absconder


گریزنده، فراری

جمله های نمونه

1. He absconded from the bank with all the money.
[ترجمه گوگل]او با تمام پول از بانک فرار کرد
[ترجمه ترگمان] اون با همه پول از بانک فرار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The thief absconded with all the jewellery.
[ترجمه گوگل]دزد با تمام جواهرات متواری شد
[ترجمه ترگمان]دزد با همه جواهرات فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was ordered to appear the following day, but absconded.
[ترجمه گوگل]به او دستور داده شد روز بعد حاضر شود، اما فرار کرد
[ترجمه ترگمان]به او دستور داده شد که فردای آن روز ظاهر شود، اما فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He absconded from a remand home.
[ترجمه گوگل]او از یک بازداشتگاه متواری شد
[ترجمه ترگمان]او از یک بازداشتگاه فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The boy absconded from a children's home.
[ترجمه گوگل]پسر بچه از خانه کودک فرار کرد
[ترجمه ترگمان]پسر از خانه بچه ها فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They absconded with £10 000 of the company's money.
[ترجمه گوگل]آنها با 10000 پوند از پول شرکت فرار کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با ۱۰۰۰۰ پوند از پول شرکت فرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He has to convince a judge that he wasn't going to abscond with the money.
[ترجمه گوگل]او باید یک قاضی را متقاعد کند که قرار نیست با این پول فرار کند
[ترجمه ترگمان]باید یه قاضی رو متقاعد کنه که با پول فرار نکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A 14 year-old absconder from a children's home in Bristol was found alive and well in London this morning.
[ترجمه گوگل]یک نوجوان 14 ساله فراری از خانه کودکان در بریستول صبح امروز در لندن زنده و سالم پیدا شد
[ترجمه ترگمان]یک کودک ۱۴ ساله از خانه کودکان در بریستول، امروز صبح در لندن زنده و سالم یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She absconded from every children's home they placed her in.
[ترجمه گوگل]او از هر خانه کودکی که او را در آن جا می دادند فرار می کرد
[ترجمه ترگمان]از خانه کودکان گریخته و او را به خانه آورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He absconded with the company funds.
[ترجمه گوگل]او با سرمایه های شرکت متواری شد
[ترجمه ترگمان]او با صندوق های شرکت فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He absconded with£8000 stolen from his employer.
[ترجمه گوگل]او با 8000 پوند دزدیده شده از کارفرمای خود فرار کرد
[ترجمه ترگمان]او با ۸۰۰۰ پوند از کارفرمای خود فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He absconded from the country.
[ترجمه گوگل]از کشور فرار کرد
[ترجمه ترگمان]او از کشور فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The young man absconded with his friend's wife.
[ترجمه گوگل]مرد جوان با همسر دوستش متواری شد
[ترجمه ترگمان]آن مرد جوان با زن دوستش از خانه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A dozen inmates have absconded from Forest Jail in the past year.
[ترجمه گوگل]ده ها زندانی در سال گذشته از زندان جنگل فرار کرده اند
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، دوازده زندانی از زندان جنگل گریخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fugitive, escapee, runaway

پیشنهاد کاربران

بپرس