acoustical

/əˈkuːstɪkəl//əˈkuːstɪkəl/

معنی: اوا شنودی، وابسته به شنوایی، مربوط به صدا، مربوط به سامعه
معانی دیگر: وابسته به پژواک شناختی، وابسته به کنترل صدا و پژواک، پژواکی، اکوستیکی

جمله های نمونه

1. A concrete ceiling suspended from the roof provides acoustical insulation.
[ترجمه گوگل]سقف بتنی معلق از سقف عایق صوتی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]سقف بتونی که از سقف اویزان است عایق بندی صوتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The acoustical wave equation is presented a serial spatial and time iterative equations and room acoustics field is simulated using finite difference time domain method.
[ترجمه گوگل]معادله موج صوتی معادلات تکراری مکانی و زمانی سریال ارائه شده و میدان آکوستیک اتاق با استفاده از روش دامنه زمانی تفاضل محدود شبیه‌سازی شده است
[ترجمه ترگمان]معادله موج صوتی، یک معادله دیفرانسیل فضایی و زمانی را ارایه می دهد و میدان آکوستیک کلاس با استفاده از روش تفاضل محدود زمان محدود شبیه سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The reconstruction of reflection coefficients using active Near-field Acoustical Holography is based on the theory of wave acoustics.
[ترجمه گوگل]بازسازی ضرایب بازتاب با استفاده از هولوگرافی آکوستیک میدان نزدیک فعال بر اساس تئوری آکوستیک موج است
[ترجمه ترگمان]بازسازی ضرایب انعکاس با استفاده از acoustical holography Near فعال مبتنی بر نظریه آکوستیک موج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Acoustical power can be adjusted. Twenty goats were divided into control group(HIFU beam through rib cage) and experiment group(Ribs in HIFU beam path were surgically removed).
[ترجمه گوگل]قدرت آکوستیک قابل تنظیم است 20 بز به دو گروه کنترل (پرتو HIFU از طریق قفسه سینه) و گروه آزمایش (دنده ها در مسیر پرتو HIFU با جراحی برداشته شدند) تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]قدرت acoustical را می توان تنظیم کرد بیست بز به گروه کنترل تقسیم شدند (تیر HIFU از طریق قفسه سینه)و گروه آزمایش (دنده ها در مسیر پرتوی HIFU با عمل برداشته شدند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ecadi propose to have acoustical material under each VAV unit, O OK.
[ترجمه گوگل]Ecadi پیشنهاد می کند که مواد صوتی زیر هر واحد VAV وجود داشته باشد، O OK
[ترجمه ترگمان]Ecadi پیشنهاد می کند که مواد صوتی تحت هر واحد vav داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper presents the acoustical holography method for the identification of moving sound source.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش هولوگرافی صوتی را برای شناسایی منبع صوتی متحرک ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش holography صوتی را برای شناسایی منبع صدا در حال حرکت ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Supervision of acoustical and electrical measurement of transducers & systems.
[ترجمه گوگل]نظارت بر اندازه گیری های صوتی و الکتریکی مبدل ها و سیستم ها
[ترجمه ترگمان]نظارت بر اندازه گیری الکتریکی و الکتریکی سیستم های &
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some pule in the crowd, some puts acoustical cry bitterly, all without exception is a good Party member, good to lose cadre, good comrade and feel distressed.
[ترجمه گوگل]برخی در میان جمعیت می چرخند، برخی به تلخی فریاد صوتی می زنند، همه بدون استثنا یک عضو خوب حزب هستند، برای از دست دادن کادر، رفیق خوب و احساس ناراحتی خوب هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از pule در میان جمعیت، برخی از acoustical به تلخی فریاد می زنند، همه بی استثنا، عضو حزب خوب، خوبه برای از دست دادن کادر، رفیق خوب و احساس ناراحتی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The acoustical design of stereophonic cinema should not only satisfy the best reverberation time T60 but also reach the evaluation standard of ISO296
[ترجمه گوگل]طراحی آکوستیک سینمای استریوفونیک نه تنها باید بهترین زمان طنین T60 را برآورده کند بلکه باید به استاندارد ارزیابی ISO296 نیز برسد
[ترجمه ترگمان]طراحی صوتی سینمای stereophonic نه تنها باید بهترین زمان reverberation را ارضا کند بلکه به استاندارد ارزیابی of نیز برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Using Acoustical Holography, some interesting results are shown about the noise of a vehicle. The results proved Acoustical Holography is an effective method for complex no. . .
[ترجمه گوگل]با استفاده از هولوگرافی صوتی، نتایج جالبی در مورد صدای یک وسیله نقلیه نشان داده شده است نتایج نشان داد که هولوگرافی آکوستیک روشی موثر برای تعداد کمپلکس است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از acoustical holography، برخی نتایج جالب در مورد صدای یک وسیله نقلیه نشان داده می شود نتایج ثابت کردند که acoustical یک روش موثر برای پیچیده کردن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An acoustical instrument consisting of a sounding box with one string and musical tones.
[ترجمه گوگل]یک ساز آکوستیک متشکل از یک جعبه صدا با یک سیم و آهنگ های موسیقی
[ترجمه ترگمان]یک ساز صوتی که شامل یک جعبه صدا با یک رشته و آهنگ موسیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper presents a new techniques named acoustical holography that can be used for analysis and study of noise.
[ترجمه گوگل]این مقاله تکنیک جدیدی به نام هولوگرافی آکوستیکال را ارائه می دهد که می تواند برای تجزیه و تحلیل و مطالعه نویز استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله تکنیک های جدیدی به نام holography های صوتی را ارایه می دهد که می تواند برای آنالیز و مطالعه نویز مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When he compared people's ratings with acoustical analysis of the meows, he found very clear patterns.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او رتبه بندی افراد را با تجزیه و تحلیل آکوستیک میوها مقایسه کرد، الگوهای بسیار واضحی یافت
[ترجمه ترگمان]وقتی او رده بندی مردم را با تحلیل صوتی of مقایسه کرد، او الگوهای بسیار روشنی را یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Other spots are characterized by their ability to modify or amplify sound, even to the point of acoustical saturation.
[ترجمه گوگل]سایر نقاط با توانایی آنها در اصلاح یا تقویت صدا، حتی تا حد اشباع صوتی مشخص می شوند
[ترجمه ترگمان]نقاط دیگر با توانایی خود برای اصلاح و یا تقویت صدا، حتی تا نقطه اشباع شدگی مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اوا شنودی (صفت)
acoustic, acoustical

وابسته به شنوایی (صفت)
acoustic, acoustical, auditive

مربوط به صدا (صفت)
acoustic, acoustical, verbal

مربوط به سامعه (صفت)
acoustic, acoustical

تخصصی

[برق و الکترونیک] مربوط به صوت - آکوستیکی در بردارنده : تولید کننده نشات گرفته، تحریک شده، مرتبط یا وابسته به صدا این صفت وقتی به کار میرود که عبارت توصیف شده صریحا چیزی را که دارای ویژگی ها، ابعاد، یا مشخصات فیزیکی وابسته به امواج صوتی باشد معرفی نکند
[ریاضیات] صوتی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to sound; pertaining to hearing; reducing noise

پیشنهاد کاربران

بپرس