adulterate

/əˈdəltəˌret//əˈdʌltəreɪt/

معنی: زنازاده، جازن، قلابی، حرامزاده، مغشوش کردن، چیز تقلبی ساختن
معانی دیگر: اضافه کردن (مواد ارزان تر یا نامرغوب یا مضر به مواد خوراکی)، بد افزایی کردن، در تولید تقلب کردن، چیز تقلبی ساختن مثل ریختن اب در شیر

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: adulterates, adulterating, adulterated
• : تعریف: to make worse or impure by adding unnecessary or inferior ingredients.
مترادف: alloy, contaminate, taint
متضاد: purify, refine
مشابه: corrupt, cut, defile, deteriorate, doctor, impair, pollute, spoil, tamper with, thin out, water down

- When buying herbal medicines, one should makes sure that they have not been adulterated.
[ترجمه گوگل] هنگام خرید داروهای گیاهی باید از تقلبی نبودن آنها اطمینان حاصل کرد
[ترجمه ترگمان] زمانی که داروهای گیاهی خریداری می کنید باید مطمئن شوید که تقلبی نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
مشتقات: adulterated (adj.), adulterator (n.)
(1) تعریف: impure or inferior because of added ingredients.
مترادف: alloyed, contaminated, impure, tainted
متضاد: pure
مشابه: corrupted, inferior, polluted, spoiled

(2) تعریف: sexually unfaithful to one's spouse, or tainted by unfaithfulness; adulterous.
مترادف: adulterous, unfaithful
متضاد: faithful

جمله های نمونه

1. to adulterate milk
آب در شیر کردن

2. There were complaints that the beer had been adulterated with water.
[ترجمه گوگل]شکایت هایی وجود داشت که آبجو با آب تقلب شده است
[ترجمه ترگمان]شکایتی وجود داشت که آبجو به آب بدل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The water supply had been adulterated with chemicals from the soil.
[ترجمه محمد داودي] منبع آب با مواد شیمیایی موجود در خاک آلوده شده بود
|
[ترجمه گوگل]منبع آب با مواد شیمیایی از خاک تقلب شده بود
[ترجمه ترگمان]تامین آب با مواد شیمیایی خاک آلوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The food had been adulterated to increase its weight.
[ترجمه گوگل]این غذا برای افزایش وزن تقلبی شده بود
[ترجمه ترگمان]این غذا برای افزایش وزن خود تقلبی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Try not to adulterate such healthy basics with too rich a dressing.
[ترجمه گوگل]سعی کنید چنین اصول سالمی را با یک پانسمان بسیار غنی تقلب نکنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید این اصول اولیه سالم را با لباس پوشیدن زیاد نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cure and regulate pain in menses caused by adulterate some kind of enzyme in blood.
[ترجمه گوگل]درمان و تنظیم درد قاعدگی ناشی از تقلب نوعی آنزیم خون
[ترجمه ترگمان]درمان و تنظیم درد در menses ناشی از adulterate نوعی آنزیم در خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They have to adulterate a Chinese sentence with words taken from English or Malay.
[ترجمه گوگل]آنها باید یک جمله چینی را با کلمات برگرفته از انگلیسی یا مالایی تقلب کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبورند یک جمله چینی را با کلماتی از زبان انگلیسی یا مالزیایی به زبان آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Consumers adulterate the milk, there will be abdominal pain, diarrhea and so on.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان شیر را تقلب می کنند، درد شکم، اسهال و غیره وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان شیر را مصرف می کنند، درد شکمی، اسهال و غیره وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Adulterate milk with water.
[ترجمه گوگل]شیر را با آب تقلب کنید
[ترجمه ترگمان]شیر را با آب مخلوط می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Because Liu Mou always insists he or she being a regular brand the manufacturing mattress, so these adulterate a name plate product actually is how make into, adopted which materials?
[ترجمه گوگل]از آنجا که لیو مو همیشه اصرار دارد که او یک برند معمولی تشک تولیدی است، بنابراین اینها یک محصول پلاک نام را تحریف می کنند در واقع چگونه ساخته می شوند، کدام مواد را اتخاذ می کنند؟
[ترجمه ترگمان]چرا که لیو Mou همیشه اصرار دارد که او یک برند تولید کننده معمولی است، بنابراین این adulterate یک محصول بشقاب است که در واقع چگونه به آن تبدیل می شود، که مواد مورد استفاده قرار می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. OBJECTIVE To report the breakage of protein and ammo acid in adulterate pangolin.
[ترجمه گوگل]هدف گزارش شکستن پروتئین و اسید مهمات در پانگولین تقلبی
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای گزارش شکستگی پروتیین و ammo در adulterate pangolin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Years ago a friend of mine told me. True love can't adulterate others.
[ترجمه گوگل]سالها پیش یکی از دوستانم به من گفت عشق واقعی نمی تواند دیگران را تقلب کند
[ترجمه ترگمان]سال ها پیش یکی از دوستانم به من گفت عشق واقعی نمی تواند به دیگران دروغ بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Coal mining enterprises and coal trading enterprises may not adulterate coal andcoalquality coal.
[ترجمه گوگل]شرکت های معدن زغال سنگ و شرکت های تجارت زغال سنگ ممکن است زغال سنگ و زغال سنگ با کیفیت را تقلب کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت های معدن کاری زغال سنگ و شرکت های تجاری زغال سنگ ممکن است ذغال سنگ andcoalquality ذغال سنگ نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fairly blacker than poisonous milk: Ton of French chalk adulterate Cheng directly eating flour!
[ترجمه گوگل]نسبتاً سیاه تر از شیر سمی: یک تن گچ فرانسوی، چنگ را مستقیماً در حال خوردن آرد تقلب می کند!
[ترجمه ترگمان]کمی سیاه تر از شیر سمی: تن گچ فرانسوی adulterate چنگ، به طور مستقیم آرد می خورد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زنازاده (صفت)
adulterate

جازن (صفت)
adulterate

قلابی (صفت)
false, adulterate, sham, bogus, hamate, spurious, simulated, quackish

حرامزاده (صفت)
adulterate, spurious, bastard, illegitimate, unfathered, base-born

مغشوش کردن (فعل)
confuse, adulterate, rile, flummox, mix up, unsettle, disorder, disarrange

چیز تقلبی ساختن (فعل)
adulterate

انگلیسی به انگلیسی

• corrupt, make inferior; water down milk or other liquids
if you adulterate drink or food, you weaken or contaminate it by adding something to it.

پیشنهاد کاربران

در حالت فعل:
آلودن، آغشتن، با چیزِ پست تر آمیختن؛ تقلب کردن در ( اجناس، اغذیه ) ؛ آب قاطیِ . . . کردن
در حالت صفت:
1. تقلبی، ناسره، آلوده، آغشته ( اجناس )
2. زناکار، زانی ( همسر ) ؛ زنازاده، حرامزاده، نامشروع ( کودک )
کم کردن از کیفیت غذا یا نوشیدنی با اضافه کردن آب یا چیز دیگری
به قول خودمون: آب بستن

بپرس