across the country

جمله های نمونه

1. Her renown spread across the country.
[ترجمه گوگل]شهرت او در سراسر کشور گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]شهرت او در سراسر کشور گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The news sparked a wave of euphoria across the country.
[ترجمه گوگل]این خبر موجی از سرخوشی را در سراسر کشور برانگیخت
[ترجمه ترگمان]این خبر باعث ایجاد موجی از خوشحالی در سراسر کشور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The local media reported rioting across the country.
[ترجمه گوگل]رسانه های محلی از وقوع شورش در سراسر کشور خبر دادند
[ترجمه ترگمان]رسانه های محلی در مورد شورش در سراسر کشور گزارش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The truck conveyed machinery across the country.
[ترجمه گوگل]این کامیون ماشین آلات را به سراسر کشور منتقل می کرد
[ترجمه ترگمان]کامیون ماشین آلات را به سراسر کشور انتقال داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Expertise in this field is very thinly spread across the country.
[ترجمه گوگل]تخصص در این زمینه در سراسر کشور بسیار ناچیز است
[ترجمه ترگمان]تخصص در این زمینه بسیار کم در سراسر کشور پخش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Growth has not been uniform across the country.
[ترجمه گوگل]رشد در سراسر کشور یکنواخت نبوده است
[ترجمه ترگمان]رشد در سراسر کشور یک سان نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nuclear weapons plants across the country are heavily contaminated with toxic wastes.
[ترجمه گوگل]نیروگاه های تسلیحات هسته ای در سراسر کشور به شدت با زباله های سمی آلوده شده اند
[ترجمه ترگمان]نیروگاه های هسته ای در سراسر کشور به شدت آلوده به ضایعات سمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Police forces across the country are pooling resources in order to solve this crime.
[ترجمه گوگل]نیروهای پلیس در سراسر کشور در حال تجمیع منابع برای حل این جنایت هستند
[ترجمه ترگمان]نیروهای پلیس در سراسر کشور از منابع تجمع استفاده می کنند تا این جرم را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's impossible to apply the same academic standards across the country.
[ترجمه گوگل]اعمال استانداردهای دانشگاهی یکسان در سراسر کشور غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]اجرای یک سان استانداردهای دانشگاهی در سراسر کشور ممکن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her center is typical of many across the country — a non-profit organization that cares for about 50 children.
[ترجمه گوگل]مرکز او برای بسیاری در سراسر کشور است - یک سازمان غیرانتفاعی که از حدود 50 کودک مراقبت می کند
[ترجمه ترگمان]مرکز او در بسیاری از کشورها معمول است - یک سازمان غیر انتفاعی که به حدود ۵۰ کودک اهمیت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is an uneven distribution of wealth across the country from the north to the south.
[ترجمه گوگل]توزیع نابرابر ثروت در سراسر کشور از شمال تا جنوب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک توزیع نابرابر ثروت در سراسر کشور از شمال به جنوب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The south wind blows warm air across the country.
[ترجمه گوگل]وزش باد جنوبی هوای گرم را در سراسر کشور می وزد
[ترجمه ترگمان]باد جنوب در سراسر کشور هوا را گرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A band of high pressure is moving across the country.
[ترجمه گوگل]یک نوار فشار بالا در سراسر کشور در حال حرکت است
[ترجمه ترگمان]گروهی از فشار زیاد در سراسر کشور در حال حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Support for the Liberals is fairly evenly spread across the country.
[ترجمه گوگل]حمایت از لیبرال ها به طور نسبتاً مساوی در سراسر کشور پخش شده است
[ترجمه ترگمان]حمایت از لیبرال ها نسبتا به طور مساوی در سراسر کشور پخش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Dealers across the country continue to complain about huge stocks of unsold cars.
[ترجمه گوگل]دلالان در سراسر کشور همچنان نسبت به موجودی عظیم خودروهای فروخته نشده شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]فروشندگان در سراسر کشور به شکایت در مورد سهام عظیم خودروهای unsold ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• all over the country, from one end of the country to the other

پیشنهاد کاربران

بپرس