ambergris

/ˈæmbərˌɡrɪs//ˈæmbəɡriːs/

معنی: عنبر سائل، شاهبوی
معانی دیگر: (از ریشه ی عربی) عنبر سائل (ماده ی خاکستری رنگ و موم مانند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a gray, waxy substance from the intestines of sperm whales, used in making perfume.

جمله های نمونه

1. Ambergris is the concretion in the intestine of the sperm - whale.
[ترجمه گوگل]عنبر، بتن ریزی در روده اسپرم - نهنگ است
[ترجمه ترگمان]ambergris the در روده وال سر زا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ambergris Fragrance. Fragrances are an inexpensive way to perfume unscented hair products and Body Oils.
[ترجمه گوگل]عطر عنبر عطرها روشی ارزان برای خوشبو کردن محصولات مو و روغن های بدن بدون عطر هستند
[ترجمه ترگمان]ambergris Fragrance Fragrances راه ارزان برای عطر محصولات مو و روغن بدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A cocktail of orange, roses, cinnamon, musk and ambergris, it is dispensed from a filigreed spoon filled from an eagle-shaped ampulla.
[ترجمه گوگل]یک کوکتل از پرتقال، گل رز، دارچین، مشک و عنبر، از یک قاشق فیلیگر پر شده از آمپول عقابی شکل به دست می آید
[ترجمه ترگمان]یک کوکتل نارنجی، رز، دارچین، دارچین، مشک و ambergris، از قاشق filigreed که از یک ampulla عقاب شکل پر شده، صرف نظر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A chypre, spicy harmony with notes of Coriander, Clove, Oakmoss and Ambergris.
[ترجمه گوگل]هارمونی شیپر و تند با نت های گشنیز، میخک، خزه بلوط و عنبر
[ترجمه ترگمان]A، هماهنگی تند با یادداشت ها of، clove، Oakmoss و ambergris
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blend: - Powdered cypress wood, orris, and aloe - Cloves - Juice of red rose petals - Musk - Finish with ambergris .
[ترجمه گوگل]ترکیب: - پودر چوب سرو، زنبق و آلوئه - میخک - آب گلبرگهای گل رز قرمز - مشک - پایان با عنبر
[ترجمه ترگمان]Blend: - Powdered سرو، orris، و آلوئه ورا - عصاره گل رز قرمز - مشک را همراه با ambergris به پایان برسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When a sperm whale is sick, it many produce a fatty substance called ambergris.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک نهنگ اسپرم بیمار است، بسیاری از آنها ماده ای چرب به نام عنبر تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی وال سر زا بیمار است بسیاری از ماده ای را تولید می کند که به نام ambergris نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Servants sprinkled guests with sprinklers of rosewater and powdered musk and ambergris.
[ترجمه گوگل]خادمان میهمانان را با آبپاش گلاب و پودر مشک و عنبر می پاشیدند
[ترجمه ترگمان]Servants با sprinklers rosewater و بوی مشک و مشک و ambergris guests
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The authors also studied the route of photochemical reaction using bicyclo( tricyclo) diterpene derivatives as material and ambergris type materials were obtained with a16% total yield.
[ترجمه گوگل]نویسندگان همچنین مسیر واکنش فتوشیمیایی را با استفاده از مشتقات دی ترپن بای سیکلو (تری سیکلو) به عنوان ماده مورد مطالعه قرار دادند و مواد نوع عنبر با بازده کل 16 درصد به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نویسندگان همچنین مسیر واکنش های فتوشیمیایی با استفاده از مشتقات bicyclo (tricyclo)diterpene را به عنوان مواد خام و مواد ambergris مورد مطالعه قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For many years the leading fixatives were the animal products ambergris, civet, musk and castoreum.
[ترجمه گوگل]برای سال‌های متمادی، تثبیت‌کننده‌های اصلی فرآورده‌های حیوانی عنبر، سیوه، مشک و کاستوریوم بودند
[ترجمه ترگمان]چندین سال، fixatives پیشرو محصولات حیوانی، civet، civet، و castoreum بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عنبر سائل (اسم)
ambergris, witch-hazel

شاهبوی (اسم)
ambergris

تخصصی

[شیمی] (از ریشه ى عربی ) عنبر سائل (ماده ى خاکسترى رنگ و موم مانند)

انگلیسی به انگلیسی

• substance obtained from sperm whale used in perfumery

پیشنهاد کاربران

مومی خاکستری رنگ که از سر نهنگ عنبر استخراج شده و در صنعت عطر سازی کاربرد دارد.

بپرس