adam

/ˈædəm//ˈædəm/

معنی: آدم، ادم ابولبشر
معانی دیگر: (منسوب به سبک مبل سازی و معماری برادران انگلیسی آدام در قرن هیجدهم) دارای خطوط و دیواره های مستقیم و مزین به گل و بوته، آدم ابوالبشر، حضرت آدم، اسم خاص مذکر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Adamic (adj.), Adamite (n.)
• : تعریف: according to the Old Testament, the name of the first man, created by God from dust, and the progenitor of the human race.

جمله های نمونه

1. Adam raised the issue of multimedia applications and much useful discussion ensued.
[ترجمه گوگل]آدام موضوع برنامه های کاربردی چند رسانه ای را مطرح کرد و بحث های مفید زیادی در جریان بود
[ترجمه ترگمان]ادم مساله کاربردهای چند رسانه ای را مطرح کرد و بحث بسیار مفیدی در این زمینه درگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the Bible it says that Adam begat Cain and Abel.
[ترجمه گوگل]در کتاب مقدس آمده است که آدم قابیل و هابیل را به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان]در انجیل آمده است که آدام begat کین و آبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Adam whistled happily on his way to work.
[ترجمه گوگل]آدام در راه رفتن به محل کارش با خوشحالی سوت زد
[ترجمه ترگمان]ادم با خوشحالی سوتی زد تا کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Adam sought guidance from the Almighty.
[ترجمه گوگل]آدم از خدای متعال هدایت طلبید
[ترجمه ترگمان]ادم به دنبال راهنمایی از جانب خدای متعال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Adam Smith was an exponent of free trade.
[ترجمه گوگل]آدام اسمیت یکی از نمایندگان تجارت آزاد بود
[ترجمه ترگمان]آدام اسمیت توان تجارت آزاد را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the Bible it says that Adam and Eve were the first human beings.
[ترجمه گوگل]در کتاب مقدس آمده است که آدم و حوا اولین انسانها بودند
[ترجمه ترگمان]در انجیل آمده است که آدام و حوا اولین انسان ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lewis was annoyed that Adam did not show enough respect and deference to him.
[ترجمه گوگل]لوئیس از این که آدام احترام و احترام کافی به او قائل نشد آزرده شد
[ترجمه ترگمان]لو یس ناراحت بود که آدم به اندازه کافی به او احترام نمی گذارد و به او احترام می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Adam enquired politely whether they had enjoyed the show.
[ترجمه گوگل]آدام مودبانه پرسید که آیا از نمایش لذت برده اند یا خیر
[ترجمه ترگمان]ادم با ادب پرسید که آیا از نمایش لذت برده اند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Adam and Eve dwelt in paradise.
[ترجمه گوگل]آدم و حوا در بهشت ​​ساکن شدند
[ترجمه ترگمان]ادم و ای و در بهشت زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Devil tempted Adam and Eve.
[ترجمه درُست] شیطان آدم و حوا را وسوسه کرد
|
[ترجمه گوگل]شیطان آدم و حوا را وسوسه کرد
[ترجمه ترگمان]شیطان آدم و حوا را وسوسه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Adam took his GCSEs last year.
[ترجمه گوگل]آدام سال گذشته GCSE خود را گرفت
[ترجمه ترگمان] آدام \"پارسال\" GCSEs \"رو گرفت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Adam doesn't spend enough time on his studies.
[ترجمه گوگل]آدام وقت کافی را برای مطالعه خود صرف نمی کند
[ترجمه ترگمان]ادم زمان کافی را صرف مطالعات خود نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My name's Adam Carver. Here's my card.
[ترجمه گوگل]اسم من آدام کارور است اینجا کارت منه
[ترجمه ترگمان]اسم من \"آدام کارور\" - ه این کارت منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Adam led with his left and punched his opponent on the jaw.
[ترجمه گوگل]آدم با چپ خود رهبری کرد و با مشت به فک حریفش زد
[ترجمه ترگمان]ادم با دست چپ او را هدایت کرد و با مشت به چانه اش ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

آدم (اسم)
adam, man, person, one, fellow, bloke, cove, gink, homo

ادم ابوالبشر (اسم)
adam

انگلیسی به انگلیسی

• first man and the husband of eve (biblical); male first name
if you say that you don't know someone from adam or wouldn't know them from adam, you mean that you do not know them at all; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

the old Adam
نفس امّاره
not know somebody from Adam
به جا نیاوردن، نشناختن ( مجازی )
این عبارت، کوتاه شدۀ Active Directory Application Modeیک پروتکل سبک دسترسی به دایرکتوری ( LDAP ) است که برای ساخت برنامه های کاربردی مبتنی بر دایرکتوری استفاده می شود.
《 پارسی را پاس بِداریم》
adam
واژه ای ایرانی - اُروپایی - اِبری ( عِبری ) - اَرَبی ( عَرَبی )
a - dam
a = پیش وَند : آمَده
dam = ground , earth
پارسی : دَر واژه یِ مَردُم : مَر - دُم
...
[مشاهده متن کامل]

مَر = نو ، بِسیار ؛ دُم = تُخم ، هَسته که دَر زَمین می کارَند:
دُم < تُم < تُخم ؛ ☆دُم را نَبایَد به جایِ دُنب ( دُنبال ، دُنباله ، دُنبه ) به کار بُرد !
dam به شِکل هایِ دیگُر دَر زَبان هایِ گوناگون :
آلمانی : Dame = بانو
فَرانسَوی : madam : ma - dam = بانویِ مَن
ایتالیایی : madona : ma - dona = بانویِ مَن
بانو یا خانُم یا زَن نِشانه وَ نَمادِ زَمین و زایِش اَست همان گونه که دَر زَمینِ کِشت وَ فَراوَری می کُنَند dam , dona , Dame , را هَم اَز آن ساخته اَند. دَر پارسی دانه را ساخته اَند چون بَزری ( بَذری ) ست که دَر اَرد یا زَمین یا خاک می کارَند . پیشینیان بَرایِ نام گُزاری اَز پَرهام ( طَبیعَت ) بَهره می بُردَند ، بَرایِ دَرک وَ دَریافتِ واژه ها بایَد به گُزَشته سِپار ( سَفَر ) کَرد وَ با اَندیشه یِ آن زَمان واژه ها را پِیمید ( فَهمید ) .
اِنگلیسی : down = پایین ، زیر ، فُرو ، دون : چون زَمین نِسبَت به آسِمان زیر وَ پایین اَست.
اَرَبی : دُنیا = زَمین ، گیتی ( نُخُست چون پایین اَست سِپَس چون مادّه تَباه وَ فاسِد شُدَنی اَست دُنیا را نیز به آن هَمانِش ( تَشبیه ) کَرده اَند.
اَرَبی : دون : دیسِ دیگر = پایین ، زیر
رودِ دانوب به آلمانی Donau ( دُناو ) = دُنیا آب ، دون آب ، دُم آب ، دُن آب ، دان آب
آدَم : به زَمین آمَده ، به پایین / زیر / فُرو آمَده

کنایه از روز ازل

بپرس