aboveground


معنی: در بالای سطح زمین، در قید حیات
معانی دیگر: مج، زنده

جمله های نمونه

1. At night, badgers feed above ground.
[ترجمه گوگل]در شب، گورکن ها از بالای زمین تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان] شب ها، گورکن ها از زمین تغذیه می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Autumn raspberries need cutting back to just above ground level, and fruit trees should be sprayed against pests.
[ترجمه گوگل]تمشک های پاییزی نیاز به قطع تا سطح زمین دارند و درختان میوه باید در برابر آفات سمپاشی شوند
[ترجمه ترگمان]تمشک که نیاز به برش درست بالای سطح زمین دارد و درختان میوه نیز باید بر روی آفات پاشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A percentage of all rabbits stay above ground during daylight.
[ترجمه گوگل]درصدی از همه خرگوش ها در طول روز بالای زمین می مانند
[ترجمه ترگمان]یک درصد از همه خرگوش ها در طول روز در بالای زمین می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many above ground filters make outrageous claims about the size of pond they can treat.
[ترجمه گوگل]بسیاری از فیلترهای روی زمین ادعاهای ظالمانه ای در مورد اندازه حوضچه ای دارند که می توانند درمان کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فیلترهای پایه، ادعاهای outrageous در مورد اندازه استخر دارند که می توانند آن را درمان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Above ground, car lots are unsightly and inconvenient to pedestrian movement.
[ترجمه گوگل]در بالای زمین، تعداد زیادی خودرو برای حرکت عابر پیاده ناخوشایند و ناخوشایند هستند
[ترجمه ترگمان]بر روی زمین، تعداد زیادی خودرو ناخوشایند و نامناسب برای حرکت عابر پیاده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Above ground the new Colditz will be very different.
[ترجمه گوگل]در بالای زمین، Colditz جدید بسیار متفاوت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بر روی زمین، Colditz جدید بسیار متفاوت خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Watts recommends installation indoors or above ground in an insulated enclosure.
[ترجمه گوگل]Watts نصب را در داخل یا بالای زمین در یک محفظه عایق توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]واتس آن نصب را در داخل یا بالاتر در یک محفظه عایق توصیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Finally above ground level, he is met with applause and does thumbs - up.
[ترجمه گوگل]در نهایت در بالای سطح زمین، او با تشویق روبرو می شود و انگشت شست را به بالا می زند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، در بالا از سطح زمین با کف زدن آشنا می شود و انگشت شست را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The weight of roots and above ground parts and the seed cotton yield increased at irrigation, more fertilizer applied or early sowing conditions.
[ترجمه گوگل]وزن ریشه ها و قسمت های بالای زمین و عملکرد پنبه بذر در آبیاری، کود بیشتر یا شرایط کاشت زودرس افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]وزن ریشه ها و قسمت های بالای زمین و محصول پنبه بذر در آبیاری، کود بیشتر و یا شرایط کاشت اولیه افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Chicago Loop area is famous for the above ground subway system.
[ترجمه گوگل]منطقه شیکاگو لوپ به خاطر سیستم متروی بالای زمین معروف است
[ترجمه ترگمان]منطقه حلقه شیکاگو برای سیستم زیرزمینی پایه معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A waterproof membrane is built into the wall just above ground level.
[ترجمه گوگل]یک غشای ضد آب در دیوار درست بالای سطح زمین تعبیه شده است
[ترجمه ترگمان]یک غشا ضد آب درست بالای سطح زمین به دیوار ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The roots may spread as far below ground as does the foliage above ground.
[ترجمه گوگل]ریشه ها ممکن است به اندازه شاخ و برگ های بالای زمین در زیر زمین پخش شوند
[ترجمه ترگمان]ریشه ها ممکن است تا جایی پایین تر از زمین به عنوان شاخ و برگ ها بالای زمین گسترده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We followed a stream up Salubrious Passage before squeezing ourselves through a small twisting passage to bring us back above ground.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه خودمان را از طریق یک گذرگاه کوچک پرپیچ و خم بفشاریم تا ما را به بالای زمین برگردانیم، جریانی را به سمت بالای پاساژ سالوبریوس دنبال کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال یک نهر کوهستانی بودیم که قبل از اینکه ما را از میان یک معبر باریک عبور کنیم تا ما را از زمین جدا کند، عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mahal, above: pushing the victim through an open window 22 feet above ground.
[ترجمه گوگل]محل، بالا: هل دادن قربانی از طریق یک پنجره باز در ارتفاع 22 فوتی از زمین
[ترجمه ترگمان]تاج محل در بالا: مجروح کردن قربانی از طریق پنجره ای باز ۲۲ پا بالای زمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در بالای سطح زمین (صفت)
aboveground

در قید حیات (صفت)
aboveground, alive, living

انگلیسی به انگلیسی

• above the surface of the ground
above the surface of the ground; openly, frankly; living, alive

پیشنهاد کاربران

هوایی
aboveground part of a tree
قسمت هوایی یک درخت
رو زمینی
بالا زمینی

بپرس