanus skin و افزایش دقت کزاز در عمل بالینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An antitoxin active against the venom of a snake spider, or other venomous animal or insect.
[ترجمه گوگل]یک آنتی توکسین فعال در برابر سم عنکبوت مار، یا سایر حیوانات سمی یا حشرات
[ترجمه ترگمان]یک پادزهر در برابر زهر یک عنکبوت ماری یا یک حیوان سمی یا یک حشره دیگر فعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. French bacteriologist who discovered diphtheria antitoxin by promoting antibody production in horses.
[ترجمه گوگل]باکتری‌شناس فرانسوی که آنتی‌توکسین دیفتری را با ترویج تولید آنتی‌بادی در اسب‌ها کشف کرد
[ترجمه ترگمان]bacteriologist فرانسوی که دیفتری را با ترویج تولید آنتی بادی در اسب ها کشف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We need an antitoxin to counteract the bite of the tarantula.
[ترجمه گوگل]برای مقابله با نیش رتیل به یک آنتی سم نیاز داریم
[ترجمه ترگمان] باید پادزهر رو خنثی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Early using proper tetanus antitoxin, replace using valium and wintermin and so on medicines to control convulsions, careful observation and careful nursing are critical to cure neonatal tetanus.
[ترجمه گوگل]استفاده زودهنگام از آنتی توکسین کزاز مناسب، جایگزینی استفاده از والیوم و وینترمین و غیره داروها برای کنترل تشنج، مشاهده دقیق و پرستاری دقیق برای درمان کزاز نوزاد ضروری است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از antitoxin tetanus مناسب، جایگزین استفاده از valium و wintermin و دارو برای کنترل تشنج، مشاهده دقیق و پرستاری دقیق برای درمان کزاز نوزادی حیاتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Diphtheria is treated with an antitoxin that neutralizes the toxin and produces long - term immunity.
[ترجمه گوگل]دیفتری با یک آنتی توکسین درمان می شود که سم را خنثی می کند و ایمنی طولانی مدت ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]Diphtheria با یک antitoxin درمان می شود که سم را خنثی می کند و ایمنی بلند مدت تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دفع سم (اسم)
antitoxin

مادهء ضدسم (اسم)
antitoxin

ضد زهرابه (اسم)
antitoxin

تخصصی

[بهداشت] پاد زهرابه

انگلیسی به انگلیسی

• substance that counteracts toxins

پیشنهاد کاربران

antitoxin ( زیست شناسی - میکرب شناسی )
واژه مصوب: پادزهرابه
تعریف: پادتنی که بر ضد یک زهرابه تولید می شود
پادزهر
ماده ضد سم

بپرس