agony aunt

/ˈæɡəni ænt//ˈæɡəni ænt/

(انگلیس - خودمانی) نویسنده ی روزنامه که به نامه های خوانندگان درباره ی مسایل شخصی آنان در روزنامه پاسخ می دهد، مشاورخوانندگان

جمله های نمونه

1. While writing her agony aunt column, she remained busy as a reporter, interviewing figures including Margaret Thatcher.
[ترجمه گوگل]او در حین نوشتن ستون عمه رنجش، به عنوان خبرنگار مشغول مصاحبه با چهره هایی از جمله مارگارت تاچر بود
[ترجمه ترگمان]او در حالی که ستون agony را می نوشت، به عنوان خبرنگار مشغول مصاحبه با اعداد از جمله مارگارت تاچر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Claire Rayner is a novelist, broadcaster and agony aunt.
[ترجمه سارا] خاله زنکی
|
[ترجمه گوگل]کلر راینر یک رمان نویس، پخش کننده و خاله عذاب آور است
[ترجمه ترگمان] کلر Rayner یه رمان نویس، خاله و agony
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He hated playing agony aunt but he couldn't afford to have Hirschfeldt falling to pieces.
[ترجمه گوگل]او از بازی خاله عذاب‌آور متنفر بود، اما نمی‌توانست هیرشفلد را تکه تکه کند
[ترجمه ترگمان]از بازی کردن عمه جان نفرت داشت، اما نمی توانست از عهده این کار بربیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Being agony aunt was tricky and probably quite beyond her.
[ترجمه گوگل]عمه عذاب آور بودن سخت و احتمالاً فراتر از او بود
[ترجمه ترگمان]خاله جان آزار دهنده بود و احتمالا خیلی هم فراتر از او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So writes relationship psychologist and "agony aunt" Susan Quilliam in an essay published in the latest edition of the Journal of Family Planning and Reproductive Health Care.
[ترجمه گوگل]سوزان کویلیام، روانشناس روابط و "خاله عذاب" در مقاله ای که در آخرین نسخه مجله برنامه ریزی خانواده و مراقبت از سلامت باروری منتشر شده است، می نویسد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک روانشناس رابطه می نویسد و \"خاله جان\" \" در مقاله ای که در آخرین ویرایش مجله برنامه ریزی خانوادگی و مراقبت های بهداشت باروری منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As an agony aunt, I am used to people telling me that their jobs are meaningless.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک عمه عذاب آور عادت دارم که مردم به من بگویند شغلشان بی معنی است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک عمه جان، من عادت دارم مردم به من بگویند که کار آن ها بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am still friends with my ex-husband who takes it on himself to be my personal agony aunt.
[ترجمه گوگل]من هنوز با شوهر سابقم دوست هستم که خود را عمه عذاب شخصی من می داند
[ترجمه ترگمان]من هنوز با شوهر سابقم که اون رو به عنوان عمه جان آزار میده دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then he sat down and typed a letter to every agony aunt he had ever heard of.
[ترجمه گوگل]سپس نشست و برای هر عمه ای که تا به حال نامش را شنیده بود، نامه ای تایپ کرد
[ترجمه ترگمان]بعد نشست و نامه ای را که عمه جان تا به حال شنیده بود، تایپ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In fact they would be just as likely to turn to the agony aunt pages of a magazine.
[ترجمه گوگل]در واقع به همان اندازه احتمال دارد که به صفحات عمه عذاب یک مجله مراجعه کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع، آن ها هم به احتمال زیاد به عمه جان کندن مجله نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This reading passage is made up of two letters written to an agony aunt of a teenage magazine.
[ترجمه گوگل]این قطعه خواندنی از دو نامه تشکیل شده است که به عمه ای دردناک از یک مجله نوجوان نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]این راهرو قرائت دو نامه است که به عمه جان یک مجله teenage نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This reading passage is made up of two letters an agony aunt of a teenage magazine.
[ترجمه گوگل]این قسمت خواندنی از دو نامه یک عمه دردناک یک مجله نوجوان تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این قطعه خواندن یکی از دو نامه است که عمه جان در حال احتضار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The study also found that within each group there are usually clearly defined roles such as the agony aunt, the homemaker, the career girl, the socialiteand the quiet one.
[ترجمه گوگل]این مطالعه همچنین نشان داد که در هر گروه معمولاً نقش‌هایی به وضوح مشخص شده است مانند خاله عذاب‌آور، خانه‌دار، دختر شغلی، اجتماعی و ساکت
[ترجمه ترگمان]این مطالعه همچنین نشان داد که در هر گروه، معمولا نقش های مشخصی مثل عمه جان، زن خانه دار، دختر کاری، و socialiteand به وضوح مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (british) advice column, regular advice feature (in a newspaper, magazine etc.)
an agony aunt is someone who writes a column in a newspaper or magazine in which they reply to readers who have written to them for advice on their personal problems.

پیشنهاد کاربران

مشاور خانواده
تمام معنی هایی که نوشتن تحت اللفظی هستن
To be an agony aunt or uncle
به معنی سنگ صبورربودن هست اگه خانوم باشه aunt اگه آقا باشه uncle
فقط یک نفر درست گفته بودن🙄
سنگ صبور

بپرس