academism


بطریق یا بروش اکادمی

جمله های نمونه

1. As one modern liberalism intellectual and academism scholar, Li JianWu's experience of life and his drama contain abundant historical message to create.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک روشنفکر لیبرالیسم مدرن و محقق آکادمیک، تجربه زندگی لی جیان وو و نمایشنامه او حاوی پیام های تاریخی فراوانی برای خلق کردن است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک عالم مکتب فکری و academism مدرن، تجربه لی JianWu از زندگی و نمایش او حاوی یک پیام تاریخی فراوان برای خلق آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Academism and professionalism are two values pursued in the higher education, and the integration of both is a goal sought after the development of teachers' specialization.
[ترجمه گوگل]آکادمیک گرایی و حرفه ای بودن دو ارزشی هستند که در آموزش عالی دنبال می شوند و ادغام هر دو هدفی است که پس از توسعه تخصص معلمان به دنبال آن است
[ترجمه ترگمان]Academism و حرفه ای گری دو مقدار هستند که در آموزش عالی دنبال می شوند و ادغام هر دوی آن ها هدفی است که پس از توسعه تخصصی سازی معلمان دنبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Since the 20th century, Chinese folk dances have entered into the professional education which is called by Chinese dance people the"Academism" of folk dances based on their own cultural formation.
[ترجمه گوگل]از قرن بیستم، رقص‌های محلی چینی وارد آموزش حرفه‌ای شده‌اند که توسط مردم رقص چینی «آکادمیزم» رقص‌های محلی بر اساس شکل‌گیری فرهنگی خودشان نامیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]از قرن بیستم، رقص های محلی چین به آموزش حرفه ای وارد شده که توسط مردم رقص چینی به نام \"Academism\" از رقص های محلی براساس شکل گیری فرهنگی خودشان خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a unique culture style in 1930's, the Academism played a important role in literature.
[ترجمه گوگل]آکادمیزم به عنوان یک سبک فرهنگی منحصر به فرد در دهه 1930 نقش مهمی در ادبیات ایفا کرد
[ترجمه ترگمان]Academism به عنوان یک سبک فرهنگ منحصر به فرد در دهه ۱۹۳۰ نقش مهمی در ادبیات بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The high-pressured of the literary arts policy and the commercial literature are also urge the academism writer to insist on their freely esthetic literature pursue.
[ترجمه گوگل]فشار بالای سیاست هنرهای ادبی و ادبیات تجاری نیز نویسندگان آکادمیک را ترغیب می کنند که بر ادبیات زیبایی شناسی آزادانه خود پافشاری کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین، فشار بالای سیاست هنری ادبی و ادبیات تجاری نیز از نویسنده academism خواسته اند که بر روی آثار هنری freely خود پافشاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The contemporary poet Ren Hongyuan's poetry is the typical example of poetic creation of the Chinese academism.
[ترجمه گوگل]شعر شاعر معاصر رن هونگیوان نمونه بارز آفرینش شاعرانه آکادمیزم چینی است
[ترجمه ترگمان]شاعر معاصر رن Hongyuan نمونه ای از خلق شاعرانه of چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In order to manifest his own standpoint, he has been emerging as an independent artist featuring a little bit sense of academism sometimes.
[ترجمه گوگل]برای اینکه دیدگاه خود را نشان دهد، او به عنوان یک هنرمند مستقل ظاهر شده است که گاهی اوقات کمی احساس آکادمیک دارد
[ترجمه ترگمان]برای آشکار کردن دیدگاه خود، او به عنوان یک هنرمند مستقل در حال ظهور است که کمی احساس academism می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had studied under Kang Youwei the Western realism, and in Europe he was influenced by the traditional Western realism, especially by the French Academism.
[ترجمه گوگل]او زیر نظر کانگ یووی رئالیسم غربی را آموخته بود و در اروپا تحت تأثیر رئالیسم سنتی غربی، به ویژه آکادمیزم فرانسوی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او در زمان کانگ Youwei غربی مطالعه کرده بود و در اروپا تحت تاثیر رئالیسم سنتی غرب به ویژه by فرانسه قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The style of the architecture in shanghai changed from colony to academism reaction.
[ترجمه گوگل]سبک معماری در شانگهای از مستعمره به واکنش آکادمیک تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]سبک معماری در شانگهای از واکنش به واکنش academism تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Later, the kind of performance style of "Impressionist" formed "the Academism.
[ترجمه گوگل]بعدها نوع شیوه اجرای «امپرسیونیست» «آکادمیسم» را شکل داد
[ترجمه ترگمان]بعدها نوعی از سبک اجرایی of \"Academism\" شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• studiousness, scholarly inclination

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : academy / academic / academician / academicism / academism / academia / academe
✅️ صفت ( adjective ) : academic
✅️ قید ( adverb ) : academically

بپرس