admired

/ædˈmaɪr//ədˈmaɪə/

(verb transitive) پسند کردن، تحسین کردن، حظ کردن، مورد شگفت قراردادن، درشگفت شدن، تعجب کردن، متحیر کردن، متعجب ساختن

جمله های نمونه

1. everyone admired her personal attainments
همه فضایل فردی او را ستودند.

2. everyone admired her skill in diagnostics
همه چیره دستی او را در تشخیص بیماری ها تحسین کردند.

3. everyone admired her virtues
همه ی محسنات او را تحسین می کردند.

4. everyone admired the soldiers' courage
همه دلاوری سربازان را ستودند.

5. they admired the virile young wrestler
آنها آن کشتی گیر جوان و نیرومند را مورد تحسین قرار دادند.

6. we admired the soldiers' daring
ما تهور سربازان را مورد تحسین قرار دادیم.

7. we admired the view before the night swallowed it
ما آن منظره را پیش از آنکه شب آن را در کام خود فرو برد تحسین کردیم.

8. we admired the workmanship of esfahan handicrafts
ما ساخت خوب کارهای دستی اصفهان را مورد تحسین قرار دادیم.

9. he acted so simply and so wisely that everyone admired him
او آنقدر با سادگی و عقل عمل کرد که همه او را تحسین کردند.

10. They admired the rugged beauty of the coastline.
[ترجمه گوگل]آنها زیبایی ناهموار خط ساحلی را تحسین می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها زیبایی زمخت خط ساحلی را تحسین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I admired the general who was a master of strategy.
[ترجمه گوگل]ژنرالی را که استاد استراتژی بود تحسین می کردم
[ترجمه ترگمان]من ژنرال را تحسین می کردم که استاد استراتژی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They all admired him for his diplomatic skills.
[ترجمه گوگل]همه او را به خاطر مهارت های دیپلماتیکش تحسین می کردند
[ترجمه ترگمان]همه او را به خاطر skills دیپلماتیک تحسین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new building has been very much admired.
[ترجمه گوگل]ساختمان جدید بسیار مورد تحسین قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید بسیار مورد تحسین قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The daring exploits of the parachutists were much admired.
[ترجمه گوگل]اقدامات جسورانه چتربازان بسیار مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کاره ای شجاعانه ای که انجام داده بود بسیار مورد تحسین و ستایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I admired her all the more for allowing them to ridicule her and never striking back.
[ترجمه گوگل]من او را بیشتر تحسین می کردم که به آنها اجازه می داد او را مسخره کنند و هرگز پاسخی ندادند
[ترجمه ترگمان]من او را بیش از این تحسین می کردم که اجازه می دادند او را مسخره کنند و دیگر striking
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He admired the city's wide streets.
[ترجمه گوگل]او خیابان های عریض شهر را تحسین می کرد
[ترجمه ترگمان]خیابان های پهن شهر را تحسین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• esteemed, honored; looked up to; adored

پیشنهاد کاربران

ستایش شده
تحسین برانگیز
مورد احترام
تحسین شده

بپرس