anodize

/ˈænoʊdaɪz//ˈænəʊdaɪz/

آبکاری کردن، (آلومینیم) روکش کردن، آندکاری کردن، آندیزه کردن، بصورت قطب مثبت در اوردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: anodizes, anodizing, anodized
• : تعریف: to cover a metal surface with a protective oxide electrolytically, the surface acting as the anode.

جمله های نمونه

1. Anodized plate an offset printing plate with a specially treated surface to reduce wear during printing.
[ترجمه گوگل]صفحه آنودایز شده یک صفحه چاپ افست با سطح مخصوص درمان شده برای کاهش سایش در حین چاپ
[ترجمه ترگمان]صفحه anodized یک بشقاب چاپ افست را با یک سطح رفتاری ویژه برای کاهش فرسایش در هنگام چاپ تهیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results from cell compatibility experiment reveal that anodize oxidation treatment can improve the biocompatibility of titanium and its alloy.
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از آزمایش سازگاری سلولی نشان می دهد که تیمار اکسیداسیون آنودایز می تواند زیست سازگاری تیتانیوم و آلیاژ آن را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از آزمایش سازگاری سلول نشان می دهد که عملیات اکسیداسیون anodize می تواند زیست سازگاری تیتانیوم و آلیاژ آن را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I anodize the part for an hour.
[ترجمه گوگل]من قسمت را یک ساعت آنودایز می کنم
[ترجمه ترگمان]برای یک ساعت کار را خراب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This tutorial will show how I anodize aluminum.
[ترجمه گوگل]این آموزش نحوه آنودایز کردن آلومینیوم را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این برنامه آموزشی نحوه anodize آلومینیوم را نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some alloys do not anodize very well so I try to stick with the alloys I know work.
[ترجمه گوگل]برخی از آلیاژها به خوبی آنودایز نمی شوند، بنابراین سعی می کنم به آلیاژهایی که می دانم کار می کنند بچسبم
[ترجمه ترگمان]بعضی از آلیاژها خیلی خوب کار نمی کنند و من سعی می کنم با the که می شناسم بمانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some of the colors I can anodize .
[ترجمه گوگل]برخی از رنگ ها را می توانم آندایز کنم
[ترجمه ترگمان]بعضی از colors که من می توانم استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their finishes include Power Coat, Brush, Plate, Anodize, Grind and more!
[ترجمه گوگل]اتمام آنها شامل Power Coat، Brush، Plate، Anodize، Grind و موارد دیگر است!
[ترجمه ترگمان]کار آن ها شامل نشان (نشان)، (Brush)، صفحه، صفحه، Anodize، Grind و بیشتر است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cover adopts refined aluminum-alloy with anodize process on the surface. PureColor, smooth feeling, shock proof and age-fighting.
[ترجمه گوگل]پوشش از آلیاژ آلومینیوم تصفیه شده با فرآیند آنودایز روی سطح استفاده می کند PureColor، احساس صاف، ضد ضربه و مبارزه با سن
[ترجمه ترگمان]این روکش از آلیاژ آلومینیوم تصفیه شده با فرآیند anodize بر روی سطح استفاده می کند احساس آرامش، احساس صاف، اثبات شوک و مبارزه با سن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. New anodize grade aluminium (more difficult for machine turning) is tested, so we can have more colors for metal piston system.
[ترجمه گوگل]آلومینیوم با درجه آنودایز جدید (برای چرخش ماشین سخت تر) آزمایش شده است، بنابراین می توانیم رنگ های بیشتری برای سیستم پیستون فلزی داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]آزمایش آلومینیوم درجه نو (سخت تر برای چرخاندن دستگاه)تست شده است، بنابراین ما می توانیم رنگ های بیشتری برای سیستم پیستون فلز داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To anodize on heat transfer, the new heating mode was compared with traditional heating mode-radiator heating. Then advantages of this new heating mode were clarified.
[ترجمه گوگل]برای آنودایز کردن در انتقال حرارت، حالت گرمایش جدید با حالت گرمایش سنتی - گرمایش رادیاتور مقایسه شد سپس مزایای این حالت گرمایش جدید روشن شد
[ترجمه ترگمان]برای anodize بر روی انتقال حرارت، حالت گرمایش جدید با حرارت سیستم گرمایش سنتی مقایسه شد سپس مزایای این حالت گرمایش جدید روشن شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anodize Aluminum-Metal PanelAnodize aluminum Color elements give you modern look style.
[ترجمه گوگل]پانل آلومینیوم-فلزی آنودایز عناصر رنگی آلومینیوم آنودایز به شما ظاهری مدرن می دهد
[ترجمه ترگمان]ترکیبات رنگی آلومینیوم - فلز آلومینیوم PanelAnodize به شما سبک ظاهر مدرن می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Air Door: Divide to 2 portion (top and bottom) conduct by anodize aluminium plate attached with linear rail track. Side window attached.
[ترجمه گوگل]درب هوا: با صفحه آلومینیومی آنودایز متصل به مسیر ریلی خطی به 2 قسمت (بالا و پایین) هدایت می شود پنجره جانبی متصل است
[ترجمه ترگمان]در هوا: تقسیم به بخش ۲ (بالا و پایین)توسط یک صفحه آلومینیومی متصل به ریل آهن خطی پنجره جانبی متصل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lead cathode - I have read about the amount of surface area of lead you need for the size of the parts you will anodize . . .
[ترجمه گوگل]کاتد سرب - من در مورد مقدار سطح سرب مورد نیاز شما برای اندازه قطعاتی که آندایز می کنید خوانده ام
[ترجمه ترگمان]cathode سرب - من در مورد مقدار مساحت سطحی که شما نیاز به اندازه قسمت هایی که از آن استفاده می کنید را مطالعه کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lastly metal parts need to go through a plating or anodize process to prevent corrosion and oxidation over time.
[ترجمه گوگل]در نهایت قطعات فلزی برای جلوگیری از خوردگی و اکسیده شدن در طول زمان باید از فرآیند آبکاری یا آنودایز عبور کنند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، قطعات فلزی باید از طریق فرآیند آبکاری یا anodize عبور کنند تا از خوردگی و اکسیداسیون در طول زمان جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] آبکارى کردن، (آلومینیم ) روکش کردن، آندکارى کردن، آندیزه کردن

انگلیسی به انگلیسی

• coat metal with a protective layer of oxide using electrolytic means (also anodise)

پیشنهاد کاربران

بپرس