antimatter

/ˈæntiˌmætə//ˈæntiˌmætə/

(فیزیک) ضد ماده، پاد ماده، جسمی که حاوی ماده ء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون، علوم هوایى : ضد ماده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in physics, matter having particles comparable to those of common matter, but with opposite electrical charges or magnetic characteristics.

جمله های نمونه

1. An antimatter atom that strays and touches the container wall would set off a chain-reaction annihilation.
[ترجمه گوگل]یک اتم پادماده که منحرف می شود و دیواره ظرف را لمس می کند، باعث نابودی واکنش زنجیره ای می شود
[ترجمه ترگمان]یک اتم antimatter که ولگرد و لمس کردن دیوار ظرف را لمس می کند، یک نابودی زنجیره ای را از بین خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Antimatter, it turns out, is real, nonfiction stuff, but too rare to be used directly as rocket fuel.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ضد ماده چیز واقعی و غیرداستانی است، اما بسیار نادر است که به طور مستقیم به عنوان سوخت موشک مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]antimatter، که معلوم می شود، یک چیز واقعی و غیرداستانی است، اما بسیار نادر است که مستقیما به عنوان سوخت موشک مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Earlier we talked about antimatter - particles which have all their physical characteristics opposite to those displayed by particles of matter.
[ترجمه گوگل]قبلاً در مورد پادماده صحبت کردیم - ذراتی که تمام خصوصیات فیزیکی خود را برخلاف آنچه که توسط ذرات ماده نمایش داده می شود، دارند
[ترجمه ترگمان]پیش از این ما در مورد ذرات antimatter صحبت کردیم که همگی ویژگی های فیزیکی خود را در مقابل آن هایی که با ذرات ماده نمایش داده شده بودند، دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The problem is filling the antimatter tanks without annihilating them.
[ترجمه گوگل]مشکل پر کردن مخازن ضد ماده بدون از بین بردن آنها است
[ترجمه ترگمان]مشکل پر کردن تانک های antimatter بدون از بین رفتن آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But the device can also accelerate antiprotons, the antimatter equivalents of protons with the same mass but negative electric charge.
[ترجمه گوگل]اما این دستگاه همچنین می تواند پادپروتون ها را شتاب دهد، معادل ضد ماده پروتون هایی با جرم مشابه اما بار الکتریکی منفی
[ترجمه ترگمان]اما دستگاه می تواند antiprotons را نیز تسریع کند، معادل antimatter پروتون ها با همان جرم و بار الکتریکی منفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Antimatter is also produced by radioactive decay.
[ترجمه گوگل]پادماده نیز در اثر فروپاشی رادیواکتیو تولید می شود
[ترجمه ترگمان]antimatter نیز به وسیله واپاشی هسته ای تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Electromagnetic fields can store antimatter in so-called Penning traps by keeping the antimatter away from the container's walls.
[ترجمه گوگل]میدان های الکترومغناطیسی می توانند با دور نگه داشتن پاد ماده از دیواره های ظرف، پاد ماده را در به اصطلاح تله های پنینگ ذخیره کنند
[ترجمه ترگمان]میدان های الکترومغناطیسی می توانند antimatter را با دور نگهداشتن the از دیواره ای کانتینر، در تله penning ذخیره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Instead they would produce gamma rays, neutrinos and antimatter such as positrons and antiprotons, Gondolo said.
[ترجمه گوگل]گوندولو گفت که در عوض آن‌ها پرتوهای گاما، نوترینوها و پادماده‌هایی مانند پوزیترون‌ها و پادپروتون‌ها را تولید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در عوض آن ها اشعه های گاما، نوترینوها و antimatter مانند positrons و antiprotons را تولید خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One theory about why antimatter exists was developed by John Wheeler and Nobel laureate Richard Feynman based on the idea that physical systems should be time-reversible.
[ترجمه گوگل]یک نظریه در مورد چرایی وجود پادماده توسط جان ویلر و برنده جایزه نوبل ریچارد فاینمن بر اساس این ایده که سیستم های فیزیکی باید زمان برگشت پذیر باشند، ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک نظریه در مورد این که چرا antimatter وجود دارد توسط جان ویلر و برنده جایزه نوبل، براساس این ایده که سیستم های فیزیکی باید زمان - قابل بازگشت باشند ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The observed imbalance between matter and antimatter is a puzzle yet to be explained.
[ترجمه گوگل]عدم تعادل مشاهده شده بین ماده و پادماده معمایی است که هنوز توضیح داده نشده است
[ترجمه ترگمان]عدم تعادل مشاهده شده بین ماده و antimatter معمایی است که هنوز باید توضیح داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. According to the standard theories of physics, the antimatter universe should look identical to our own.
[ترجمه گوگل]طبق نظریه های استاندارد فیزیک، جهان ضد ماده باید شبیه جهان ما باشد
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه های استاندارد فیزیک، جهان antimatter باید شبیه به دنیای خودمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Antimatter bores holes in matter and causes aging, illness, disease and death.
[ترجمه گوگل]پادماده در ماده سوراخ می کند و باعث پیری، بیماری، بیماری و مرگ می شود
[ترجمه ترگمان]antimatter bores در ماده هستند و باعث پیری، بیماری، بیماری و مرگ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is not that antimatter would experience " antigravity " and be repelled by matter, as some people mistakenly think.
[ترجمه گوگل]اینطور نیست که پادماده "ضد گرانش" را تجربه کند و توسط ماده دفع شود، همانطور که برخی افراد به اشتباه فکر می کنند
[ترجمه ترگمان]اینطور نیست که antimatter تجربه \"antigravity\" را تجربه کرده و از آن دفع شوند، چرا که برخی از مردم به اشتباه فکر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the same way that matter is constituted of fundamental particles, antiparticles are the building blocks of antimatter.
[ترجمه گوگل]همانطور که ماده از ذرات بنیادی تشکیل شده است، پادذرات نیز اجزای سازنده پادماده هستند
[ترجمه ترگمان]به همان شکل که ماده از ذرات بنیادی تشکیل شده است، antiparticles بلوک های سازنده of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unfortunately, it seems extremely unlikely that predictable technology will be equipped to amass large quantities of antimatter.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، بعید به نظر می رسد که فناوری قابل پیش بینی برای جمع آوری مقادیر زیادی پادماده مجهز شود
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، بسیار بعید به نظر می رسد که تکنولوژی قابل پیش بینی به جمع آوری مقادیر زیادی از antimatter مجهز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• matter composed of counterparts of ordinary matter (physics)
antimatter is a form of matter whose particles have characteristics and properties opposite to those of ordinary matter; a technical term in physics.
matter composed of counterparts of ordinary matter (i.e. antiprotons, positrons, antineutrons)

پیشنهاد کاربران

antimatter ( فیزیک )
واژه مصوب: پادماده
تعریف: هر ماده‏ای که به تمامی از پادذره‏ها ساخته شده باشد

بپرس