antisubmarine

/ˌæntaɪˈsəbməˌrin//ˌæntaɪˈsəbməˌrin/

معنی: ضد زیردریایی
معانی دیگر: مخرب زیردریایی، علوم هوایى : هواپیماى ضد زیردریایى

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of submarine.

جمله های نمونه

1. Areas key PLAN modernization include antisubmarine warfare ( ASW ), shipborne antiair warfare ( AAW ), and sustained naval operations.
[ترجمه گوگل]نواحی کلیدی نوسازی PLAN شامل جنگ ضد زیردریایی (ASW)، جنگ ضد هوایی با کشتی (AAW) و عملیات دریایی پایدار است
[ترجمه ترگمان]برنامه های کلیدی برای نوسازی برنامه شامل جنگ antisubmarine (ASW)، جنگ antiair antiair (AAW)، و عملیات های نیروی دریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The antisubmarine aircraft is loaded with the search, the attack submarine equipment and weapon military t machine, it may?
[ترجمه گوگل]هواپیمای ضد زیردریایی با جستجو، تجهیزات زیردریایی حمله و ماشین نظامی تسلیحاتی بارگیری می شود، ممکن است؟
[ترجمه ترگمان]هواپیمای antisubmarine با جستجو، تجهیزات زیردریایی حمله و مسلسل مجهز شده است، ممکن است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the past, sling sonar"s antisubmarine efficiency was simply managed, that was out of accord with fact. "
[ترجمه گوگل]در گذشته، کارایی ضد زیردریایی سونار اسلینگ به سادگی مدیریت می شد، که با واقعیت مطابقت نداشت
[ترجمه ترگمان]در گذشته، کارآیی antisubmarine ردیاب صوتی به سادگی اداره می شد و این کار با واقعیت همخوانی داشت \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then with weapons and so on antisubmarine torpedo, depth bomb carries on the attack to it.
[ترجمه گوگل]سپس با سلاح و غیره اژدر ضد زیردریایی، بمب عمقی به آن حمله می کند
[ترجمه ترگمان]سپس با سلاح و بنابراین در اژدر antisubmarine، بمب عمقی حمله به آن را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Antisubmarine aircraft's primary equipment has two parts, · is the sensor; second, the weapon supposes neat.
[ترجمه گوگل]تجهیزات اولیه هواپیمای ضد زیردریایی دارای دو قسمت است، · حسگر است دوم، سلاح شسته و رفته فرض می کند
[ترجمه ترگمان]تجهیزات اولیه هواپیماهای Antisubmarine دارای دو قسمت می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Antisubmarine warfare is a crucial underpinning for future navy missions.
[ترجمه گوگل]جنگ ضد زیردریایی یک زیربنای حیاتی برای ماموریت های نیروی دریایی آینده است
[ترجمه ترگمان]جنگ Antisubmarine یک زیربنای مهم برای ماموریت های نیروی دریایی آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This machine carries the antisubmarine weapon has the sea mine, the bomb, the depth bomb, negative to need.
[ترجمه گوگل]این دستگاه حامل سلاح ضد زیردریایی دارای مین دریایی، بمب، بمب عمق، منفی است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه حامل سلاح antisubmarine، معدن دریایی، بمب، بمب عمق، و نیاز منفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. ASDIC is an acronym for antisubmarine detection investigation committee.
[ترجمه گوگل]ASDIC مخفف کمیته تحقیقات تشخیص ضد زیردریایی است
[ترجمه ترگمان]ASDIC مخفف کمیته بررسی تشخیص antisubmarine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The towed array sonar is used extensively in modern antisubmarine, ocean geologic and resources surveying techniques.
[ترجمه گوگل]سونار آرایه بکسل شده به طور گسترده در تکنیک های مدرن ضد زیردریایی، زمین شناسی اقیانوسی و نقشه برداری منابع استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم ردیاب صوتی یدک به طور گسترده در antisubmarine مدرن، زمین شناسی اقیانوس ها و تکنیک های بررسی منابع استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I had worked under him during the war on a leader cable scheme and antisubmarine warfare.
[ترجمه گوگل]من در طول جنگ زیر نظر او روی یک طرح کابلی رهبر و جنگ ضد زیردریایی کار کرده بودم
[ترجمه ترگمان]من در طول جنگ با نقشه کابل رهبری و جنگ antisubmarine زیر او کار کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "the scoter" divides into the shore-based aircraft, the deck-based aircraft and the aquatic antisubmarine warfare aircraft three kinds.
[ترجمه گوگل]"اسکاتر" به سه نوع هواپیمای ساحلی، هواپیمای عرشه ای و هواپیمای جنگی ضد زیردریایی آبی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]\"the\" به هواپیماهای مبتنی بر ساحل، هواپیما بر روی عرشه و هواپیماهای جنگی antisubmarine آبی سه نوع تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If these submarine service's news is true, that symbolizes the Chinese Nuclear-powered submarine Army's antisubmarine action and two times attacks ability, had made great strides.
[ترجمه گوگل]اگر خبر این سرویس زیردریایی صحت داشته باشد، نمادی از اقدام ضد زیردریایی ارتش زیردریایی هسته‌ای چین و توانایی حملات دو برابری است که پیشرفت‌های زیادی داشته است
[ترجمه ترگمان]اگر این خبر سرویس زیردریایی درست باشد، که نماد اقدام antisubmarine ارتش زیردریایی هسته ای چین و دو بار توانایی حملات است، گام های بلندی برداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper presents a study of the behaviour of an Antisubmarine Submarine ( SSK ) facing underwater explosion.
[ترجمه گوگل]این مقاله مطالعه ای از رفتار یک زیردریایی ضد زیردریایی (SSK) در مواجهه با انفجار زیر آب ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله بررسی رفتار یک زیردریایی Antisubmarine (SSK)با انفجار زیر آب را ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضد زیردریایی (صفت)
antisubmarine

انگلیسی به انگلیسی

• weaponry designed for use against submarines

پیشنهاد کاربران

بپرس