ad valorem


(لاتین - مالیات و عوارض و غیره) برحسب ارزش، برحسب قیمت، ازروی بها، به نسبت قیمت، از روی قیمت، به نسبت قیمت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of various taxes or customs duties, levied in proportion to the value of goods.

جمله های نمونه

1. Ad valorem duty or ad valorem tax.
[ترجمه گوگل]وظیفه ارزشی یا مالیات بر ارزش
[ترجمه ترگمان]نمایندگی مجاز (Ad)یا مالیات بر روی آگهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In an ad valorem tax, the government collects a fixed proportion of every product produced, rendering a lower marginal return captured by the producer.
[ترجمه گوگل]در یک مالیات ارزشی، دولت نسبت ثابتی از هر محصول تولید شده را جمع‌آوری می‌کند و بازده حاشیه‌ای کمتری را به دست تولیدکننده می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در یک تبلیغ valorem، دولت نسبت ثابتی از هر محصول تولید شده را جمع آوری می کند و بازده حاشیه ای پایین تر را توسط تولید کننده به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Types of tariff include ad valorem specific, variable, or compound.
[ترجمه گوگل]انواع تعرفه ها عبارتند از ارزش ویژه، متغیر یا مرکب
[ترجمه ترگمان]انواع تعرفه شامل ad خاص، متغیر یا مرکب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ad valorem duties are levied on the basis of the product's value.
[ترجمه گوگل]عوارض ارزشی بر اساس ارزش محصول اخذ می شود
[ترجمه ترگمان]عوارض نمایندگی مجاز (Ad)بر مبنای ارزش محصول اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If government imposes Ad Valorem tax on firms, it will drive these two firms to move back to the original location. That will improve market efficiency and promote social welfare to the maximization.
[ترجمه گوگل]اگر دولت مالیات Ad Valorem را بر شرکت ها اعمال کند، این دو شرکت را به بازگشت به محل اصلی سوق می دهد که کارایی بازار را بهبود می بخشد و رفاه اجتماعی را به حداکثر می رساند
[ترجمه ترگمان]اگر دولت مالیات نمایندگی مجاز (Ad)را بر شرکت ها تحمیل کند، این دو شرکت را وادار به بازگشت به محل اصلی خواهد کرد این امر بهره وری بازار را بهبود بخشیده و رفاه اجتماعی را به حداکثر می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ad valorem tariffs are levied as a proportion of the value of the imported good.
[ترجمه گوگل]تعرفه های ارزشی به عنوان نسبتی از ارزش کالای وارداتی وضع می شود
[ترجمه ترگمان]تعرفه نمایندگی مجاز (Ad)به عنوان بخشی از ارزش کالای وارداتی وصول می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An ad valorem tax is a tax based on the value of real estate or personal property.
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارزش افزوده مالیاتی است که بر اساس ارزش املاک یا اموال شخصی است
[ترجمه ترگمان]یک مالیات بر پایه آگهی مالیات بر ارزش املاک و مستغلات و املاک شخصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ad valorem duties are important to those importing goods into the United States of America because the amount of duty owed is often based on the value of the imported commodity.
[ترجمه گوگل]عوارض ارزشی برای کسانی که کالاها را به ایالات متحده وارد می کنند مهم است، زیرا مقدار عوارض بدهی اغلب بر اساس ارزش کالای وارداتی است
[ترجمه ترگمان]وظایف نمایندگی مجاز (Ad)برای کسانی که کالا را به آمریکا وارد می کنند مهم هستند چرا که مقدار عوارض گمرکی اغلب براساس ارزش کالاهای وارداتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The proposed property tax is an ad valorem tax that would impose a uniform rate on an assessed value of land and building combined.
[ترجمه گوگل]مالیات بر دارایی پیشنهادی یک مالیات ارزشی است که نرخ یکسانی را بر ارزش تخمینی زمین و ساختمان در مجموع اعمال می کند
[ترجمه ترگمان]مالیات بر دارایی پیشنهادی یک مالیات بر پایه مالیات است که نرخ یکنواختی را بر ارزش ارزیابی شده زمین و ساختمان ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The goods were taxed ad valorem.
[ترجمه گوگل]کالاها به صورت ارزشی مشمول مالیات می شدند
[ترجمه ترگمان]کالاها بر روی valorem مالیات بسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. VAT is an ad valorem tax.
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارزش افزوده یک مالیات ارزشی است
[ترجمه ترگمان]مالیات بر ارزش افزوده یک مالیات بر فروش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. System prepared for computer assisted for an ad valorem property tax.
[ترجمه گوگل]سیستم برای مالیات بر دارایی ارزشی با کمک رایانه آماده شده است
[ترجمه ترگمان]سیستم تهیه شده برای کامپیوتر به کمک کامپیوتر به پرداخت مالیات بر املاک کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both ad valorem taxes and specific duty are regular means of the levy of commodity tax.
[ترجمه گوگل]هم مالیات بر ارزش و هم عوارض خاص ابزارهای معمولی برای اخذ مالیات بر کالا هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو مالیات valorem و عوارض خاص به معنای وصول مالیات بر مالیات کالا می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Client in succession ate a few cake, ad valorem paid cash.
[ترجمه گوگل]مشتری پشت سر هم چند کیک خورد و به صورت ارزشی پول نقد پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]مشتری در جانشینی چند تکه کیک خورد، اما valorem پول نقد پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] بر حسب ارزش، بر مبنی ارزش، (مالیات) بر اساس ارزش

انگلیسی به انگلیسی

• according to the worth of

پیشنهاد کاربران

از روی قیمت، به نسبتِ بها
مالیات بر ارزش، مالیات بر قیمت

بپرس