alkalinity


شیمى : خصلت قلیایى

جمله های نمونه

1. A pH test measures the acidity or alkalinity of a substance.
[ترجمه گوگل]آزمایش pH اسیدیته یا قلیایی بودن یک ماده را اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]یک تست pH، اسیدیته و یا alkalinity یک ماده را اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The resulting salt mix has a high alkalinity reserve and is well buffered with extra calcium.
[ترجمه گوگل]مخلوط نمک حاصل دارای ذخیره قلیایی بالایی است و به خوبی با کلسیم اضافی بافر می شود
[ترجمه ترگمان]مخلوط نمک به دست آمده، ذخیره alkalinity بالایی دارد و به خوبی با کلسیم بیشتری بافر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is also treated to regulate alkalinity and hardness.
[ترجمه گوگل]همچنین برای تنظیم قلیایی و سختی درمان می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین درمان alkalinity و سختی نیز انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This method is applicable to calculate the acidity (alkalinity) of the high, middle and low concentration of the weak monoacid(monobasic)aqua.
[ترجمه گوگل]این روش برای محاسبه اسیدیته (قلیایی) غلظت بالا، متوسط ​​و پایین آبزیان مونو اسید ضعیف (مونوبازیک) قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]این روش برای محاسبه اسیدیته (alkalinity)از غلظت بالا، متوسط و پایین of ضعیف (monobasic)قابل استفاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At sufficiently high temperatures and alkalinity, fatty esters may be hydrolyzed to produce soaps.
[ترجمه گوگل]در دماهای به اندازه کافی بالا و قلیاییت، استرهای چرب ممکن است برای تولید صابون هیدرولیز شوند
[ترجمه ترگمان]در دماهای بسیار بالا و alkalinity، اسیده ای چرب ممکن است برای تولید صابون hydrolyzed شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Welding rod type: Acidity, alkalinity, cellulose, high - temperature steel and so on many kinds of welding rods.
[ترجمه گوگل]نوع میله جوش: اسیدیته، قلیاییت، سلولز، فولاد با دمای بالا و غیره انواع میله های جوشکاری
[ترجمه ترگمان]نوع جوشکاری: اسیدیته، alkalinity، سلولز، فولاد با درجه حرارت بالا و غیره در بسیاری از انواع میله های جوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The degree of acidity versus alkalinity in the body's environment must be at a stable level.
[ترجمه گوگل]درجه اسیدیته در مقابل قلیایی بودن در محیط بدن باید در حد ثابتی باشد
[ترجمه ترگمان]میزان اسیدیته در مقابل alkalinity در محیط بدن باید در یک سطح ثابت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The article discussed the changing relation between total alkalinity content and titration equivalence point and changed situation of methyl orange in the different PH value color.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی رابطه متغیر بین محتوای قلیایی کل و نقطه هم ارزی تیتراسیون و تغییر وضعیت متیل اورانژ در رنگ های مختلف PH پرداخته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد رابطه متغیر بین کل محتوای alkalinity و نقطه تعادل تیتراسیون و وضعیت تغییر یافته متیل نارنجی در رنگ ارزش PH مختلف بحث و تبادل نظر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a result, soil alkalinity rose and farmland lay barren.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، قلیائیت خاک افزایش یافت و زمین های کشاورزی بایر ماند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه خاک و زمین های کشاورزی بی آب و علف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Several lower alkalinity and small addition concrete expansion agents were prepared with different raw materials.
[ترجمه گوگل]چندین عامل انبساط بتن با قلیائیت کمتر و افزودن کوچک با مواد خام مختلف تهیه شد
[ترجمه ترگمان]تعدادی از عوامل انبساط بتن و کوچک نیز با مواد خام مختلف تهیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Due to high alkalinity, and great output, the traditional way of disposal will cause severe pollution to the waters, aerosphere and soil nearby.
[ترجمه گوگل]به دلیل قلیائیت بالا و خروجی زیاد، روش سنتی دفع باعث آلودگی شدید آب، هوا و خاک اطراف می شود
[ترجمه ترگمان]به خاطر alkalinity بالا و خروجی زیاد، روش سنتی دفع باعث آلودگی شدیدی به آب های اطراف، aerosphere و خاک در همان نزدیکی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The alkalinity of water is a measure of its capacity to neutralize acids.
[ترجمه گوگل]قلیایی بودن آب معیاری برای سنجش ظرفیت آن برای خنثی کردن اسیدها است
[ترجمه ترگمان]سطح آب یک اندازه گیری ظرفیت آن برای خنثی کردن اسیدها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sorts and alkalinity of basic ionic liquids could be designed and adjusted through molecular design.
[ترجمه گوگل]انواع و قلیائیت مایعات یونی پایه را می توان از طریق طراحی مولکولی طراحی و تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]انواع و alkalinity مایعات یونی پایه می تواند با طراحی مولکولی طراحی و تنظیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lake water in Hubie presents weak alkalinity and has a better cushioning effect.
[ترجمه گوگل]آب دریاچه در Hubie خاصیت قلیایی ضعیفی دارد و اثر بالشتکی بهتری دارد
[ترجمه ترگمان]آب دریاچه در Hubie alkalinity ضعیفی را نشان می دهد و اثر cushioning بهتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Zeolite A has been synthesized under lower alkalinity by using both 4A and 5A zeolite as the seed crystal.
[ترجمه گوگل]زئولیت A تحت قلیائیت کمتر با استفاده از زئولیت 4A و 5A به عنوان کریستال بذر سنتز شده است
[ترجمه ترگمان]Zeolite A با استفاده از ۴ A و ۵ A به عنوان بلور بذر سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] خصلت قلیایی
[عمران و معماری] خاصیت قلیایی - حالت قلیایی
[نساجی] قلیاییت - میزان قلیایی بودن
[نفت] قلیایی بودن
[آب و خاک] قلیائیت (حالت قلیایی )

انگلیسی به انگلیسی

• quality of a base, quality of having a ph level higher than 7 (chemistry)

پیشنهاد کاربران

alkalinity ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: قلیائیت
تعریف: ظرفیت کمّی یک محیط آبی برای واکنش با یون های هیدروژن

بپرس