ancestor

/ˈænˌsestər//ˈænsestə/

معنی: جد، نیا
معانی دیگر: نیا (جمع: نیاکان)، جد (جمع: اجداد)، تبار، (جانورشناسی - گیاه شناسی) پیشگونه، پیش کسوت، پیشگام، (جمع) پیشینیان، اجداد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person from whom one is descended, esp. of several generations ago.
مترادف: forebear, forefather, progenitor
مشابه: father, parent, patriarch, precursor, predecessor, primogenitor

- Her ancestors came to America from China in the middle of the 1800s.
[ترجمه احمد قربانی] اجداد او در اواسط دهه 1800 از چین به آمریکا آمدند.
|
[ترجمه گوگل] اجداد او در اواسط دهه 1800 از چین به آمریکا آمدند
[ترجمه ترگمان] نیاکان او در اواسط دهه ۱۸۰۰ میلادی از چین به آمریکا آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a predecessor or forerunner.
مترادف: antecedent, precursor, prototype
متضاد: descendant, successor
مشابه: father, forerunner, model, parent, predecessor, progenitor

- This ancient stringed instrument may be the ancestor of the guitar.
[ترجمه گوگل] این ساز زهی باستانی ممکن است جد گیتار باشد
[ترجمه ترگمان] این ابزار زهی قدیمی می تواند جد گیتار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: in biology, an organism or species from which present life forms have evolved.
مترادف: forerunner, primogenitor, progenitor, prototype
مشابه: father, mother

(4) تعریف: in law, a person from whom one receives an inheritance.
مشابه: benefactor, testator

جمله های نمونه

1. the putative ancestor of the romans
نیای فرضی رومیان

2. some clans claimed to have descended from a single ancestor
برخی از قبایل ادعا می کردند که جملگی از یک نیای واحد سرچشمه گرفته اند.

3. Many species have diverged from a single ancestor.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گونه ها از یک نیای منفرد جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گونه ها از یک جد مشترک جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ancestor of the modern bicycle was called a penny farthing.
[ترجمه گوگل]جد دوچرخه مدرن یک پنی فارتینگ نامیده می شد
[ترجمه ترگمان]جد یک دوچرخه جدید یک پشیز هم نامیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lions and house cats evolved from a common ancestor .
[ترجمه گوگل]شیرها و گربه های خانگی از یک اجداد مشترک تکامل یافته اند
[ترجمه ترگمان]شیرها و گربه های خانگی از یک جد مشترک ظهور کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This machine is the ancestor of the modern computer.
[ترجمه گوگل]این دستگاه جد کامپیوترهای مدرن است
[ترجمه ترگمان]این ماشین جد کامپیوتر مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She has worshipped her ancestor.
[ترجمه گوگل]او جد خود را پرستیده است
[ترجمه ترگمان]او جد او را می پرستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The direct ancestor of the modern cat was the Kaffir cat of ancient Egypt.
[ترجمه گوگل]جد مستقیم گربه مدرن، گربه کافیر مصر باستان بود
[ترجمه ترگمان]جد اصلی این گربه مدرن، گربه Kaffir مصر باستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The two species share a common ancestor.
[ترجمه گوگل]این دو گونه جد مشترک دارند
[ترجمه ترگمان]این دو گونه یک جد مشترک دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Babbage's invention was the ancestor of the modern computer.
[ترجمه گوگل]اختراع بابیج جد کامپیوتر مدرن بود
[ترجمه ترگمان]اختراع Babbage جد کامپیوتر مدرن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Man was evolved from an ancestor that was probably arboreal.
[ترجمه گوگل]انسان از اجدادی که احتمالاً درختی بوده تکامل یافته است
[ترجمه ترگمان]انسان از یک جد تکامل یافته بود که به احتمال زیاد بر روی درخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pre-Columbian ancestor worship finds expression in prayers to the saints.
[ترجمه گوگل]پرستش اجداد پیش از کلمبیا در دعاهای مقدسین بیان می شود
[ترجمه ترگمان]پرستش پیش از کلومبیا در حال خواندن بیان برای قدیسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just one lone ancestor standing in the spotlight without anyone or anything else the current generation can blame.
[ترجمه گوگل]فقط یک جد تنها در کانون توجه ایستاده است بدون اینکه هیچ کس یا هیچ چیز دیگری که نسل کنونی می تواند سرزنش کند
[ترجمه ترگمان]تنها یک جد تنها که در کانون توجه قرار دارد، بدون هیچ کسی یا هر چیز دیگری که نسل فعلی می تواند مقصر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All these breeds descend from some wild ancestor.
[ترجمه گوگل]همه این نژادها از برخی اجداد وحشی منشاء می گیرند
[ترجمه ترگمان]همه این نژادها از یک جد سرکش پایین می ایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The wild Rock Dove is the ancestor of the Domestic Pigeon, with its varied plumages.
[ترجمه گوگل]کبوتر صخره ای وحشی جد کبوتر اهلی با پرهای متنوعش است
[ترجمه ترگمان]کبوتر راک وحشی جد of خانگی است که plumages متنوع آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جد (اسم)
ancestor, forefather, progenitor, predecessor, grandsire, forerunner, grandsir

نیا (اسم)
stock, ancestor, forefather, granddad, grandpapa, gaffer, forbear, forebear, grandfather, grandpa

تخصصی

[ریاضیات] نیا، نیایی، جد، پدربزرگ

انگلیسی به انگلیسی

• forefather, progenitor
your ancestors are the people you are descended from.
an ancestor of something modern is an earlier thing from which it developed.

پیشنهاد کاربران

این ۳ واژه تلفظشون تا حدی شبیه هم دیگست
ancestor جد نیاکان
Minister وزیر
Sister خواهر
لانگمن دیکشنری : جد
ancestor like your great _ grandparents
ancestor ( علوم گیاهی )
واژه مصوب: نیا
تعریف: شکل یا پایة فرضی نوع اولیه و احتمالاً ابتدایی تری که هر موجود سازمان یافته ای از آن مشتق شده و به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسعه یافته است
جد
A member of your family who lived a long time ago
جد اجداد
مفرد هستش میشه :جد:ancestor
جمعش میشه: اجداد:ancestors
اجداد، نیاکان
شبح . روح
اجداد
گذشتگان, رفتگان

بپرس