ablate

/æbˈleɪt//æbˈleɪt/

معنی: بریدن و خارج کردن، از بیخ کندن، قطع کردن
معانی دیگر: برداشتن، درآوردن، وابریدن، (فیزیک نجومی) سائیده شدن یا ذوب شدن سطح موشک یا سفینه در اثر برخورد با هوا، از بی  کندن، جراحی بریدن و خارج کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ablates, ablating, ablated
• : تعریف: to wear away or otherwise remove (a surface), as by heat or erosion.

- Heat will be used to ablate the tumor.
[ترجمه گوگل] از گرما برای از بین بردن تومور استفاده خواهد شد
[ترجمه ترگمان] گرما برای جلوگیری از تومور به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to become ablated.

جمله های نمونه

1. He smelled the bitter fragrance of ablated chromium steel.
[ترجمه گوگل]او عطر تلخ فولاد کروم ابله شده را استشمام کرد
[ترجمه ترگمان]بوی تلخ of کرومیوم را استشمام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The weak, fast-moving, easily ablated comets do not penetrate the atmosphere very deeply.
[ترجمه گوگل]دنباله‌دارهای ضعیف، با حرکت سریع و به آسانی از بین نمی‌روند و به عمق جو نفوذ نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]ستاره های ضعیف، حرکت سریع، به راحتی می توانند ستاره های دنباله دار را به شدت تحت تاثیر قرار ندهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The two comets are entirely ablated, whereas the stony objects lose most of their kinetic energy to deceleration, not ablation.
[ترجمه گوگل]دو دنباله دار به طور کامل فرسوده شده اند، در حالی که اجرام سنگی بیشتر انرژی جنبشی خود را در اثر کاهش سرعت از دست می دهند، نه فرسایش
[ترجمه ترگمان]دو ستاره دنباله دار به طور کامل غیرقابل عبور هستند در حالی که اشیا سنگی بیشتر انرژی جنبشی خود را از دست می دهند و نه ablation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Automatically check rolled paper head, automatically ablate the untidy and eliminate waste.
[ترجمه گوگل]به طور خودکار سر کاغذ نورد را بررسی کنید، به طور خودکار نامرتب را از بین ببرید و ضایعات را از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]به طور خودکار سر کاغذ لوله شده را چک کنید، به طور خودکار نامرتب را تمیز کنید و زباله را از بین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods: To ablate liver cancer of 16 cases with radiofrequency ablation by whole body CT-RILI.
[ترجمه گوگل]روش کار: برای رفع سرطان کبد 16 مورد با فرکانس رادیویی توسط CT-RILI کل بدن
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای جلوگیری از سرطان کبد ۱۶ مورد با radiofrequency ablation توسط کل CT - RILI
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Method Adopting choanal atresia to ablate 5cases with maxillary sinus well ordered anticipate pathological changes by canine nest and mid nasal road.
[ترجمه گوگل]روش استفاده از آترزی choanal برای از بین بردن 5 مورد با سینوس ماگزیلاری به خوبی دستور داد تغییرات پاتولوژیک توسط لانه سگ و راه میانی بینی پیش بینی شود
[ترجمه ترگمان]روش استفاده از choanal atresia به ablate ۵ مورد با سینوس آرواره بالا دستور می دهد که تغییرات pathological را از طریق لانه سگ و در وسط بینی پیش بینی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pretreatment with a high dose of capsaicin to ablate afferent fibers completely abolished the GMBF and partially inhibited the acid secretion during the intragastric distention.
[ترجمه گوگل]پیش درمانی با دوز بالای کپسایسین برای از بین بردن فیبرهای آوران GMBF را به طور کامل لغو کرد و تا حدی ترشح اسید را در طول اتساع داخل معده مهار کرد
[ترجمه ترگمان]Pretreatment با مقدار زیادی از capsaicin در ablate، the را به طور کامل از بین بردند و تا حدی ترشح اسید در طول the distention را مهار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This Paper analyzed the principle of sandiness water ablate box-shrouded impeller and its serious affects.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی اصل پروانه شن و ماسه بریده شده با آب و تأثیرات جدی آن می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله اصل of آب sandiness و تاثیرات جدی آن را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. PDT has recently been adapted to ablate metastatic tumors in the spine in preclinical animal models.
[ترجمه گوگل]PDT اخیراً برای از بین بردن تومورهای متاستاتیک در ستون فقرات در مدل های حیوانی پیش بالینی اقتباس شده است
[ترجمه ترگمان]PDT اخیرا با ablate metastatic در ستون فقرات در مدل های حیوانی بالینی تطبیق داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion: It is effective and safe to ablate IVT from His - Purkinje system during sinus rhythm.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: حذف IVT از سیستم هیس - پورکنژ در طول ریتم سینوسی موثر و بی خطر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این روش موثر و ایمن برای ablate IVT از سیستم - در طول ریتم سینوزیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The laser would ablate part of the junk's surface, creating a bit of thrust to move the piece out of the way.
[ترجمه گوگل]لیزر بخشی از سطح زباله را از بین می برد و کمی نیروی رانش ایجاد می کند تا قطعه از مسیر خارج شود
[ترجمه ترگمان]لیزر بخشی از سطح junk را به خود اختصاص می دهد و کمی فشار برای حرکت دادن قطعه به سمت خارج از مسیر ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. HIFU can ablate human adenomyosis in vitro effectively and do not hurt the tissues around of the ablation.
[ترجمه گوگل]HIFU می تواند آدنومیوز انسانی را به طور موثری در شرایط آزمایشگاهی از بین ببرد و به بافت های اطراف فرسایش آسیبی نرساند
[ترجمه ترگمان]HIFU می توانند adenomyosis انسانی را به طور موثر در آزمایشگاه تولید کنند و به بافت های اطراف of آسیب نزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods The rats were operated to ablate double ovaries and given different dosage isoflavone. After 4 months later, blood serum was separated to determine analytical targets.
[ترجمه گوگل]MethodsThe موش ها برای از بین بردن تخمدان های مضاعف و با دوزهای مختلف ایزوفلاون تحت عمل قرار گرفتند پس از 4 ماه، سرم خون برای تعیین اهداف تحلیلی جدا شد
[ترجمه ترگمان]روش ها این موش ها به ablate دوگانه عمل کرده و مقدار مختلفی از isoflavone ها را به آن ها دادند بعد از ۴ ماه، سرم خون برای تعیین اهداف تحلیلی از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The construction of the metal and pipe should ablate the rust first.
[ترجمه گوگل]ساخت فلز و لوله باید ابتدا زنگ زدگی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]ساخت فلز و لوله باید برای بار اول زنگ بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. After intravenous infusion of propofol, the dosage of propofol required to ablate the eyelid reflex were recorded and compared between three groups.
[ترجمه گوگل]پس از انفوزیون وریدی پروپوفول، دوز پروپوفول مورد نیاز برای از بین بردن رفلکس پلک ثبت و بین سه گروه مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]بعد از تزریق وریدی، مقدار پروفول مورد نیاز برای ablate پلک چشم ثبت و در مقایسه با سه گروه مورد مقایسه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بریدن و خارج کردن (فعل)
ablate

از بیخ کندن (فعل)
ablate, stub

قطع کردن (فعل)
ablate, cut off, cut, disconnect, interrupt, intercept, out, rupture, burst, cross, operate, flick, excise, cleave, fell, discontinue, traverse, intermit, exsect, excide, exscind, hew, leave off, put by, retrench, skive, stump, snip off

انگلیسی به انگلیسی

• remove by cutting, remove surgically; remove by melting, remove through evaporation

پیشنهاد کاربران

بپرس