after hours


خارج از ساعات اداری (یا مدرسه و مطب و غیره)، اضافه بر ساعت کار، باز (حتی پس از ساعات اداری)، بعد از ساعات اداری، وابسته به این ساعات

جمله های نمونه

1. an after-hours clinic
درمانگاهی که بعد از ساعات اداری نیز باز است.

2. After hours of questioning, the prisoner coughed up and admitted that he had stolen the jewels.
[ترجمه گوگل]پس از ساعت ها بازجویی، زندانی سرفه کرد و اعتراف کرد که جواهرات را دزدیده است
[ترجمه ترگمان]پس از ساعت ها سوال، متهم سرفه کرد و اعتراف کرد که جواهرات را دزدیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I obtained a visa after hours of waiting at the embassy.
[ترجمه گوگل]بعد از ساعت ها انتظار در سفارت ویزا گرفتم
[ترجمه ترگمان]من پس از ساعت ها انتظار در سفارت ویزا گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A desperate tiredness set in after hours of anxious waiting.
[ترجمه گوگل]خستگی مأیوس کننده پس از ساعت ها انتظار مضطرب به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]پس از چند ساعت انتظار، خستگی ناشی از ناامیدی به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After hours of questioning by police, she made a full confession.
[ترجمه گوگل]پس از ساعت ها بازجویی توسط پلیس، او اعترافات کامل خود را کرد
[ترجمه ترگمان]پس از ساعت ها سوال کردن با پلیس، او اعتراف کامل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After hours of questioning, the suspect confessed.
[ترجمه گوگل]مظنون پس از ساعت ها بازجویی اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]این مظنون پس از ساعت ها بازجویی اعتراف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After hours of digging, we began to slacken up a little.
[ترجمه گوگل]پس از ساعت‌ها حفاری، کمی سست شدیم
[ترجمه ترگمان]پس از ساعت ها کندن، شروع به سست شدن کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After hours of grilling he opened up.
[ترجمه گوگل]بعد از ساعت ها کباب کردن، در را باز کرد
[ترجمه ترگمان]پس از چند ساعت کباب کردن باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After hours of discussion, the committee let through his report.
[ترجمه گوگل]پس از ساعت ها بحث و گفتگو، کمیته گزارش او را ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]پس از ساعت ها بحث، کمیته از گزارش خود خبر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After hours of fierce negotiations, the president gained/got/had the upper hand.
[ترجمه گوگل]پس از ساعت ها مذاکره شدید، رئیس جمهور دست بالا را به دست آورد/به دست آورد/در اختیار داشت
[ترجمه ترگمان]پس از ساعت ها مذاکرات سخت، رئیس جمهور دست بالاتر را گرفت \/ بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After hours of fierce fighting, rebels broke through and captured the capital.
[ترجمه گوگل]پس از ساعت‌ها درگیری شدید، شورشیان نفوذ کردند و پایتخت را تصرف کردند
[ترجمه ترگمان]پس از ساعت ها جنگ سخت، شورشیان از میان آن ها عبور کردند و پایتخت را تصرف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Staff must stay behind after hours to catch up on their work.
[ترجمه گوگل]کارکنان باید بعد از ساعت کاری عقب بمانند تا به کارهای خود برسند
[ترجمه ترگمان]کارکنان باید بعد از ساعت ها در پشت سر کار خود بمانند تا بتوانند کار خود را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I often do some of my own work after hours.
[ترجمه گوگل]من اغلب بعضی از کارهای خودم را بعد از ساعت کاری انجام می دهم
[ترجمه ترگمان]من اغلب کاره ای خودم را بعد از ساعت ها انجام می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After hours of talks the government and the union have reached an agreement.
[ترجمه گوگل]پس از ساعت ها مذاکره، دولت و اتحادیه به توافق رسیدند
[ترجمه ترگمان]پس از ساعت ها گفتگو، دولت و اتحادیه به توافق رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They reached a verdict after hours of deliberation.
[ترجمه گوگل]آنها پس از ساعت ها بحث و بررسی به رأی رسیدند
[ترجمه ترگمان]پس از ساعت مشورت به رای دادگاه رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• after work time; after school time

پیشنهاد کاربران

اضافه کاری
بعد از ساعت کاری، بعد از مدرسه، خلوت گاه، پاتق
برای توصیف کارهای بعد از ساعت مقرر کاری یا تحصیلی به کار می ره
after the usual hours of work
after the time a company or organization usually closes for the day
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/after-hours
آخرشب
شبانه روزی، مانند درمانگاه

بپرس