adulterant

/əˈdʌltərənt//əˈdʌltərənt/

معنی: مایه تقلب و فساد، پست تر کننده، استحاله دهنده، متقلب، چیز تقلبی
معانی دیگر: مواد تقلبی اضافه شده به خوراک و آشامیدنی، بد افزوده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something that, when added to a substance, makes the substance impure or inferior.
مشابه: alloy, taint
صفت ( adjective )
• : تعریف: acting as an adulterant; adulterating.

جمله های نمونه

1. OBJECTIVE:To identify a new adulterant of Buddleja officinalis and compare it with the Buddieja officinalis Maxim.
[ترجمه گوگل]هدف: شناسایی یک تقلب جدید از Buddleja officinalis و مقایسه آن با Buddieja officinalis Maxim
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: شناسایی مجموعه جدیدی از Buddleja officinalis و مقایسه آن با the officinalis Maxim
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To identify a new adulterant of Buddleja officinalis and compare it with the Buddleja officinalis Maxim.
[ترجمه گوگل]برای شناسایی یک تقلب جدید از Buddleja officinalis و مقایسه آن با Buddleja officinalis Maxim
[ترجمه ترگمان]با این که با ماکزیم آشنا شده بودم، این موضوع را با ماکزیم در میان می گذاشتم و با ماکزیم مقایسه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The characteristic peaks of appropriate adulterant, were identified accordingly.
[ترجمه گوگل]بر این اساس پیک های مشخصه تقلب مناسب شناسایی شدند
[ترجمه ترگمان]پس از آن، نقاط اوج مشخصه adulterant مناسب شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. METHODS species of Sanguisorbae and a adulterant were analysed by molecule biological technique random amplified polymorphic DNA(RAPD)and HPLC fingerprinting technique respectively.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: گونه‌های Sanguisorbae و یک جعلی به‌ترتیب با تکنیک مولکولی بیولوژیکی تکثیر شده تصادفی DNA پلی‌مورفیک (RAPD) و روش انگشت نگاری HPLC مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش های of و a به ترتیب با روش زیستی مولکولی به ترتیب \" پلی مورفیک (پلی مورفیک)و تکنیک انگشت نگاری [ fingerprinting ] آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The article reports the identification of Plastrum Testudinis and its adulterant by ratio diagrammatic method.
[ترجمه گوگل]مقاله شناسایی Plastrum Testudinis و تقلب آن را به روش نموداری نسبت گزارش می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله شناسایی of Testudinis و adulterant آن را با روش diagrammatic گزارش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If so, continue acetone boils until acetone until it decants clear without adulterant precipitating with the addition of water.
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، استون به جوشیدن ادامه دهید تا استون تا زمانی که بدون رسوب با اضافه کردن آب، شفاف شود
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را انجام دهید، استون تا زمانی که استون به طور کامل بدون adulterant که با اضافه کردن آب، تخلیه شود، به کار خود ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. CONLUSION:The main characteristics can be used of differentiate Kushen from its adulterant. Ciguogancao doesn't include matrine and sophoridine. They can't be confused.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: از ویژگی‌های اصلی می‌توان برای متمایز کردن کوشن از تقلب آن استفاده کرد سیگوگانکائو ماترین و سوفوریدین را شامل نمی شود آنها را نمی توان گیج کرد
[ترجمه ترگمان]CONLUSION: ویژگی های اصلی را می توان برای متمایز ساختن Kushen از adulterant استفاده کرد Ciguogancao شامل matrine و sophoridine نمی شود آن ها نمی توانند گیج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Therefore, amylase isozyme electrophoresis can be used to detect the quality of honey and adulterant.
[ترجمه گوگل]بنابراین می توان از الکتروفورز ایزوآنزیم آمیلاز برای تشخیص کیفیت عسل و تقلب استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، می توان از الکتروفورز ژل amylase برای تشخیص کیفیت عسل و adulterant استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The utility model can complete threshing, cleaning and conveying operation at one time; the adulterant outlet with a special structure improves cleaning effect and cleaning efficiency.
[ترجمه گوگل]مدل ابزار می تواند عملیات خرمنکوبی، تمیز کردن و انتقال را در یک زمان کامل کند خروجی تقلبی با ساختاری خاص، اثر تمیز کنندگی و راندمان تمیز کردن را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی می تواند threshing را کامل کند، عملیات تمیز کردن و انتقال را در یک زمان انجام دهد؛ خروجی adulterant با یک ساختار خاص، اثر تمیز کردن و کارآیی تمیز کردن را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective:To study the identification of Herba Hyperici Japonici and its adulterant.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه شناسایی Herba Hyperici Japonici و عامل تقلبی آن
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه شناسایی of Hyperici و adulterant آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. OBJECTIVE To compare and identify Zaocys dhumnades and its adulterant Elaphe dione.
[ترجمه گوگل]هدف مقایسه و شناسایی Zaocys dhumnades و Elaphe dione تقلبی آن
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مقایسه و شناسایی Zaocys dhumnades و adulterant Elaphe its
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study the identification of Radix Puerariae thomson ii and its adulterant Radix Puerariae edulis.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه شناسایی ریشه تامسون ii Puerariae و Radix Puerariae edulis جعلی آن
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه شناسایی of تامسون دوم و adulterant Radix its edulis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مایه تقلب و فساد (اسم)
adulterant

پست تر کننده (اسم)
adulterant

استحاله دهنده (اسم)
adulterant

متقلب (صفت)
adulterant, dishonest, fraudulent, trickish, tricky

چیز تقلبی (صفت)
adulterant, fraudulent, fraudful

انگلیسی به انگلیسی

• substance that corrupts, substance that makes impure
making inferior, corrupting, making impure

پیشنهاد کاربران

بپرس