anachronistically

جمله های نمونه

1. he has recorded historical events anachronistically
او واقعیات تاریخی را پس و پیش ذکر کرده است.

2. We might argue, albeit anachronistically, that best commercial practice could also have been adopted in accounting for the bridge.
[ترجمه گوگل]ما ممکن است استدلال کنیم، هرچند به صورت غیرقابل‌معن، که بهترین روش تجاری نیز می‌توانست در حسابداری پل اتخاذ شده باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است بحث کنیم، هرچند anachronistically، بهترین روش تجاری نیز می تواند در حسابداری برای پل مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You're right. I was thinking a bit anachronistically there.
[ترجمه گوگل]حق با شماست من در آنجا کمی نابهنگام فکر می کردم
[ترجمه ترگمان]حق با توئه در این فکر بودم که در آنجا یک کم از anachronistically فکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Let's look at this phenomenon anachronistically.
[ترجمه گوگل]بیایید به صورت نابهنگام به این پدیده نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید به این پدیده anachronistically نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There wasn't a dry eye on the terrace-until somebody's mobile phone went off, anachronistically.
[ترجمه گوگل]هیچ چشم خشکی در تراس وجود نداشت - تا زمانی که تلفن همراه کسی خاموش شد، به طور نابهنگام
[ترجمه ترگمان]یک چشم خشک روی تراس نبود - تا زمانی که تلفن همراهش قطع شد، anachronistically
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Or if I can put the case for them slightly anachronistically, these are two sons of the upper bourgeois who feel degraded by the mendacity and hypocrisy of the world they see around them.
[ترجمه گوگل]یا اگر بتوانم قضیه را کمی نابهنگام بیان کنم، اینها دو پسر بورژوازی بالایی هستند که از دروغگویی و ریاکاری دنیایی که در اطرافشان می بینند، احساس پستی می کنند
[ترجمه ترگمان]یا اگر من بتوانم پرونده را برای آن ها اندکی روشن کنم، اینها دو پسر بورژوازی فوقانی هستند که احساس می کنند با ریاکاری و ریاکاری جهان که آن ها را در اطراف خود می بینند، خوار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a manner which is unsuited to a specific time period, in an old-fashioned manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : anachronism
✅️ صفت ( adjective ) : anachronistic
✅️ قید ( adverb ) : anachronistically
زمان پریشی تاریخی
اشتباه تاریخی

بپرس