automat

/ˈɔːtəmæt//ˈɔːtəmæt/

(رستورانی که مشتریان خوراک خود را انتخاب و با قرار دادن پول در دستگاه آن را دریافت می کنند) رستوران خودکار، اتومات، دستگاه خودکاری که پس از انداختن سکه ای درون ان غذایا مشروبی را خارج میکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for a cafeteria where food is dispensed from small compartments with doors that open when customers deposit coins in the appropriate slots.

جمله های نمونه

1. We extend finite automata with time sequence and define temporal finite automata, then we propose using temporal finite automat to build formal model for data fusion system.
[ترجمه گوگل]ما اتوماتای ​​محدود را با توالی زمانی گسترش می دهیم و اتوماتای ​​محدود زمانی را تعریف می کنیم، سپس استفاده از اتومات محدود زمانی را برای ساخت مدل رسمی برای سیستم همجوشی داده ها پیشنهاد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما automata محدود را با توالی زمانی بسط می دهیم و اتومات های محدودیت زمانی را تعریف می کنیم، سپس با استفاده از automat محدود زمانی برای ساخت مدل رسمی برای سیستم ادغام داده ها پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A: I need the change for the automat.
[ترجمه گوگل]A: من به تغییر برای خودکار نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]الف: من به تغییر دکوراسیون نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Besides, the inn provides automat, business center, express delivery, travelling reservation service for your convenient.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مسافرخانه خدمات خودکار، مرکز تجاری، تحویل سریع، خدمات رزرو مسافرتی را برای شما فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مسافرخانه automat، مرکز تجاری، تحویل بیان، خدمات رزرو سفر را برای راحتی شما فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The automat system design and development complete source code, has been tested.
[ترجمه گوگل]کد منبع کامل طراحی و توسعه سیستم خودکار، آزمایش شده است
[ترجمه ترگمان]طراحی سیستم automat و اجرای کد منبع کامل، مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was suggested that we open a suburban automat.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که یک اتومات حومه شهر باز کنیم
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده بود که ما یک automat حومه شهر را باز کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The article introduces the design of the cable automat - ic test system based on the C 8051 F MCU.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی طراحی سیستم تست کابل اتوماتیک بر اساس C 8051 F MCU می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله، طراحی سیستم تست automat - Y براساس MCU ایجاد شده توسط MCU را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The practice shows that NC automat ic programming can not only reduce the calculation time, but also completely avo id the mistake of manual programming so that . . .
[ترجمه گوگل]تمرین نشان می دهد که برنامه نویسی خودکار NC نه تنها می تواند زمان محاسبه را کاهش دهد، بلکه از اشتباه برنامه نویسی دستی نیز کاملاً جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]این روش نشان می دهد که برنامه نویسی automat NC نه تنها زمان محاسبه را کاهش می دهد، بلکه همچنین به طور کامل اشتباه برنامه ریزی دستی را شناسایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this paper, the author analy diathermancy of the automat.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسنده دیاترمانسی خودکار را تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله نویسنده به نام analy diathermancy از the اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This camera with a magic eye costs much more than that automat.
[ترجمه گوگل]قیمت این دوربین با چشم جادویی بسیار بیشتر از آن خودکار است
[ترجمه ترگمان]این دوربین با چشم جادویی خیلی بیشتر از آن automat هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The irony is, that the behind the scenes owner of this new age automat, is McDonald's.
[ترجمه گوگل]طنز ماجرا این است که مالک پشت صحنه این خودکار عصر جدید، مک دونالد است
[ترجمه ترگمان]طنز این است که پشت صحنه صاحب این عصر جدید مک دونالد، مک دونالد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He'd end up an exile washing dishes at the automat.
[ترجمه گوگل]او در نهایت به یک تبعیدی در حال شستن ظروف در ماشین خودکار بود
[ترجمه ترگمان]او در حال شستن ظروف washing در the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] اتوماتیک - خودکار

انگلیسی به انگلیسی

• automatic apparatus for selling foodstuffs, vending machine
in the united states, an automat is a machine which sells food by releasing it after the right amount of money has been put into it.

پیشنهاد کاربران

رستوران خودکار ( رستورانی که سفارشات توسط ماشین ها گرفته و تحویل مشتری داده میشه، بدون هیچ کارکن انسانی ) .
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : automate
✅️ اسم ( noun ) : automat / automatic / automation / automatism / automaton
✅️ صفت ( adjective ) : automatic
✅️ قید ( adverb ) : automatically
automat ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: بوفۀ سکه ای
تعریف: بوفه ای که در آن مشتریان می توانند با انداختن سکه در شکاف دستگاه، در شیشه ای آن را باز کنند و غذای خریداری شده را بردارند

بپرس